My Elysium
درس معلم گر بود زمزه ی محبتی جمعه به مکتب اورد طفل گریز پای را

راننده های اتوبوس در کشورهای مختلف دنیا

برای دیدن عکس ها در اندازه واقعی آنها را در سیستم خود ذخیره نمایید.

انگلیس

 عکس و کاریکاتور خنده دار

فرانسه  

 رانندگان اتوبوس در فرانسه 

 

 

آلمان

 

رانندگان در آلمان 

 

ایتالیا  

کاریکاتور خنده دار jok20.blogsky.com 

 

هند  

کاریکاتور های جالب و بامزه  

 

ژاپن  

کاریکاتور رانندگی در کشورهای دنیا 

 

مصر  

کاریکاتور خنده دار رانندگی در کشورهای دنیا 

 

مکزیک  

کاریکاتور و عکس طنز جدید 1390 

 

نروژ 

کاریکاتور و جوک تصویری مهر 90 

 

روسیه  

کاریکاتور جدید مهر 1390 

 

آفریقای جنوبی  

جدیدترین کاریکاتورها مهر 90 

 

 

 



جمعه 22 مهر 1390برچسب:, :: 15:29 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

دوستان خوب برای ارسال اس ام اس های تصویری گوشی خود را به کامپیوتر وصل کرده و اس ام اس دلخواه خود را کپی کرده و در قسمت Create New Message در برنامه PC Suiteپیست ( Paste ) کنید! یا هم اگه حوصله شو دارین شکلشو تو گوشیتون بسازین! 

  

 

__/ΓΠ\_ _    ("v")

'-O----O-     ' 'v '

 

 

این قلب منه اگه فکرمیکنى بیادت

نیست باهمین ماشین لهش کن

.

.

هه هه هه ؛بنزین نداره

فرستنده : سعیدومحمد گلپایگان

++++++++++++++++++++++++++++++++

 

|""""""|_!"-.,

"@@"" ""@"

بدخواهات برن زیرش.

فرستنده : 4364***0912

++++++++++++++++++++++++++++++++

 

 

l""l__l""'l

   H     l

l__l""l_  ichvaght az 

 

 

\""'\ /""/

    /

  /__/adet ghafel 

 

 

 

 

 l""""\     l'"'l

    l \ \   l

l__l    \__ emisham 

 

فرستنده : 0314***0935

++++++++++++++++++++++++++++++++

 

 

ازتهه

 

;' '؛،,،؛';

'؛،, ,،؛'؛'

 

میگم...!

دوستت دااااااارم.

فرستنده : 0320***0919

++++++++++++++++++++++++++++++++

 

 

 l----l-
 l      '.o
 l      /l\ 
 l       JL


آویزون مرامتیم بیمرام.

فرستنده : 6348***0938

 

++++++++++++++++++++++++++++++++

 

 

¥#¥#¥#¥#¥#¥#¥#¥

این سیم خاردارو بپیچ دور خودت که کسی هوس گل چیدن نکنه!

فرستنده : 1181***0938

++++++++++++++++++++++++++++++++

@@

چشمام شوق دیدنتو داشت,فرستادمشون ببیننت

فرستنده : 3780***0915

++++++++++++++++++++++++++++++++

 

1
.
2
.
3
تموم شد!

^^ 
((@@))
\ /
(**)
تو هم خوش عکسیا!!!!

++++++++++++++++++++++++++++++++

 

    /""/     /""/    

   / * * \ / */

  / * /\ * * / 
/__/  \__/afasami
.

 

فرستنده : 5328***0936

++++++++++++++++++++++++++++++++

 

 

 ['''''''''''''''"']

 ¡     ¡''''''''
¡      ''''''']

 ¡     ¡''''''''

 [      ''''''']shghe 
''''''''''''''''' mani!

فرستنده : 7802***0918

 

 

 



آیا یک نابغه هستید ؟؟؟

در شکل زیر چند صورت می بینید؟

 

تست هوش 

 



ادامه مطلب ...


جمعه 22 مهر 1390برچسب:, :: 15:25 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

اس ام اس طنز جدید و خنده دار 1390

 

قـربـان صـداقت و صفـای خـودمـان

مـاییم و دل پـاک و خدای خـودمان

در شهر شما نمیتوان عاشق شد

بـایـد بـرویـم روستـای خـودمان

***************************

ای آنکه به حسن در لطافت ماهی

هر چند که کوتاه قدی،دلخواهی

شاخ گلی از پستی خود عار مـدار

عمر منی و از این سبب کوتاهی

***************************

وقتی قراره که من برات نقش زاپاس رو بازی کنم

ازم انتظار نداشته باش که

دعایی غیر از پنچر شدنت ، برات بکنم !

***************************

بسلامتیه اون پسری که خواست آدم بشه

ولی یه دختر اومد تو زندگیش و نذاشت . . .

همیشه پای یک زن در میان است !

***************************

بعضـی از آدم ها شبیه سوراخ های اول کمربنـدن

همیشه هستن اما هیچ وقت به کارت نمیان !

***************************

یارو  از خواب میپره پاش می‌شکنه

***************************

به یارو میگن فهمیدی زلزله اومد؟ میگه نه من روم اونور بود !

***************************

نگاهم کرد ، پنداشتم دوستم دارد ، نگاهم کرد  در نگاهش هزاران عشق خواندم

نگاهم کرد ، دل به او بستم ، باز نگاهم کرد و …

تازه فهمیدم یارو خله ! فقط نگاه میکنه !

***************************

منو یارم به هم وابسته بودیم  / کبوترهای یک گلدسته بودیم

به هم بستیم پیمان تا قیامت  / نگو که هر دو خالی بسته بودیم!

***************************

ما ز یاران چشم یاری داشتیم

هندوانه کاشتیم اما کدو برداشتیم

***************************

پا میکشم از کوچه های همجواری / یعنی دگر اینجا ندارم اعتباری / با این همه دل به دستت می سپارم / شرمنده ام جز این ندارم یادگاری .

***************************

چیزیم نیست ، خرد و خمیرم فقط همین / کم مانده است بی تو بمیرم ، فقط همین / از هرچه هست و نیست گذشتم ولی هنوز / در عمق چشم های تو گیرم ، فقط همین .

***************************

بیچاره تر از عالم و آدم هستیم

ماتم زده ای مثل محرم هستیم

نه گندمی و نه یار گندمگونی

ما هم دل مان خوش است که آدم هستیم

 

 



متن های جالب سنگ قبر بزرگان

متن سنگ قبر پروین اعتصامی

آین که خاک سیه اش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است

گرچه جز تلخی از ایام ندید

هر چه خواهی سخنش شیرین است

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر کوروش کبیر

ای انسان هر که باشی واز هر جا که بیایی

میدانم خواهی آمد

من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا نهادم

بدین مشتی خاک که تن مرا پوشانده رشک مبر

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر فریدون مشیری

سفر تن را تا خاک تماشا کردی

سفر جان را از خاک به افلاک ببین

گر مرا می جویی

سبزه ها را دریاب با درختان بنشین

 

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر فردین

بر تربت پاکت بنشینم غمناک

کوهی زهنر خفته بینم در خاک

از روح بزرگ هنریت فردین

شاید مددی به ما رسد از افلاک

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر بابک بیات

سکوت سرشار از ناگفته هاست

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر خسرو شکیبایی

در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد

عشق پیدا شدوآتش به همه عالم زد

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر حافظ

بر سر تربت ما چون گذری همتی خواه

که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر شاپور

قلبم پر جمعیت ترین شهر دنیاست......

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر سهراب سپهری

به سراغ من اگر می آیید

نرم وآهسته بیایید

مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر منوچهر نوذری

زحق توفیق خدمت خواستم دل گفت پنهانی

چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر وینستون چرچیل

من برای ملاقات با خالقم آماده ام

اما اینکه خالقم برای عذاب دردناک ملاقات با من آماده باشد چیز دیگریست

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر اسکندر مقدونی

اکنون گور او را بس است

آنکه جهان اورا کافی نبود

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر نیوتن

ظبیعت وقوانین طبیعت در تاریکی نهان بود

                                                                             خدا گفت بگذار تا نیوتن بیاید.....

وهمه روشن شد

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر لودولف کولن(ریاضی دان)

141562353589793238462633862279088/3  

(توضیح : عدد پی л تا سی رقم اعشار(

 ++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر فرانک سیناترا(بازیگر و خواننده)

بهترین ها هنوز در راهند....

انسانهای بزرگ واقعا" بزرگند

++++++++++++++++++++++++++++

متن سنگ قبر ویرجینیا وولف(نویسنده)

در برابرت خود را پر میکنم از فرار نکردن

ای مرگ.

 

 



آینده:

یـک زن تــا زمانیکه ازدواج نکرده نگران آینده است. یک مرد تا زمانیـکـه ازدواج نـــکرده هــــرگز نگران آینده نخواهد بود.

 

موفقیت:

یــک مرد موفق کسی است که بیشتر از آنچه هـمــسرش خرج میکند درآمد داشته باشد. یک زن موفق کسی است که بتواند چنین مردی را پیدا کند.

 

فیلم کمدی:

فرض کنید چند زن و مرد در اتاقی نشته اند و ناگهان سریال نقطه چین شروع می شود. مردها فورا هیجان زده شده و شروع به خنده و همهمه میکنند، و حتی ممکن است ادای بامشاد را نیز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شکایت منتظر تمام شدنش میشوند.



ادامه مطلب ...


جمعه 22 مهر 1390برچسب:دوستان, :: 15:12 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

 

 

 

                          دوستان

                         دوستی آیینه مردانگیست..............................دوستی یک درسی از دیوانگسیت

                         دوستی دست مروت دادن است.........................دوستی مرز شناخت آدم است

                          دوستی یعنی که گیریم دست هم.............دوستی این نیست که باشیم پیش هم

                          دوستی یعنی فراسوی مرام...............................دوستی یعنی به یادت هرکجام



جمعه 22 مهر 1390برچسب:اسطوره یا داستان آفرینش, :: 14:57 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       
 
اسطوره یا داستان آفرینش، روایتی نمادین در یک فرهنگ و درمیان مردم است که درباره آغاز جهان و چگونگی پیدایش مردم سخن می‌گوید. این اسطوره‌ها بیشتر به صورت دهان به دهان نقل می‌گردند [۱]و شایعترین شکل اسطوره در میان فرهنگ‌های مختلف بشری هستند. با وجود نبود پشتوانه تاریخی، چنین اسطوره‌هایی در میان اعضای یک جامعه به عنوان حقایقی والا در نظر گرفته می‌شوند.[۲] این اسطوره‌ها تقریبا در تمامی مذاهب به چشم می‌خورند. برخی ویژگی‌ها در میان اسطوره‌های آفرینش مشترکند. درهمگی این داستان‌ها یک طرح کلی و شخصیت‌های تاثیر گذار (خدا گونه، انسانی، و یا جانورانی که در بیشتر موارد توان سخن گفتن و یا تغییر شکل سریع را دارند) وجود دارند و همگی در گذشته‌ای نامشخص و مبهم رخ داده‌اند.[۳] در تمامی این داستان‌ها سعی برآن است تا به پرسش‌های عمیقی که آن جامعه با آن‌ها دست به گریبان است پاسخ داده شود. اسطوره‌های آفرینش دیدگاه و نگرش افراد آن جامعه را نسبت به جهان نشان می‌دهند و چهار چوب هویت فرهنگی اعضای جامعه را معین می‌کنند.[۴]
 
 
 
آفریقا
 
باکوبا
 
در باور باکوبا زمین در ابتدا چیزی جز تاریکی و آب نبوده‌است .فرمانروای این زمین غولی بنام مبومبو بوده‌است. روزی او در معده اش احساس دردی شدید می‌کند و پس از آن خورشید، ستارگان و ماه را استفراغ می‌کند. گرما و نور خورشید آب‌های پوشاننده زمین را تبخیر می‌کند و ابرها پدیدار می‌گردند. حاصل تبخیر آب‌ها پیدایش خشکی بوده‌است. مبومبو یک بار دیگر استفراغ می‌کند و این بار چیزهای بسیاری از جمله مردم (نخستین زن و مرد) حیوانات (پلنگ، عقاب، میمون فومو) درختان، شهاب سنگ‌ها، سندان؛ تیغ، دارو و رعد و برق را بالا می‌آورد. زن آب‌ها نچینگ، در شرق زندگی می‌کرده‌است و پسر او وتو نخستین پادشاه باکوبا گردید.[۵]
 
ماسائی
 
ماسائی‌های کنیا بوجود آمدن انسان را نتیجه کار انکای آفریدگار می‌دانند. او یک درخت را به سه بخش تقسیم کرد. به نخستین پدر ماسائی یک چوبدستی داد. به نخستین پدر کیکویا یک کج بیل داد . به نخستین پدر کامبا یک تیر و کمان داد. همگی آن‌ها توانستند در جهان وحش زنده بمانند. پدر ماسائی‌ها از چوبدستش برای گله داری، پدر کیکویاها از بیلش برای کشاورزی و پدر کامباها از تیرو کمانش برای شکار استفاده کرد.[۶]
 
زولو ( قبيله كردوا موتوا)
 
نام آفریننده زولو اونکولونکولوست. او خود از نی پدیدارگشت و مردم و دام را بوجود آورد. او همه چیز را از زمین و آب‌ها گرفته تا حیوانات را آفرید. او نخستین انسان و پدر تمامی مردم شناخته شد. اوهمان کسی است که به زولوها آموخت که چگونه شکار کنند و چگونه آتش بیافروزند و غذای خود را آماده کنند.[۷]
 
*************************************************
 
اروپا
 
یونانی
 
هزیود در تئوگونیا (نسب نامه خدایان یا خدای نامه) ذکر می‌کند که در ابتدا خائوس وجود داشته‌است که خود گایا (زمین)، تارتاروس (جهان زیرین)، اروس (شهوت)، نوکس ( تاریکی شب) و اربوس ( تاریکی جهان زیرین) را پدید آورد. گایا از دل خود اورانوس و پونتوس را بوجود آورد. سپس گایا با اورانوس نزدیکی کرده و بسیاری از خدایان یونان باستان از جمله اوکئانوس، رئا، فی بی و تیتان‌ها را زائید. کرونوس که یکی از فرزندان آن دو و یکی از تیتان‌ها بود، با کمک گایا اورانوس را اخته کرد.سپس کرونوس با رئا ازدواج کرد. از فرزندان آن دو می‌توان هرا، پوزئیدون، هادس و زئوس را نام برد. زئوس و برادرانش کرونوس و سایر تیتان‌ها را برکنار کردند و برای روشن شدن محدوده فرمانروایی خود قرعه کشی کردند. نتیجه بدین قرار بود که زئوس فرمان روای آسمان‌ها گشت، دریاها از آن پوزئیدون گردید و جهان زیرین نیز نصیب هادس شد.[۸]
 
آسیا
 
مغولی
 
مغول‌ها اسطوره آفرینش واحدی ندارند. از میان باورهای متعدد آن‌ها یکی داستان آفرینش توسط یک لاما (کاهن اعظم) است. در آغاز تنها آب وجود داشت و لاما با چوبدست آهنینی در دست از آسمان پایین آمد و با همان چوبدست خود مشغول همزدن آب گردید. این همزدن سبب ایجاد باد و آتش گردید و افزایش غلظت مرکز جایی که لاما به هم می‌زد خشکی را ایجاد کرد.باور دیگری آفرینش را مربوط به لامایی بنام اودان ذکر می‌کند. اودان آسمان و زمین را از هم جدا کرد و آسمان و زمین را به نه طبقه تقسیم کرد. او همچنین نه رودخانه بوجود آورد.پس از آفرینش زمین او نخستین زن و مرد را از گل آفرید. این زن و مرد خود والدین تمامی انسان‌ها شدند.[۹]
 
چینی
 
اسطوره‌های آفرینشی چینی‌ها گستره‌ای از فلسفه تا فرهنگ عامه را شامل می‌شود. در فلسفه چینی، می‌توان برخی از نخستین داستان‌های آفرینش را در تائو ته جینگ (حوالی قرن چهارم پیش از میلاد) یافت.
 
« پیش از پیدایش آسمان و زمین چیزی بی شکل ولی کامل پدید آمد. آن چیز بی شکل، در سکوت و تنهایی، بدون تغییر وجود داشت. از آن رو که نامش را نمی‌دانیم، من او را »وی« خطاب می‌کنم. »وی« یگانگی را بوجود آورد. یگانگی دوگانگی را زائید. دوگانگی سه گانگی را پدید آورد و سه گانگی آفریده‌های بیشماری را ایجاد کرد. آفریده‌های بیشمار »یین« را بر پشت و »یانگ« را در آغوش خود گرفتند. آنها خنثی گر تضاد این دو و در نتیجه پدید آورندگان توازن و هارمونی هستند.» [۱۰]
خاورمیانه
 
سومری
 
قدیمی ترین اسطوره آفرینش سومریان به حدود ۱۸ قرن پیش از میلاد باز می‌گردد. این اسطوره بروی بخشی از لوحی گلی نگاشته شده‌است. لوح از این جا آغاز می‌شود که خدایان آنو، انلیل، ائا و نینهورساگ دست به آفرینش سومریان و حیوانات می‌زنند. سپس پادشاهان از آسمان پایین می‌آیند و نخستین شهرها از جمله اریدو، لارسا و شوروپاک بنا نهاده می‌شوند. بخش بعدی لوح از میان رفته‌است ولی پس از آن لوح نشان می‌دهد که خدایان تصمیم به فرستادن طوفانی برای نابودی بشریت می‌گیرند. زیودسورا از این مسئله با خبر می‌شود و یک کشتی می‌سازد. کشتی هفت شبانه روز اسیر طوفان می‌گردد تا این که خدای خورشید بر زیودسورا نمایان می‌گردد. زیودسورا کشتی را می‌گشاید و در مقابل خدای خورشید (اوتو) به خاک می‌افتد و برایش گاو و گوسفند قربانی می‌کند. بخش بعدی داستان نیز بدلیل شکستن لوح ازبین رفته‌است و در قسمت پایانی خدایان به زیودسورا عمر جاودان می‌بخشند.[۱۱]
 
بابلی
 
انوما الیش اسطوره آفرینش بابل است و در آن مردوک برای حفظ سایر خدایان در مقابل حمله طراحی شده تیامات بوجود می‌آید. مردوک پیشنهاد محافظت از خدایان را در صورتی که آنها او را پیشوای خود قرار دهند مطرح می‌کند. خدایان دیگر می‌پذیرند. مردوک تیامات را شکست می‌دهد و بدن او را دو پاره کرده از یک پاره آسمان را و از دیگری زمین را می‌سازد. او سپس تقویم را می‌سازد و خورشید و ماه و ستارگان را نظم می‌دهد. با اظهار وفاداری خدایان به مردوک او دست به ساخت بابل به عنوان معادل زمینی سرزمین خدایان می‌زند. مردوک پس از آن همسر تیامات را نابود می‌کند و از خونش برای ساخت انسان استفاده می‌کند. او این کار را از این جهت انجام می‌دهد که انسان‌ها نیز توان انجام کارهای خدایان را داشته باشند.[۱۲]
 
اسلامی
 
داستان آفرینش در اسلام بصورتی پراکنده میان آیات متعدد قرآنی مطرح گردیده‌است. خطوط اصلی داستان شباهت‌های زیادی با نسخه معادل یهودی/ مسیحی آن دارد. به گفته قرآن آسمان و زمین در ابتدا به هم پیوسته بوده‌اند و سپس از هم جدا گردیدند.[۱۳] پس از دوره‌ای که آسمان به شکل بخار بود، خدا آسمان و زمین را به شکل امروزی در آورد.[۱۴] برخی آیات قرآن آفرینش را طی شش روز [۱۵]و برخی آنرا در طی هشت روز (دو روز آفرینش زمین، چهار روز آفرینش کوه‌ها و برکت دادن زمین و سرانجام دو روز برای آفرینش آسمان‌ها)[۱۶] بیان می‌کنند. دانشمندان اسلامی می‌گویند که آفرینش در همان شش روز رخ داده‌است زیرا دو روز آفرینش زمین خود بخشی از چهار روز آفرینش کوه‌ها و برکت دادن زمین است. با گسترش علوم طبیعی و افزایش آگاهی در باره منشا زمین و جهان، امروزه بیشتر اندیشمندان اسلامی ترجیح می‌دهند که کلمه یوم را به جای روز به عنوان دوره یا عصر تفسیر کنند. قرآن ذکر می‌کند که الله آسمان‌ها و زمین را آفرید و تمامی آفریدگانی که راه می‌روند، می‌خزند، پرواز می‌کنند را از آب بوجود آورد.[۱۷] بر اساس قرآن خداوند انسان را از گل آفرید.[۱۸] نخستین انسان آدم نام داشت و در بهشت زندگی می‌کرد. خدا نام تمام موجودات را به او آموخت و فرمان داد تا تمامی فرشتگان به او سجده کنند. به جز ابلیس که از سجده کردن امتناع ورزید، سایر فرشتگان فرمان بردار بودند.[۱۹] خداوند به آدم و همسرش گفت که در باغ بهشت به جز از میوه درخت ممنوعه می‌توانند از سایر میوه‌ها و غذاها استفاده کنند.[۲۰] ابلیس آنها را به نافرمانی از خدا فراخواند و آنها میوه درخت ممنوعه را خوردند[۲۱] و متوجه عورت خویش گشتند.[۲۲]وقتی خدا از نافرمانی آنها آگاه گردید، آنها را از باغ بهشت اخراج کرد و به زمین فرستاد.[۲۳]
 
یهودی/ مسیحی
 
درباورهای یهودی / مسیحی در دو روایت راجع به آفرینش سخن به میان آمده‌است.روایت نخست در ابتدای کتاب آفرینش عهد قدیم است که در آن جا سخن از چگونگی آفرینش جهان بوسیله خداوند در طی شش روز به میان می‌آید. آفرینش با فرمان الهی صورت می‌پذیرد. برای مثال در نخستین روز هنگامی که خدا می‌گوید روشنائی باشد! روشنائی بوجود می‌آید. در روز دوم و سوم خدا آب‌ها، آسمان و خشکی را از هم جدا کرده و زمین را پر از گیاهان می‌کند. سپس نورهای آسمان را می‌آفریند تا فصول بوجود آیند و روشنایی بزرگتریا خورشید را حاکم بر روز و روشنایی کوچکتر یا ماه را حاکم بر شب می‌کند. در روز پنجم خداوند موجودات دریایی و پرندگان را می‌آفریند و به آن‌ها دستور می‌دهد تا زاد و ولد کنند. در روز ششم خدا موجودات خشکی را بوجود می‌آورد. انسان پس از کامل شدن تمام جهان آفریده شده‌است . انسان بر اساس تصویر خدا ساخته و بر سایر موجودات برتری داده می‌شود.سرانجام خداوند در روز هفتم به استراحت می‌پردازد و آن روز را مقدس می‌شمارد.[۲۴] در روایت دوم کتاب آفرینش، آفرینش انسان پس از بوجود آمدن آسمان و زمین ولی پیش از آفرینش سایر گیاهان و جانوران رخ می‌دهد. انسان از خاک زمین ساخته می‌شود و خداوند نفس خود را در او می‌دمد. خدا برای انسان باغ عدن را می‌سازد و در آن انواع درختان را قرار می‌دهد تا آدمی از میوه هایشان استفاده کند. با این وجود به انسان اجازه خوردن میوه درخت آگاهی از خوب و بد داده نمی‌شود. خدا می‌گوید که خوردن آن میوه کشنده‌است. خدا انواع جانوران را می‌آفریند تا همراه و کمک انسان باشند و آن‌ها را به نخستین مرد (آدم) می‌نمایاند. آدم آن‌ها را نامگذاری می‌کند ولی هیچیک را یاوری بسزا برای خود نمی‌یابد. خدا او را به خواب می‌برد و یکی از دنده‌های او را خارج می‌کند تا از آن برای ساختن نخستین زن استفاده کند.آدم هنگامی که همسرش را می‌بیند می‌گوید: این است استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم نام او “نساً باشد، چون از انسان گرفته شده‌است. به گفته کتاب مقدس مسیحیان و یهودیان، از همین روست که مرد به خاطر همسر خود از پدر و مادرش جدا می‌گرددو به همسر خود می‌پیوندد، و از آن پس ، آن دو یکی می‌شوند.[۲۵]
 
http://fa.wikipedia.org
 
آفرینش در شاهنامه
 
آفرینش هستی در شاهنامه بر پایه ی اندیشه ها و باروهای ایرانیان باستان است.
 
باورهای ایرانیان باستان:
 
نخست هیچ نبود. تنها زمان بیکرانه بود.زمان یا زروان که درنگ خدای نیز نامیده می شد، بی کران و جاودانی بود.به نوشته ی دهخدا: در زمان هخامنشیان ، عقاید مختلفی در باب ماهیت این پروردگار وجود داشته است . بعضی او را با مکان و برخی دیگر با زمان یکی میدانستند عقیده  اخیر فایق آمد. در آیین مهرپرستی ، عقیده  مربوط به زروان را پذیرفتند. مانی با اقتباس افکار زرتشتی عصر خود، نام زروان  را به خدای بزرگ اطلاق کرده است . برخی از محققان مذهب معمول مزدیسنی عهد ساسانی را همان زروانیت دانسته اند. بسیاری از نویسندگان و مورخان قرنهای پنجم – هشتم میلادی این استوره را راجع به آفرینش از عقاید ایرانیان عهد ساسانی نقل کرده اند و آن متعلق به آیین زروانی است : زروان خدای نخستین در مدت هزار سال قربانیها کرد تا پسری بیابد و نام او را هرمز نهد، اما عاقبت وی درباره  تأثیر قربانی های خودبه شک افتاد پس دو پسر در بطن او پدید آمد: یکی اهرمزد چون وی قربانی کرده بود و دیگری اهریمن ، زیرا که وی شک کرده بود. زروان وعده داد که پادشاهی جهان رابه یکی از آن دو که زود به حضور او آید عطا کند. پس اهریمن سینه ٔ پدر بشکافت و خود را بدو نمود. زروان پرسید: کیستی ! پاسخ داد پسر توام . زروان گفت : پسرم دارای بوی خوش و نورانی است و تو ظلمانی و بدبویی ! دراین هنگام اهورمزد با پیکری نورانی و معطر خویشتن بدو نمود زروان او را به فرزندی شناخت . اهرمن وعده پدر را بخاطر آورد. زروان پاسخ داد که سلطنت جهان را مدت نه هزار سال به اهریمن خواهد داد، اما پس از سرآمدن مدت مزبور اهرمزد تنها سلطان جهان خواهد بود… باید دانست که بعدها زروان را با زردشت و هر دو را باابراهیم خلیل  در هم آمیختند…
 
هرمزد و اهریمن، هردو از زمان زاده شدند.
 
هرمزد سرور نیكی و روشنایی در قلمرو آسمان سكنا داشت . اهریمن عنصر شر و زشتی در  زیر زمین ساكن بود . اهورا مزدا یا هرمزد، پس از انجام آفرینش مقرر كرده تا مردمان به مدت سه هزار سال دركالبد مینوی خود زندگی كنند . در چنین هنگامی دیو زشتی و بدی سر از زیر زمین بیرون كرد و برآن شد تا جهان نور را آلوده كند اما چون خود را در برابر نور و نیكی ناتوان یافت  به جایگاه تاریك و زیر زمین بازگشت.
پس از آن سه هزار سال دیگر  جهان  به شکل مادی درآمد.در سه هزار سال  سوم نبرد بین اهریمنیان و اهوراییان است. در آخرین سه هزار سال نجات بخش ها می آیند و جهان پایان می گیرد. اما آفرینش بدینگونه است:
آفرینش آسمان:
در آفرینش آسمان، اهورا نخست گوی آسمان و ستارگان را آفرید .
در چنین هنگامی اهریمن در مغاك خود به خوابی گران فرو رفته بود كه جهی،دخترش او را بیدار كرد و راه را به وی آموخت . پس گروه دیوان به قلمرو آسمان تاختند و جهان روشنایی را تیره گون ساختند.پس اهریمن سیارات را آفرید و نه شبانه روز جنگی سخت در گرفت و سر انجام دیوان شكست یافتند و روشنایی دوباره جایگزین شد.
آفرینش آبها :
در این هنگام از چشمه ای به نام آردویسور آناهیتا آبهایی فراوان از یك هزار جوی گذشت و به دریای فراخكرت كه یك سوم زمین را اشغال كرده بود فرو ریخت.
آفرینش خشكی ها و زمین:
باران زیادی بارید و همه جانوران زیانكار از بین رفتند و چون آب فرو رفت، خشکی های سی و سه گانه پدید آمد و اهریمن خشمگین شد و از خشم لرزید و كوهها از زمین روییدند.بزرگترین كوها البرز كوه بود.
آفرینش گیاهان:
پس از آفرینش زمین امرتات، با همكاری تشتر ستاره ای كه باران ریز بود، زمین را از گیاهان فراوان پوشاند. امرداد ده هزار گیاه شفا بخش و اهریمن ده هزار گیاه بیماری زا بوجود آورد. پس از آن گیاه درخت همه تخم در میان دریای فراخكرت رویید تا نیرو دهنده همه ی گیاهان باشد. اهریمن برای نابودی درخت همه تخم سوسماری و اهورا مزدا برای نجات درخت ده ماهی بزرگ آفرید.
آفرینش آتش:
در اساتیر ایرانی آتش تخم و بذر بسیاری از آفریده هاست.
آفرینش جانوران:
در ابتدا تنها آفریده گاوی نر بود و تخم همه جانوران وگیاهان را با خود داشت اما اهریمن گاو را بیمار كرد و گاو نخستین مرد و از پیکرش گیاهان و جانوران پدید آمدند
آفرینش بشر:
در آغاز روان كیومرث  یا گیامرت یا گلمرد چونان گیاهی از زمین رویید كه جنبه مینویی داشت آنگاه اهورا اور ا به صورت جوان پانزده ساله ای كالبد بخشید و در پی تلاش های اهریمن كیومرث ازمیان رفت. پس از چهل سال جفت بشر یعنی مشیه و مشیانه به صورت دو ساقه ریواس به هم پیوسته و همبال و همبالا که دست بر شانه  ی یکدیگر داشتند، از خاك روییدند.
 
در شاهنامه:
 
اما آفرینش جهان در نگاه فردوسی چگونه است؟ نخست باید اشاره کرد که کتاب های تاریخی و داستانی آن زمان همه از دریچه ی دینی به آفرینش جهان نگاه کرده اند.
 
حکیم توس در اوج اقتدار ادیان، در شاهنامه از سخن درباره داستان آفرینش به رسم دینی، چشم پوشیده و  در بیانی فشرده و زیبا به بازگشایی اساتیر ایران باستان پرداخته است.آفرینش خط و هنر و آوردن آتش برای مردمان و پیدایش خانه سازی و شهرها نیز که در استوره های دیگر مانند استوره های یونان از کارهای خدایان است، در شاهنامه به یکسر از خدایان گرفته شده و  این انسان است که دست به آفرینش  و کشف می زند.
 
شاهنامه نه چونان دیگر کتاب های همزمان خود  با انبوهی از ستایش نامه ها و مداحی ها، بلکه با نام ایزد خرد و جان آغاز می شود.
 
درباره  جهان آفرین :
 
شنیدم ز دانا دگرگونه زین
 
چه دانیم راز جهان آفرین
 
ز نام و نشان و گمان برتر است
 
نگارنده برشده گوهر است
 
به بینندگان آفریننده را
 
نبیتی مرنجان تو بیننده را
 
نیابد بدو نیز اندیشه راه
 
که او برتر از نام و از جایگاه
 
از این پرده برتر سخن گاه نیست
 
به هستیش اندیشه را راه نیست
 
از نام های  آفریدگار در شاهنامه یکی ایزد است.ایزد در اوستا (یزته) در سانسکریت (یجته ) صفت از ریشه یز بمعنی جشن و شادمانی و ستودن سپس در واژگان یشت و یسن و یزد به کار رفته است.
 
واژه ی یزدان که به معنی آفریدگار به کار می بریم جمع است زیرا روزگاری مردمان بر این بارور بودند که آسمان پر از ایزد یا یزد است که هرکدام فرشته ای هستند. سپس تر یک فرشته، دیگر فرشته ها را به زیر کشید و ایزد بزرگ و یگانه شمرده شد. از نگاه تاریخی این رویداد در زمانی بود که انسان برای یکجا نشینی و اتحاد قبیله ها تلاش می کرد.
 
خدا در پهلوی و پازند  از کلمه ی خواتای به معنی شاه است و خواتای نامک همان شاهنامه است.
درباره آفرینش جهان فردوسی باورهای ایرانیان باستان را می آورد. بر اساس آن جهان از چهار آخشیج  یاعنصر آتش و آب و خاک و هوا شکل گرفته و از هیچ پدید آمده است. ترتیب آفرینش در شاهنامه  همان است که در باورهای ایرانیان قدیم  بوده و در فروردین یشت  نیز آمده است: نخست آسمان، سپس آب، سپس زمین، گیاهان، جانداران و در پایان انسان.
 
از آغاز باید که دانی درست
 
سر مایه ی گوهران از نخست
 
که یزدان ز ناچیز چیز آفرید
 
بدان تا توانایی آرد پدید
 
سرمایه ی گوهران این چهار
 
برآورده بی‌رنج و بی‌روزگار
 
یکی آتشی برشده تابناک
 
میان آب و باد از بر تیره خاک
 
نخستین که آتش به جنبش دمید
 
ز گرمیش پس خشکی آمد پدید
 
وزان پس ز آرام سردی نمود
 
ز سردی همان باز تری فزود
 
چو این چار گوهر به جای آمدند
 
ز بهر سپنجی سرای آمدند
 
گهرها یک اندر دگر ساخته
 
ز هرگونه گردن برافراخته
 
پدید آمد این گنبد تیزرو
 
شگفتی نماینده ی نوبه‌نو
 
در این استوره ها درخت و کوه از زمین می رویند و می بالند و نیرویی از بالا آنها را نمی آفریند:
 
چو دریا و چون کوه و چون دشت و راغ
 
زمین شد به کردار روشن چراغ
 
ببالید کوه، آبها بر دمید
 
سر رستنی سوی بالا کشید
 
زمین را بلندی نبد جایگاه
 
یکی مرکزی تیره بود و سیاه
 
ستاره برو بر شگفتی نمود
 
به خاک اندرون روشنائی فزود
 
همی بر شد آتش فرود آمد آب
 
همی گشت گرد زمین آفتاب
 
گیا رست با چند گونه درخت
 
به زیر اندر آمد سرانشان ز بخت
 
ببالد ندارد جز این نیرویی
 
نپوید چو پویندگان هر سویی
 
وزان پس چو جنبنده آمد پدید
 
همه رستنی زیر خویش آورید
 
آنگاه آفرینش انسان است که با خرد خویش، کلید همه رازهای جهان را در دست دارد و گرانیگاه اندیشه ی فردوسی است:
 
چو زین بگذری مردم آمد پدید
 
شد این بندها را سراسر کلید
 
سپس انسان برمی خیزد و راست می ایستد و با خردکارسازجهان  خویش را دگرگون می سازد:
 
سرش راست بر شد چو سرو بلند
 
به گفتار خوب و خرد کاربند
 
پذیرنده ی هوش و رای و خرد
 
مر او را دد و دام فرمان برد
 
فردوسی از همان آغاز شاهنامه بر نقش سترگ انسان در جهان اشاره دارد:
 
ترا از دو گیتی برآورده‌اند
 
به چندین میانجی بپرورده‌اند
 
نخستین فطرت پسین شمار
 
تویی خویشتن را به بازی مدار
 
نخستین انسان  به باور شاهنامه در کوه زندگی می کند
 
پژوهنده نامه باستان
 
که از پهلوانان زند داستان
 
چنین گفت که آیین تخت و کلاه
 
کیومرث آورد و او بود شاه
 
کیومرث بود بر جهان کدخدای
 
نخستین بکوه اندرون ساخت جای
 
سر تخت و بختش آمد ز کوه
 
پلنگینه پوشید خود با گروه
 
داستان مشی و مشیانه در شاهنامه وجود ندارد. (بسیاری همچون مری بویس باور دارند که بخش نخست تورات به نام سفر پیدایش از داستانهای ایرانی گرفته شده. بلعمی می نویسد: مشی و مشیانه همان است که مسلمانان آنرا آدم و حوا خوانند)
 
داستان آفرینش در شاهنامه در چهار بخش آورده شده است: نخست آفرینش جهان. سپس انسان. سوم آفتاب و چهارم ماه.
 


جمعه 22 مهر 1390برچسب:, :: 14:29 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

با توجه به اینکه مهمترین بخش هر دانشگاه از نظر دانشجویان همون سلف غذاخوری دانشگاهه، تصمیم گرفتم از مقایسه  سلفهای غذاخوری این دو دانشگاه شروع کنم!

 

این از سلف کاملاً شیک و مدرن دانشگاه ما:

سلف دانشگاه ما

اینم از سلف ساده و معمولی دانشگاه هاروارد!

سلف غذاخوری دانشگاه هاروارد

در اینجا ما کمی با دانشگاه هاروارد فرق داریم ولی در عکسهای بعدی شباهتهای بین این دو دانشگاه رو میبینید!

یک تصویر از سردر دانشگاه ما(خداییش هم نسبت به دانشگاههای اطراف سره)

 سر در دانشگاه ما

تصویری از سر در دانشگاه هاروارد ( بچه ها به نظرتون این دو تا تو عکس چکار میکنن؟)

سر در دانشگاه هاروارد

این  هم نمایی زیبا از ساختمان دو دانشگاه پیام نور شوش و هاروارد!

 ساختمان دانشگاه ما

ساختمان دانشگاه هاروراد

این هم از فضای سبز دانشگاه ما یا همون پارک دانشجوی خودمون که این درختای بیچارش جرات رشد کردن ندارن چون در جا کوتاهشون میکنن!

فضای سبز دانشگاه خودمون

تصویری از فضای سبز دانشگاه هاروارد

فضای سبز دانشگاه هاروراد

و در آخر هم تفاوت بین دانشجویان دو دانشگاه که از نظر من از تمام موارد بالا مهمتره!

دانشجویان دانشگاه هاروارد فیس بوکو میسازن!

مارک زوکربرگ سازنده ی فیس بوک

ولی دانشجویان ما وبلاگ کاواکو!

مجید و احمد سازندگان وبلاگ کاواک

در نهایت ازتون میخوام نتیجه گیری شخصی خودتون رو از این مطلب به ما هم اطلاع بدید!

در اخر امید وارم بچه های هاواک نارحت نشده باشن ه مطلبشون رو در وبم اوردم.



جمعه 22 مهر 1390برچسب:رتبه دانشگاههای ایران, :: 14:2 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

رتبه دانشگاههای ایران

 

دانشگاه تهران 1463 
دانشگاه علوم پزشکی تهران 2301 
دانشگاه تربیت مدرس 2633 
دانشگاه علم و صنعت 2699 
دانشگاه فردوسی 2790 
دانشگاه شریف 2844 
دانشگاه علوم پزشکی شیراز 2953 
دانشگاه شهید بهشتی 3536 
دانشگاه امیرکبیر 3004 
دانشگاه اصفهان 3208 
دانشگاه صنعتی اصفهان 3266
دانشگاه خواجه نصیر 3308 
دانشگاه امام صادق 3325 
دانشگاه شیراز 3362
دانشگاه شهید بهشتی 3536
دانشگاه علوم پزشکی اصفهان 3956
دانشگاه تبریز 4139
دانشگاه علوم پزشکی تبریز 4277
دانشگاه علوم پزشکی ایران 4387
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی 4666
دانشگاه کاشان 4709
دانشگاه ارومیه 4754
دانشگاه پیام نور 4915
دانشگاه شهید چمران اهواز 4965
دانشگاه الزهرا 4995
دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب 5119
دانشگاه بوعلی سینا 5290
دانشگاه علوم پزشکی مشهد 5371
دانشگاه علوم پزشکی گیلان 5421
دانشگاه یزد 5633
دانشگاه امام رضا مشهد 5704
دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله 5992
دانشگاه زنجان 5994
دانشکده علوم حدیث 6021
دانشگاه سیستان و بلوچستان 6051
دانشگاه شهید باهنر کرمان 6097
دانشگاه مازندران 6114
و الی آخر



یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم

 

                 گر که در خویش شکستیم صدایی نکنیم

پر پروانه شکستن هنر انسان نیست ؛

                 گر شکستیم زغفلت من و مایی نکنیم

یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم ؛

                 وقت پرپر شدنش ساز و نوایی نکنیم

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند ؛

                 طلب عشق زهر بی سر و پایی نکنیم ...

********************************************************

پس شاخه های یاس و مریم فرق دارند؟!

 

                                      آری، اگر بسیار، اگر کم فرق دارند

شادم تصور می کنی وقتی ندانی

                                           لبخندهای شادی و غم فرق دارند

برعکس می گردم طواف خانه ات را

                                            دیوانه ها آدم به آدم فرق دارند

من با یقین کافر، جهان با شک مسلمان

                                       با این حساب اهل جهنم فرق دارند

بر من به چشم کشته عشقت نظر کن

                                      پروانه های مرده با هم فرق دارند!

فاضل نظری



پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:سخنانی زیبا, :: 20:33 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

روزگار

من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم

دین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسم

قانون را دوست دارم ولی از پاسبان ها می ترسم

عشق را دوست دارم ولی از زن ها می ترسم

کودکان را دوست دارم ولی از آئینه می ترسم

سلام را دوست دارم ولی از زبانم می ترسم

من می ترسم پس هستم

این چنین می گذرد روز و روزگار من

من روز را دوست دارم ولی از روزگار می ترسم

(حسین پناهی)

دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا

دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا،

  دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را…

  این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی!

  باید آدمش پیدا شود!

 باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!

 سِنت که بالا می‌رود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکرده‌ای و روی هم تلنبار شده‌اند!

 فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمی‌توانی با خودت بِکشی‌اش…

 شروع می‌کنی به خرج کردنشان!

 توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی

 توی رقص اگر پا‌به‌پایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند

 توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد

 در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خنده‌ات انداخت و اگر منظره‌های قشنگ را نشانت داد

 برای یکی یک دوستت دارم خرج می‌کنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ می‌شود خرج می‌کنی! یک چقدر زیبایی یک با من می‌مانی؟

 بعد می‌بینی آدم‌ها فاصله می‌گیرند متهمت می‌کنند به هیزی… به مخ‌زدن به اعتماد آدم‌ها!

 سواستفاده کردن به پیری و معرکه‌گیری…

 اما بگذار به سن تو برسند!

 بگذار صندوقچه‌شان لبریز شود آن‌‌وقت حال امروز تو را می‌فهمند بدون این‌که تو را به یاد بیاورند

 غریب است دوست داشتن.

 و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن...

 وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...

 و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛

 به بازیش می‌گیریم هر چه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر، هر چه او دل نازک‌تر، ما بی رحم ‌تر.

 تقصیر از ما نیست؛

 تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده‌اند

 

نویسندشو نمیدونم کیه. ولی دلمو تکون داد

پرسش

با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر؛

 چرا که اگر خدایی باشد،

 باید خرد را بیش از ترس کورکورانه ارج نهد.

انسان‌ها

دکتر علی شريعتی انسان‌ها را به چهار دسته تقسيم کرده است:

١ـ آناني که وقتی هستند، هستند و وقتی که نيستند هم نيستند.

عمده آدم‌ها حضورشان مبتنی به فيزيک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم مي‌شوند. بنابراين اينان تنها هويت جسمی دارند.

 

٢ـ آنانی که وقتی هستند، نيستند و وقتی که نيستند هم نيستند.

مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هويت‌شان را به ازای چيزی فانی واگذاشته‌اند. بی‌شخصيت‌اند و بی‌اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آيند. مرده و زنده‌‌شان يکی است.

 

٣ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نيستند هم هستند.

آدم‌های معتبر و با شخصيت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثيرشان را می‌گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داريم و برايشان ارزش و احترام قائليم.

 

٤ـ آنانی که وقتی هستند، نيستند و وقتی که نيستند هستند.

شگفت‌انگيز‌ترين آدم‌ها.

در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمي‌توانيم حضورشان را دريابيم. اما وقتی که از پيش ما مي‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک مي‌کنيم، باز مي‌شناسيم، می فهميم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند. ما هميشه عاشق اين آدم‌ها هستيم. هزار حرف داريم برايشان. اما وقتی در برابرشان قرار می‌گيريم قفل بر زبانمان مي‌زنند. اختيار از ما سلب مي‌شود. سکوت می‌کنيم و غرقه در حضور آنان مست می‌شويم و درست در زماني که می‌روند يادمان می‌آيد که چه حرف‌ها داشتيم و نگفتيم. شايد تعداد اين‌ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.



پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:, :: 15:56 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

 شرکت بریتیش تله کام یا همان BT لیستی از احمقانه ترین سوالاتی را که کاربران کامپیوتری یا اینترنتی این شرکت ارتباطی از مشاوران آنها پرسیده اند منتشر کرد

به نوشته پایگاه اینترنتی روزنامه مترو برخی از این سوالات آنقدر خنده دار است که حتی خود سوال کنندگان پس از فهمیدن اشتباه خود به احمقانه بودن آن اعتراف کرده اند. لیست احمقانه ترین سوالات IT که از مشاوران شرکت BTانگلستان پرسیده شده به شرح زیر است:



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:پ ن پ, :: 15:48 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

جوک پـَــ نـَـه پـَــ جدید شهریور 90

 

پریشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی میکردم،

 

پلیس رد شده میگه اون چیه؟ فندکه؟میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ مشعل

 

المپیکه دارم میبرم لندن!! میگه پـَـَـ نَ پـَـَــــ و زهرمار، سوار شو بریم…
میگم کلانتری؟ میگه پـَـَـ نَ پـَـَــــ میبریمت لندن با پله و مارادونا
هم دوتا عکس بندازی!!

 

.

 

 

رسیدیم پشت در خونه ، کلید نداشتم به داداشم میگم کلیدتو بده،
میگه میخوای درو باز کنی؟ میگم پَـــ نَ پـَــــ میخوام بدمش
به حسین تهی از معطلی درش بیارم….

.

از فرنود می پرسن شوشولتو خودت میشوری ؟

میگه پَــــ نَ پـَـَـ میندازم تو ماشین لباسشویی !!

.

 

 

۲ ساعته از بیرون صدای قار قار میاد…داداشم میگه صدای کلاغه ؟
میگم پــَ نَ پـــَ قناریه متال میخونه!!!!

.

 

 

صبح از خواب بیدار شدم، مامانم میگه خوب خوابیدى؟
تا اومدم بگم: پـَـَـ … گفت: پـَـَـ نَ پـَـَـ و زهرمار، پـَـَـ نَ پـَـَـ درده بیدرمون
پـَـَـ نَ پـَـَـ کوفت، پـَـَـ نَ پـَـَـ مرض… گفتم: خوب حالا چرا میزنى؟
گفت: پـَـَـ نَ پـَـَـ میخواى بشینم باهات درد ودل کنم پَـــ نَ پَــــ ش
کنی بذاری فیسبوک؟!

.

 

 

رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم , اومدم خودمو معرفی کن!

.

 

 

با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم.
دوستم میگه:شیرِ؟ میگم:پَــــ نَ پَــــ… گربه اس باباش
مرده ریش گذاشته!!!!

.

 

 

تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده
میگه میخوای بند نافو ببری؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام رقص چاقو کنم
از مامان بچه شاباش بگیرم!!
.

 

 

به یارو میگم حاجی, بزن تو دنده من هول میدم روشن شه.
میگه بزنم ۲ ؟ پَـــ نَ پَـــ بزن ۳ فوتبال داره!!!!

.

 

 

دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟
میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!!!!

.

 

 

داشتم میرفتم باشگاه وسط راه یادم اومد یه چیزی رو یادم رفته،
برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو باز کرده با تعجب میپرسه
حامد تویی؟!!!نرفتی باشگاه؟
میگم:پَــــ نَ پَــــ حامد رسید من دیلیوریشم…

.

 

 

به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟
میگه از شوهرش؟؟؟؟؟ پـَــ نَ پـَـــ چسبیده بود
کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد…

 

www.khandehbazar.blogfa.com

 

واسه استخدام رفتم یه شرکتی خانومه میگه :شما
برای آگهی استخدام اومدین؟
گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین!!!!!

.

 

 

حموم بودم، مامانم می زنه به در میگم بــــــله ؟
می گه حمومی ؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ اینجا لندنه، صدای منو از
رادیو بی بی سی می شنوی. میگه : در زدم بگم مهمونها
اومدن دختراشون هم رفتن تو اتاقت داران با کامپیوترت
کار میکنند ، لباس و حوله ات رو هم از پشت در برمیدارم
که امشب رو لندن بمونی تا فهم درست جواب دادن رو یاد بگیری!!!!
.

 

رفتم دادگستری یارو میپرسه شکایت داشتید؟
گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه خورده برنج آوردم با ترازوی عدالت وزن کنم !

.

 

 

 

رفتم خونه دوستم کامپیوترش خرابه… میگم پاورت
سوخته کامل! میگه یعنی یکی دیگه بگیرم ؟ میگم پَـــ نَ پَــــ
سوختگیش جدی نیست پماد سوختگی بزنی خوب میشه

.

 

میگم دیشب یه پشه اومده بود تو اتاقم میگه کشتیش؟
پَــــ نَ پَـــــ
 اومدم بِزنم، نتونستم ، خونِ من تو رگهاش
جریان داشت! ،یهو گفت بابا …!! بعدشم نشَستیم دوتایی تا
صبح گریه کردیم ، گوشه اتاق

.

 

رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم.یارو اومده میگه میخوای
ثبت نام کنی؟ پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو
سیه مویتو ببینم بروم..

.

 

هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم …
آمپولارو دادم به پرستاره …میگه آمپول بزنم؟
پَ نه پَ
 توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!

www.khandehbazar.blogfa.com

 

عکس نیمه ی راست صورتم رو گذاشتم فیس بوک
اومده میگه : عکس نصفه گذاشتی رو پروفایلت ؟
میگم : پـَ نه پـَ توی حراج بودم ۵۰ در ۱۰۰ تخفیف بهم
خورده این شکلی شدم

.

 

 

تو دستشویی به خواهرم میگم آفتابه رو میدی؟ میگه میخوای
خودتو بشوری؟ پ نه پ میخوام آبش کنم بذارم تو یخچال.



پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:جک های پــ نه پـ, :: 15:47 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

جک های پــ نه پــ سری منتخب

جک های پــ نه پــ سری منتخب jokbaz.ir

 

دستمو بردم بالا میگم استاد؟ میگه کاری داری؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ خواستمبگم استاد می فرمودیه …….بفرمیو هه

.

.

.



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:, :: 15:36 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

آدمك آخر دنياست بخند ... آدمك مرگ همين جاست بخند
دست خطي كه تورا عاشق كرد ... شوخي كاغذي ماست بخند
آدمك خر نشوي گريه كني ... دنيا سراسر سراب است بخند
آن خدايي كه بزرگش خواندي ... به خدا مثل تو تنهاست بخن



پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب: معماهای طنز, :: 15:30 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

  معماهای طنز

 

» اگر اسکلت از بالای ديوار به پائين بپرد چه می شود ؟

- هیچ وقت اينکار را نمی کند ، چون جگر نداره

» ژاپنی ها به گوساله چه می گويند ؟

- نی نی گاوا !!

» فرق بين عينک و تفنگ چيست ؟

- عينک را می زنند و می بينند ولی تفنگ را می بينند و می زنند

» دندان کرسی چه فايده ای دارد ؟

- در زمستان ما را گرم می کند

» چرا آب هنگام جوشيدن قل قل می کند ؟

- چون ميکروبهای آن می سوزند و فرياد می کشند

» اگر قلب کسی ایستاد چه می کنيم ؟

- برایش صندلی می گذاريم

» اگر يک زنبور داخل دهان گربه رود ، گربه چه می گويد ؟

- ميوز ...... ميوز

» چرا دوچرخه خودش نمی تواند بايستد ؟

- چون خيلی خسته است.

» چطور ميشود چهار نفر زیر یک چتر بايستند و خيس نشوند ؟

- وقتی هوا آفتابی باشد.

» چطور می توان یک پرنده را به راحتی کشت ؟

- آن را از بالای صخره به پائین پرتاب می کنيم.

» چرا بعضی ها نمی توانند يخ درست کنند ؟

- چون هميشه دستور العمل تهيه را فراموش می کنند.



پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:داستانی از گابریل گارسیا, :: 12:45 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

زنی که ساعت شش می‌آمد

 گاربریل گارسیا مارکز

 گاربریل گارسیا مارکز

 در متحرک باز شد. در آن ساعت کسی در رستوران خوزه نبود. ساعت تازه شش ضربه نواخته بود ومرد می‌دانست که مشتری‌های همیشگی تا پیش از ساعت شش‌ونیم پیدایشان نمی‌شود. زن،  به خلاف مشتری‌های هر روزه و منظم، هنوز آخرین ضربه ی ساعت شش نواخته نشده وارد شد و، مثل هر روز در آن ساعت، بی آن که لب از لب بردارد روی چارپایه نشست. سیگار روشن نشده ای را محکم زیر لب گرفته بود.



ادامه مطلب ...


گر گفتین فرق واحد پول ایران و انگلیس چیه ؟

در انگلیس شما یک کیف اسکناس می برین و باهاش یک ماشین می خرین ، اما در ایران شما یک ماشین اسکناس می برین و باهاش یک کیف می خرین.

اگر گفتین فرق گردش کردن در تهران و پاریس چیه ؟

در پاریس هروقت شما خواستید گردش کنید از ماشین پیاده می شین و در تهران هروقت خواستید گردش کنید سوار ماشین

می شید.

اگر گفتین فرق یک مجرم در ایران با یک مجرم در جاهای دیگر چیه ؟
در همه جا آدم اول جرمش معلوم میشه و بعد زندانی میشه ، اما در ایران آدم اول زندانی میشه و بعد جرمش معلوم میشه

اگر گفتین فرق یک تخم مرغ در تهران و مسکو چیه ؟
در مسکو اگه تخم مرغ را زیر مرغ بذارن بعد از ۲۱ روز احتمالا یک جوجه از تخم مرغ بیرون میاد ولی در تهران پس از ۲۱ روز ممکن است از تخم مرغ هر موجودی بیرون بیاید حتی یه رئیس جمهور
 
گر گفتین فرق محل کار ایرانیها و آمریکائیها چیه ؟
مردم آمریکا در خانه استراحت می کنند و در اداره کار می کنند و در خیابان تفریح ، اما مردم ایران در خانه تفریح می کنند ، در اداره استراحت می کنند و در خیابان کار !


اگر گفتین فرق یک نویسنده ایرانی با یک نویسنده آلمانی چیه ؟
یه نویسنده آلمانی وقتی نوشته هاش چاپ شد معروف می شود و بالا می رود اما در ایران وقتی جلوی چاپ نوشته هایش گرفته شد معروف می شود و به پایین ( سیاه چال ) می رود .

اگر گفتین فرق یک تاجر ایرانی با یه تاجر عرب چیه ؟
تاجر عرب از وقتی شناخته شد موفق و خوشبخت می شود ، اما تاجر ایرانی از وقتی شناخته شد ناموفق و زالوی اقتصادی  و

" از کجا آوردی " و...  بدبخت می شود !

اگر گفتین فرق یک زندانی در ایران و یک زندانی در اروپا و آمریکا چیه ؟
در اروپا و آمریکا وقتی کسی به زندان می رود اعتبارش را از دست می دهد ، اما در ایران وقتی کسی زندانی می شود  اعتبار بدست می آورد .

اگر گفتین فرق یک آدم موفق در ایران با سایر نقاط جهان در چیه ؟
در همه جای دنیا وقتی کسی موفق میشه همه به او نزدیک میشن و با او شریک میشن و به او کمک می کنن اما در ایران وقتی کسی موفق بشه همه از اون فاصله میگیرن و ارتباطشونو قطع می کنن و جلوی کارشو میگیرن !

اگر گفتین فرق سیستم اداری ایران با سیستم اداری کانادا چیه ؟
سیستم اداری کانادا چون کار مردم را راه می اندازد از آنها پول میگیره ولی سیستم اداری ایران چون جلوی کار مردم رو میگیره و اونارو سر میدوونه ازشون پول میگیره

گر گفتین فرق یک ماشین در ایران و بلژیک چیه ؟
در بلژیک وقتی شما ماشین می خرید دائما قیمت آن کم می شود ولی در ایران دائما قیمت آن زیاد می شود .

اگر گفتین تفاوت دشمن در ایران و جاهای دیگر دنیا چیه ؟
در همه جای دنیا آدم وقتی دشمن داشته باشه جلوی کارش گرفته میشه ولی در ایران وقتی آدم دشمن داشته باشه تازه انگیزه کار پیدا می کنه


اگر گفتین تفاوت موسیقی در تهران با موسیقی در جاهای دیگه دنیا چیه ؟
در همه جای دنیا وقتی موسیقی در اماکن عمومی پخش می شود صدای آن زیاد است و وقتی در خانه پخش می شود صدای آن را کم می کنند ، اما در ایران وقتی موسیقی را در خانه پخش می کنند صدای آنرا زیاد می کنند و وقتی در مکان عمومی آنرا پخش می کنند صدای آنرا کم می کنند !

 


پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:عجیب ترین هدایای عروسی, :: 12:27 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       
عجیب ترین هدایای عروسی
ترانی کامشاپاهل استرالیا یک پنگوئن ، یک زرافه ، یک بچه فیل ، یک میمون ، یک توله ببر به همراه داوازده سگ را برای هدیه عروسی

 

خریداری کرد و نام این بلغ وحش کوچک را به افتخار همسرش (پارک خانگی عروس زیبای من ) نهاد

- کارول وینگر تکنسین راه سازی که در برزیل زندگی می کند ، روز ازدداجش ، عروس خانم را با یک هدیه عجیب سورپرایز کرد .

این هدیه ویژه یک جسد مومیای شده ی قدیمی بود که آن را در یک حراجی عتیقه به قیمت بالیی خریداری کرده بود .

- الیزا براون که به علایق همسر ورزشکار خود تامی کاملا واقف بود در روز ازدواج یک راکت بدمینتون هدیه داد که شاید برای شما چیز

عجیبی نباشه، اما بد نیست این را اضافه کنیم تور وسط این راکت از موهای خود الیزا تهیه شده بود .

- مارک کریستی ون ، نقاش ساختمان اهل برلین ، به عنوان کادوی عروسی ،18 دستگاه اتومبیل دزدی به همسرش هدیه داد که

بقیش رو تو ادامه مطلب بخونید



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:, :: 10:51 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

لوگوهایی که در گوگل هیچ وقت به نمایش در نیامدند

WwW.BiA2YaHoO.BlOgFa.CoM
موضوع: ۱۵۰ سالگی سیگار!
علت پذیرفته نشدن: از بیخ و بن(!) نادرست

WwW.BiA2YaHoO.BlOgFa.CoM
موضوع: پنجاهمین سالگرد افتتاح Star Bucks Coffee
علت پذیرفته نشدن: شرکت یادشده مبلغ کافی را پرداخت نکرد!

WwW.BiA2YaHoO.BlOgFa.CoM
موضوع: پنج ساله شدن شعار گوگل مبنی بر « شیطان نشو! Don’t be evil »
علت پذیرفته نشدن: غرق شدن بیش از اندازه در موضوع!


موضوع: ۱۳۰ سالگی Mondrian
علت پذیرفته نشدن: بیش از اندازه انتزاعی، صریح و خشک

WwW.BiA2YaHoO.BlOgFa.CoM
موضوع: ۹۰ سالگی حضرت کپی‌رایت!
علت پذیرفته نشدن: تخلف تجاری در استفاده از علامت © !!!

WwW.BiA2YaHoO.BlOgFa.CoM
موضوع: بیستمین سال تولد کنسول بازی: نینتندو
علت پذیرفته نشدن: شکایت‌های سختگیرانه‌ی انجمن اردک‌های خانگی! (جل‌الخالق)

WwW.BiA2YaHoO.BlOgFa.CoM
موضوع: ۶۵ سالگی گوگــُل Googol (این Googol ظاهراً با Google فرق می‌کنه و گویا منظور از آن عدد یکی است که از ۱۰۰ تا صفر تشکیل شده است.)
علت پذیرفته نشدن: خود لوگوی گوگل تا حد زیادی پوشیده شده (به قول معروف ماسکه شده!)

WwW.BiA2YaHoO.BlOgFa.CoM
موضوع: این یکی از دو طرحی است که برای بزرگداشت M.C. Escher خلق شده بود.
علت پذیرفته نشدن: این لوگو وحشتناک است. (در واقع مسئولان گوگل روشون نشده حقیقت رو بگن؛ این لوگو بسیار پرت و مزخرف است. توضیح مترجم!)

WwW.BiA2YaHoO.BlOgFa.CoM
موضوع: دو دهه استفاده از الگوریتم JPEG برای فشرده‌سازی تصاویر دیجیتال
علت پذیرفته نشدن: لوگو بیش از اندازه بی‌کیفیت از آب درآمده  

 


ادامه مطلب ...


پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:, :: 10:47 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

من به شدت به نورUV خورشید حساسیت دارم، به طوری که اگر در زیر نور خورشید در روز روشن از خانه بیرون بیایم پوست بدنم می‌سوزد و تاول می‌زند. به همین دلیل، مجبورم در شب از خانه بیرون بیایم و به گردش بپردازم. این وضعیت باعث شده است تا لقب «زن خون‌آشام» را به من نسبت بدهند.
روزنامه‌های استرالیا اعلام کردند که یک زن جوان به دلیل حساسیت شدید به نور خورشید مجبور است همانند خون‌آشام‌ها در یک خانه تاریک و سرد زندگی کند.

به گزارش ایسنا، «کری تورن تون» که اهل منطقه «وربی» در استرالیاست در این‌باره به رسانه‌های رسمی این کشور عنوان کرد: من به شدت به نورUV خورشید حساسیت دارم، به طوری که اگر در زیر نور خورشید در روز روشن از خانه بیرون بیایم پوست بدنم می‌سوزد و تاول می‌زند. به همین دلیل، مجبورم در شب از خانه بیرون بیایم و به گردش بپردازم. این وضعیت باعث شده است تا لقب «زن خون‌آشام» را به من نسبت بدهند.

به گزارش ایسنا، این زن ۳۱ ساله در ادامه به روزنامه دیلی‌میل، خاطرنشان کرد: برای رهایی از اشعه‌های خورشید تقریبا چهار هزار پوند به صورت ماهانه خرج می‌کنم. تمام شیشه‌ها و پنجره‌های منزل را با حفاظ پوشانده‌ام و مجبورم پیش از طلوع خورشید به محل کار رفته و پس از تاریک شدن هوا به منزل بازگردم.

براساس گزارش رسانه‌های رسمی استرالیا، این زن جوان در صورت سوختگی و ایجاد تاول بر روی پوستش مجبور است با لباس‌های خیس بخوابد



“بانتا سینگ”

بهترین لحظه های زندگی (انگلیسی فارسی)
T he B e st Mo m e nt s I n L ife

1. Falling in love.
-عاشق شدن.

۲٫Laughing till your stomach hurts
-خندیدن تا روده بر شدن.

۳٫ Enjoying a ride down the country side.
3- از یک سواری در اطراف دهکده لذت بردن .

۴٫ Listening to your favorite song on the radio.
-در رادیو به موزیک دلخواه گوش کردن.

۵٫Going to sleep listening to the rain pouring outside.
.گوش دادن به ریزش باران در حال خواب .



love is wide ocean that joins two shores

عشق اقیانوس وسیعی است که دو ساحل رابه یکدیگر پیوند میدهد

life whithout love is none sense and goodness without love is impossible

زندگی بدون عشق بی معنی است و خوبی بدون عشق غیر ممکن

love is something silent , but it can be louder than anything when it talks

عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلند تر خواهد بود

love is when you find yourself spending every wish on him

عشق آن است که همه خواسته ها را برای او آرزو کنی

love is flower that is made to bloom by two gardeners

عشق گلی است که دو باغبان آن را می پرورانند

love is like a flower which blossoms whit trust

عشق گلی است که در زمین اعتماد می روید

love is afraid of losing you

عشق یعنی ترس از دست دادن تو

no matter what the question is love is the answer

پاسخ عشق است سوال هر چه که باشد

when you have nothing left but love than for the first time you become aware that love is enough

وقتی هیچ چیز جز عشق نداشته باشید آن وقت خواهید فهمید که عشق برای همه چیز کافیست

love is the one thing that still stands when all else has fallen

زمانی که همه چیز افتاده است عشق آن چیزی است که بر پا می ماند

love is like the air we breathe it may not always be seen, but it is always felt and used and we will die without it

عشق مثل هوایی است که استشمام می کنیم آن را نمی بینیم اما همیشه احساس و مصرفش می کنیم و بدون ان خواهیم مرد



مردی از ایالتYakutia روسیه تصمیم گرفت در مسابقات زیبایی ‘Miss Yakutia” شرکت کند!
به گزارش آخرین، او اول به آرایشگاه ماهری رجوع کرد بعد تعدادی لباس شب کرایه کردو سپس پیش عکاس ماهری رفت و عکس های حرفه ای از خود انداخت.

پس از آن که عکس های خودش را برای سایت مسابقات پست کرد به مراحل فینال هم رسید!

اما دو روز بعدش توسط شخصی لو رفت که او زن نیست بلکه مرد است و از مسابقه اخراج شد



چهار شنبه 20 مهر 1390برچسب:نامه پیر زن به خدا , :: 23:17 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

نامه پیر زن به خدا                                                                                                                                     یک روز کارمند پستی که به نامه‌هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می‌کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه‌ای به خدا !

با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود:
خدای عزیزم بیوه زنی هشتادوسه ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می‌گذرد. دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.

این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می‌کردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده‌ام، اما بدون آن پول چیزی نمی‌توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن …

کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان نودوشش دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند …

همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود:نامه‌ای به خدا !

همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود :

خدای عزیزم، چگونه می‌توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی ‌عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی … البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته‌اند!!…



چهار شنبه 20 مهر 1390برچسب:50,50CENT, :: 23:5 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       



چهار شنبه 20 مهر 1390برچسب:رمز بازی ,رمز بازی GTA5,GTA5,5, :: 16:36 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       
کد رمز بازی
رمزهای GTA 5
 
عصبانی شدن راننده ها YLTEICZ
 
صورتی شدن ماشین ها LLQPFBN
 
سیاه شدن ماشین ها IOWDLAC
 
پرواز قایق ها AFSNMAMW
 
چاق شدن BTCDBCB
 
بدن سازی JYSDSOD
 
لاغر شدن KVGYZQK
 
؟ ASBHGRB
 
شورش در شهر BGLUAWML
 
هیچ وقت دستگیر نمیشوید AEZAKMI
 
همه با مایو میان تو خیابون CIKGCGX
 
همه جا پر از تبهکار میشود MROEMZH
 
همه نینجا میشن AFPHULTL
 
لباس سیاه BEKKNQV
 
خیابون پر از ماشین های قدیمی میشه BGKGTJH
 
خیابون پر از ماشین های سریع میشه GUSNHDE
 
ماشین ها پرواز میکنند RIPAZHA
 
؟ JHJOECW
 
جت جنگی JUMPJET
 
قایق KGGGDKP
 
ماشین ها با یک تصادف منفجر میشن JCNRUAD
 
همه ماشین ها نیترون داشته باشن COXEFGU
 
هنگام تصادف ماشین طرف مقابل پرواز میکنه BSXSGGC
 
نیمه شب XJVSNAJ
 
روشنایی ساعت 21:00 OFVIAC
 
هوای طوفانی MGHXYRM
 
هوای مه آلود CWJXUOC
 
پرش بلند LFGMHAL
 
سلامتی نامحدود BAGUVIX
 
اکسژن نامحدود CVWKXAM
 
چتر نجات AIYPWZQP
 
کپسول پرواز YECGAA
 
درجه تعقیب پلیس6ستاره میباشد LJSPOK
 
طوفان شن CFVFGMJ
 
حرکت سریع ساعت YSOHNUL
 
سریع شدن بازی PPGWJHT
 
کند شدن بازی LIYOAAY
 
مردم مسلح میشن AJLOJYQY
 
مردم به شما حمله میکنند BAGOWPG
 
؟ FOOOXFT
 
تانک AIWPRTON
 
ماشین 1 CQZIJMB
 
ماشین 2 JQNTDMH
 
ماشین 3 PDNEJOH
 
ماشین 4 VPJTQWV
 
ماشین 5 AQTBCODX
 
ماشین 6 KRIJEBR
 
ماشین 7 UBHYZHQ
 
ماشین گلف RZHSUEW
 
منفجر شدن ماشین ها CPKTNWT
 
فقط چرخ ماشین ها پیدا باشد XICWMD
 
افزایش مهارت در کنترل ماشین PGGOMOY
 
خود کشی SZCMAWO
 
همه چراغ ها سبز میشن ZEIIVG
 
اسلحه گروه 1 LXGIWYL
 
اسلحه گروه 2 KJKSZPJ
 
اسلحه گرو 3 UZUMYMW
 
250$+سلامتی کامل+ضد گلوله HESOYAM
 
افزایش تعقیببه 3درجه OSRBLHH
 
خالی شدن درجه تعقیب ASNAEB
 
روشن شدن هوا(هوای افتابی ) AFZLLQLL
 
بهترین اب و هوای افتابی ICIKPYH
 
هوای صاف ALNSFMZO
 
هوای بارانی AUIFRVQS
 
ضربه قوی IAVENJQ
 
هیچ وقت گرسنه نمیشوید AEDUWNV
 
اشوب در شهر IOJUFZN
 
هوای گرم PRIEBJ
 
صحنه اهسته MUNASEF
 
تیر نامحدود WANRLTW
 
افزایش دقت تیر اندازیدر هنگام رانندگی OUIQDMW
 
کاهش ترافیک شهر THGLOJ
 
پوشیدن لباس جدید FVTMNBZ
 
؟ SJMAHPE
 
؟ BMTPWHR
 
موشک ZSOXFSQ
 
همه اسلحه های هیتمن را داشته باشن OGXSDAG
 
هلیکوپتر EHIBXQS
 
موتور چهار چرخ VKYPQCF
 
18چرخ AMOMHRER
 
لودر OHDUDE
 
هواپیما AKJJYGLC
 
اتوموبیل بزرگ AGBDLCID


اینجا که من هستم کجاست ؟!!!!!!!!!!؟!؟!؟!    

 

فقط 1% جمعیت دنیا رو داریم، اون‌وقت 30% کشته‌های سوانح هوایی دنیا ایرانی‌اند،

 

سوار هواپیما بشی انگار سوار عزرائیل شدی؛ اصفانیا راس میگن که دیگه بلیط دوطرفه رفت و برگشت بخری ریسک داره، باید فقط یه‌طرفه خرید که ضرر توش نباشه! 



ساعت دوازده شب چنان برفی اومد كه نگو، بعد یهو ابرا رفتن برفا آب شد كم مونده بود خورشیدم نصفه شبی طلوع كنه...


بچه‌ها دور هم جمع شدن مثلا دارن می‌جنگن، بهشون می‌گم اسم چند تا پهلوان ایرانی رو بگین، می‌گن: اسپایدرمن، جومونگ، مختار! 


پول شارژ باطری موبایلمون از پول کارت شارژش بیشتر میشه، 



پلوپز خریدم، ساخت ایران (نمی‌گم کدوم شهر تا توهین حساب نشه!) روش نوشته «اتوماتیک» ولی توی دفترچه‌اش نوشته: اگه ته‌دیگ قهوه‌ای کمرنگ دوست دارین نیم ساعت، قهوه‌ای پررنگ 45 دقیقه و قهوه‌ای تیره یک ساعت صبر کنین و بعد پلوپز رو خاموش کنین! 


می‌ریم تو مغازه می‌پرسیم آقا شارژ دوتومنی ایرانسل چند؟ 


صندوق پیشنهادات و انتقادات گذاشتن تو بیمارستان، پره پوله. 



مدیر باغ وحش پارك ارم تهران گفته مرگ ببر سیبری ممکن است ناشی از مصرف «گوشت خر» باشد. یعنی ما از ببر هم پوست کلفت‌تریم؟!

زنگ زدم ۱۳۴ (سامانه هوا گو) برای هواشناسی، میگه هوا هم اکنون صاف تا قسمتی ابری همراه با افزایش ابر، وزش باد و گردوغبار، با بارش پراکنده برف و باران و مه صبحگاهی. 


ماشین صفر رو از کمپانی تحویل گرفتیم، تا برسیم پمپ بنزین، بنزینش تموم شد؛ 


رفتم کلانتری میگم گوشیم رو گم کردم. میگه کجا گم گردی؟ میگم پارک. میگه چرا رفتی پارک؟؟؟؟ 


دختر 11 ساله به مامانش میگه: "آخه تو از عشق چی می‌دونی؟"، 



ساعت ۶ صبح از ایرانسل اس‌ام‌اس اومده: با شارژ ۹۰۰۰ تومان دیگر، برنده‌ی ۲۱۰ تومان شارژ هدیه خواهید شد! 



دانشگاه می‌زنن شروع سال تحصیلی یک مهر، استاداش بیست مهر میان، دانشجوهاش یه ماه بعدش! 


آمار جراحی بینی انجام شده در تهران 23 برابر کل قاره آسیا است، 


با هر کی دوست می‌شیم، همون هفته تولدشه. 


پوشک‌ِ بچه از غذایِ بچه گرون‌تره!

 

یه میلیون وام میخوایم بگیریم، میگن ده میلیون پول باید تو حسابت باشه! 


مسئول خوابگاه میگه چرا دیر اومدی؟ میگم کلاس زبان بودم مامانم در جریان هست. میتونین زنگ بزنین بپرسین.. میگه از کجا معلوم؟ شاید خودت و مامانت از قبل با هم هماهنگ کرده باشین!!! 



اس‌ام‌اس خالی ارسال می‌کنی انگلیسی حساب می‌کنن، 


همین روزهاست که گداها با یه دستگاه کارت‌خوان بیفتن دنبالمون! 


دزدگیر ماشینمو دزدیدن! 

طرف سر هیچ‌کدوم از کلاس‌های دانشگاه نمیره اما هر ترم سر کلاس تنظیم خانواده بدون غیبت حاضر می‌شه! 


یارو دیگه تو خیابون نون جلو پاش میبینه بوس نمیکنه بزاره کنار، برمیداره میخوره!



چهار شنبه 20 مهر 1390برچسب:, :: 15:33 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       
مدرسه : زندان آلکاتراس
 
زنگ مدرسه : حمله آپاچی ها
 
معلمان مدرسه : جنگجویان کوهستان
 
رفتن به پای تخته سیاه : عملیات کرکوک
 
بـیرون از مـدرسه : خارج از محدوده ۱۸قـدم
 
نگاه دانش آموز به معلم : می خواهم زنده بمانم
 
تعطیلات مدرسه : روزهای خوش زندگی
 
گرفتن نمره ۲۰ : یک بار برای همیشه
 
امتحانات شهریور : شانس زندگی
 
اخراج ازمدرسه : مهاجرت
 
تقلب : چشم هایم برای تو
 
کارنامه : آن سوی آتش
 
مبصر : افعی
 
زنگ زیست : راز بقا
 
دفتر مدرسه : منطقه ممنوعه
 
پنج شنبه ها: خانه دوسـت کجاست
 
بردن کـارنامه به خانه : خانه در آتش
 
کارنـامه تـجدیدى : سالهای دور از خانه
 
انجمن مدرسه : ارتش سرى
 
 
 
 


 
درباره وبلاگ

کوه با نخستین سنگ‌ها آغاز می‌شود و انسان با نخستین درد. در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی کرد- من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان My Elysium و آدرس brokenangles.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان