My Elysium
درس معلم گر بود زمزه ی محبتی جمعه به مکتب اورد طفل گریز پای را
 
 
 
 
 
 
 
 
 

كشف راز يك جهش ژنتيكي تكاملی

انسان‌ها همان ماهي‌هاي اصلاح‌شده هستند!


 

راسخون : محققان استراليايي در پژوهش‌هاي اخير خود در مورد رشد ماهيچه‌هاي ماهي‌هاي مختلف توانسته‌اند پرده از يك جهش ژنتيكي تكاملي بردارند كه در نهايت منجر به ايجاد اجداد دور انسان در ميليون‌ها سال پيش شده است.

به گزارش راسخون به نقل از ايسنا، تيمي از دانشمندان استراليايي موسسه پزشكي احياكننده در دانشگاه «موناش» و دانشگاه «سيدني» طي پژوهشي كه در مجله «پلوس بيولوژي» منتشر شده، به بررسي جهش ژنتيكي در ماهي‌هاي ريه‌دار پرداخته‌اند كه زمينه را براي تكامل پاهاي عقبي موجودات روي زمين و سپس موجودات چهار عضو حركتي (چهار پا) و در نهايت اجداد اوليه انسان در 400 ميليون سال پيش آماده كرده است.

دانشمندان از مدتها پيش مي‌دانستند كه گونه‌هاي ماهي‌ ريه‌دار اوليه در حقيقت اجداد گونه‌هاي چهار عضوي بوده‌اند. اين ماهي‌ها از قابليت حيات بر روي زمين، تنفس هوا و استفاده از باله‌هاي لگني براي حركت بر روي زمين برخوردار بودند. استراليا خانه سه گونه چند ماهي ‌ريه‌دار باقيمانده است كه دو گونه آن دريايي و يك گونه ساكن در حوزه رودخانه «مري» در كوئينزلند هستند.

 

در اين ميان شكاف بزرگي در درك دانشمندان از تكامل وجود داشت، چرا كه ماهيچه‌هاي حياتي براي حركت در فسيل‌ها حفظ نمي‌شوند.

محققان استراليايي از ماهي‌هاي زنده امروزي براي پيگيري تكامل ماهيچه‌هاي باله لگني براي شناسايي چگونگي تكامل اندامگان عقبي حامل بار گونه‌هاي چهار عضوي استفاده كردند. آنها به مقايسه جنين‌هاي نوادگان گونه‌ها به عنوان يك نقطه عطف كليدي در تكامل مهره‌داران براي مشاهده امكان وجود تفاوت در شكل‌گيري ماهيچه باله لگني پرداختند.

اين محققان در پژوهش خود به بررسي ماهي‌هاي غضروفي اوليه مانند «كوسه بامبو» و همچنين سه ماهي استخوان دار استراليايي موسوم به «ريه‌دار»، «گورخري» و «پوزه پارويي» پرداختند.

ماهي استخوان‌دار و بخصوص ماهي ريه‌دار، نزديكترين موجود زنده مرتبط با اجداد مشترك اخير ماهي‌ها با چهارانداميان محسوب مي‌شوند.

 

پژوهشگران براي پيگيري مهاجرت سلول‌هاي عضلاني پيشرو در مراحل اوليه رشد در حين شكل‌گيري بدن حيوان، به مهندسي ژنتيكي اين ماهي پرداختند. اين سلول‌ها در ماهي مهندسي شده براي تابش يك نور قرمز يا آبي ساخته شده بودند كه به محققان اجازه پيگيري رشد گروه‌هاي عضلاني خاص را مي‌دادند.

 

محققان دريافتند كه ماهي‌هاي استخواني از مكانيزم متفاوتي در شكل‌گيري ماهيچه باله لگني نسبت به ماهي غضروفي برخوردارند.

به گفته اين محققان، انسان‌ها در حقيقت ماهي‌هاي تكامل‌يافته هستند و ژنوم ماهي از تفاوت چنداني نسبت به ژنوم انسان برخوردار نيست. 

 


 
 



یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:آینده فلسفه چیست؟ , :: 18:20 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

قسمت اول

آینده فلسفه چیست؟ 

داوری‌اردکانی، رضا - آینده ی فلسفه یکی از مسائل مطرح در فلسفه است ؛ یعنی یکی از مسائلی است که فسلفه ی امروز باید به آن بیاندیشد.

اگر در اوایل فسلفه، این پرسش پیش می آمد که فلسفه با آینده چه ارتباطی دارد و آینده ی فلسفه چیست، شاید فلاسفه سؤال را بی حجم تر از آن می دانستند که بخواهند جواب خاصی بدان بدهند و معین بکنند که آینده ی فلسفه چیست و یا حتی پاسخ دهند که ما آینده ی فلسفه را نمی دانیم. این سؤال برای افلاطون، سؤال بی وجهی بود. اما آیا فلسفه ی افلاطون با زمان ارتباط داشته یا نداشته است؟ ما امروز می توانیم به طور زمانی فکر کنیم و فلسفه را به زمان و تاریخ نسبت دهیم و فلسفه را در تاریخ فلسفه ببینیم.

 

لااقل تصور آینده ی فلسفه ی تاریخ برای متکلمان، به این معنا دشوار بوده است. به خصوص برای کسانی که فلسفه را نزدیک به حکمت می دانستند این مطلب دشوار است، چرا که حکمت، زمان ندارد. حکمت، کمال پیدا نمی کند. حکمت، تاریخ ندارد. اما فلسفه، تاریخ دارد. فلسفه از یک زمانی شروع شده و نوعی تفکر است که در زمان به وجود آمده و بسط خاص خودش را داشته است. ما در تاریخ فلسفه که از سقراط شروع می کنیم و به زمان معاصر می رسیم، بسط معین و خاصی را در تاریخ فلسفه تشخیص می دهیم و البته این بسط کمابیش بسته به تفسیرهای ما متفاوت می شود. امروز که ما به تاریخ فلسفه نگاه می کنیم، حتی افلاطون و ارسطو را آن طور می بینیم که تاریخ بعد از آنها، آن چنان که با تفکر ایشان رقم خورده است، به ما نشان می دهد.

هگل عبارت عجیبی مبنی بر این که افلاطون و ارسطو مدینه ی یونانی را نابود کردند، بیان می کند. به عبارت دقیق تر افلاطون و ارسطو در فلسفه ی خودشان، پایان تاریخ یونانی را اعلام کردند. برای همه ی ما فهم این عبارت و تفهیم آن بسیار دشوار است، چرا که افلاطون و ارسطو، بزرگان آتن هستند. آنها در واقع معلمان قانون اساسی آتن هستند. ارسطو کتاب مهم " قانون اساسی 58 مدینه ی یونانی " را نوشته که تنها و منحصراً، قانون اساسی آتن از آن برای ما به جای مانده است. قانون اساسی، با علم و اطلاعی که ما از قانون اساسی آتن داریم، میراث و یادگار ارسطو است. با توجه به این که همه ی فیلسوفان، شاگرد ارسطو هستند، بنابراین یکی از شاگردان ارسطو است که چنین اعلام می کند که افلاطون و ارسطو به تاریخ یونانی پایان دادند. مگر نه این بود که در زمان ارسطو، شاگرد دیگر ارسطو، آمد و آتن را گرفت و به حکومت سبک آتنی پایان داد؟ البته این که اسکندر به دوره ی آتنی و به حکومت آتنی پایان داده، یک اتفاق بوده است و می توانست که اتفاق نیافتد. یعنی اگر اسکندر نمی آمد، شاید سبک و سیاق حکومت آتنی و مدینه ی آتنی دوام پیدا می کرد. باید توجه کرد که اگر این سبک و سیاق، می خواست که دوام پیدا کند، بعد از آمدن اسکندر نیز دوباره کار آتن به روال سابق بر می گشت. وقتی قرار نیست یک دوره ای تمام شود، هجوم ها و حمله های اتفاقی نمی تواند آن دوران را تمام کند. یکی از بزرگ ترین فجایع تاریخ فاجعه ای است که در کشور ما با حمله مغول ی اتفاق افتاد. از این زمان تا زمان ما بیش از 700 سال گذشته و این دوره، دوره ی تاریخی عجیبی است. این 700 سال تاریخ جنگ های مخوف، جنگ های شیمیایی، جنگ های اتمی و جنگ های کثیف ضد اخلاقی بوده است. گر چه هیچ جنگی، اخلاقی نیست و هر چند ممکن است که جنگی ضروری باشد، اما اخلاقی نخواهد بود. اما شاید هیچ حمله و هجومی آن چنان ویرانگر و بی رحم نبوده که حمله ی مغول به ایران بوده است. شما می دانید که در بعضی جاها مغول ها نه فقط به حیوانات رحم نکردند، بلکه هیچ گیاهی را هم باقی نگذاشتند. کشتار و نابودی ای که مغول ها در ایران کردند، در هیچ تاریخی اتفاق نیافتاده است. بدین جهت کسانی که در باب تاریخ،همکاران ما هستند و نیز هموطنانی که در خارج از کشور هستند، ولی به کشورشان تعلق خاطر دارند و در این زمینه مطالعاتی کرده اند، همگی، تاریخ این هفتصد، هشتصد سال را فرع و نتیجه ی حمله ی مغول می دانند. ایشان هر عیب و حسنی را به این مطلب بر می گردانند. البته من با این مطلب که کسی بگوید که مغول ها آن چنان وحشت و رعبی در دل مردم ایران ایجاد کردند که این رعب، تاریخ این کشور و ملت شد و از این مطلب، نتیجه گیری های سیاسی بگیرند و اصولاً با چنین نظراتی موافق نیستم. من این معنا را نمی فهمم.

ببینید، یکی از فجیع ترین عمل های تاریخ، مسیر تاریخ را تغییر نداد. بر خلاف آن چه که مشهور است که مغول ها، تفکر را، شعر را و عرفان را از بین بردند، این حرف ها، اصلاً هیچ وجهی ندارند. حوادث اتفاقی تاریخ اصلاً در تاریخ علم و فرهنگ و تفکر، هیچ اثری نمی توانند بگذارند. چنین حرف هایی که مغول آمد و شعر و فقه را در ایران متوقف کرد، شعار است. اصلاً چنین چیزی نیست. در آن زمان، شعر و فقه در اوج خود نبودند یا اگر در اوج بودند، آیا می توان گفت که چرا در اوج بودند؟ زیرا مغول ها در زمانی به ایران حمله کردند که ایران سعدی داشت ؛ شعر فارسی سعدی و مولوی داشت. اما توجه کنید که این موضوع قطع نشد و هنوز 100 سال نگذشته بود که حافظ آمد. نه شعر قطع شد و نه علم قطع شد. انحطاطی که کم و بیش در تاریخ ها اتفاق می افتد، همیشه و در همه جا بوده است. پس این چنین نبوده است که مغول بیاید و این حوادث را بیافریند.

اسکندر، هم یونانی و هم شاگرد ارسطو بود و با توجه به این مطلب اگر هم می خواست که آتن را نابود کند، نمی توانست چنین کاری را انجام دهد. پس شما نمی توانید بگویید که آمدن اسکندر سبب نابودی مدینه ی آتنی شد. بلکه مدینه ی آتنی با فلسفه نابود شد.

می دانید که خاصیت فلسفه جهانی شدن است. فلسفه از ابتدا جهانی بوده است. مثلاً این که رواقیان نوعی پوزیتیویسم را عنوان کردند و جهانی بودن را که به جهان وطنی تعبیر می شود، اعلام نمودند، اتفاقی نبوده است. فلسفه ی جهان وطنی با اطلاقی جهانی، فلسفه ی بشر را مطرح می کند. در گذشته یونانیان چنین می گفتند که در مدینه ی یونانی آدم وجود ندارد، بلکه یونانی وجود دارد و اصالت با یونانی بودن، بود. آنان می گفتند که گروه های مردم در سراسر جهان، چنینند که یا هلن هستند و یا بربرند. اما فلسفه، این تقسیم بندی را نمی پذیرد.

سقراط فضایل را مطرح می کند. افلاطون و ارسطو در باب فضایل بحث می کنند ؛ البته مدینه را هم نمی توانند از یاد ببرند و از قلم بیاندازند. مدینه ی فاضله، مدینه ی بشری است، مدینه ی جهانی است و متعلق به بشر است. مدینه ی فاضله، متعلق به هیچ قوم خاصی نیست. ما سراسر فکر نیستیم، فیلسوفان نیز یک سره تفکر نیستند و تعلقات خودشان را دارند. فیلسوفان نیز آدم هستند و زندگی می کنند. ما باید از افلاطون توقع داشته باشیم آتنی نباشد، این توقع بی جایی است او آتنی است و در آنجا زندگی کرده و با دین و آیین و روش زندگی آتنی بار آمده است. با این که افلاطون به آتن تعلق خاطر دارد و این تعلق خاطر نیز طبیعی است، اما آن چه که به عنوان تفکر از افلاطون باقی مانده، امری جهانی است. امروز همه ی مردم جهان آثار افلاطون را می خوانند، درک می کنند و تفسیر می کنند. او در عین حال که متعلق به یونان است، متعلق به یونان نیست. افلاطون کسی است که آینده ی جهان را رقم زده است. او حکومت فیلسوف مدار می خواست. همان طور که از ظاهر لفظ بر می آید، چنین حکومتی اصلاً قابل تحقق نبوده است. چه کسی گفته که چنین حکومتی قابل تحقق نبوده است؟ البته خود افلاطون می گوید که حکومت فیلسوف مدار غیر قابل تحقق است. این مطلب را شما در آثار افلاطون از زبان سقراط می شنوید که این حکومت قابل تحقق نیست. البته این یک نظر مقابل نیست و این نظر افلاطون در باب جهان است. آن چه ما به صورت تحت اللفظی از حکومت فیلسوفان می فهمیم، آن است که جامعه ای تشکیل شود که عده ای فیلسوف در رأس آن قرار بگیرند و فلسفه بگویند و البته چنین چیزی متحقق نمی شود ؛ زیرا که فیلسوفان قادر به انجام این کار نیستند و قابلیت این کار را ندارند.

« جز به خردمند نفرما عمل

گرچه عمل کار خردمند نیست »

فیلسوف نمی تواند حاکم باشد ؛ زیرا کسی که همواره پرسش می کند و همواره آگاه است که چه می کند و چه می گوید و چرا می گوید، نمی تواند حاکم باشد. حکومت و اهل حکومت بودن، مخصوص گروه های ویژه ای از مردم است و همه ی مردم نمی توانند حکومت کنند. البته حاکمان متفکری هم وجود دارند، اما تفکر ایشان در عمل است که ظاهر می شود. چنین حاکمانی، اهل عمل هستند ؛ اما فیلسوفان و شاعران اهل عمل نیستند.

« حافظ خام طمع، شرمی از این قصه بدار

عملت چیست که مزدش دو جهان می خواهی »

فیلسوف و شاعر اهل عمل نیستند، بلکه اهل تماشا هستند. بنابراین اصلاً توقع نداشته باشید که آن چه که از افلاطون یا فارابی در مورد حکومت حاکمان نقل شده است، متحقق شود.

اگر به تفسیر فارابی توجه بفرمایید، می بینید که فارابی، فیلسوف و پیامبر را یکی می کند و حکومت را به پیامبر می دهد و چنین حکومتی را نیز قابل تحقق می داند. اما چنین حکومتی در چه حد قابل تحقق است؟ در حدی که فارابی در تاریخ از چگونگی حکومت پیامبران دیده است. پس فیلسوفان هم به همین نحوه می توانند حکومت کنند.( حکومت فیلسوفان چیست؟ در دوره اسلامی ما ) من همیشه در جوانی، به این فکر می کردم که فلسفه ای که از یونان به ما رسیده، در تاریخ ما چه اثری داشته است. آیا فلسفه ی یونان برای ما تفنن بوده و در حاشیه ی تاریخ قرار گرفته است؟ آیا کسانی هم که به آن پرداختند در حاشیه قرار گرفتند و با آن به تفنن پرداختند؟ البته نمی توانسته این گونه باشد. چون اگر بود فلسفه ی ما در آن زمان، مانند امروز در حد لفظ می شد و تنها آن را در دانشگاه می خواندیم و با آن زندگی نمی کردیم. در این سال های اخیر، کما بیش، فلسفه یک نشاط نسبی ای پیدا کرده است ؛ ولی ما هنوز با فلسفه چنان که باید، اُنس نداریم و فلسفه چنان که باید در خلوت ما راه پیدا نکرده است. خشنود نباشید که فلسفه در کوچه و بازار زیاد شده است و در روزنامه از آن زیاد دم می زنند. خشنودی زمانی جا دارد که فلسفه در خلوت ما راه پیدا کند، در حالی که هنوز فلسفه در خلوت ما راهی پیدا نکرده است. مسأله برای من این بود که سر و کار ما با فلسفه چه بود؟ اگر کسی چنین بگوید که فلسفه، چیزی بود که از یونان نزد ما آمد، اما کاری نکرد و اثری از خود به جای نگذاشت، من اصلاً نمی پذیرم. مگر می شود که بزرگان فکر و علم، چنین همت فوق العاده ای بکنند و بروند و یک زبان مرده ـ زبان یونان آن دوره ـ را یاد بگیرند و آثاری را که گرد و غبار تاریخ روی آن نشسته است گرد آوری کنند و گرد و غبار آنها را بزدایند و سپس این آثار را به زبان خودشان برگردانند و در آن تأمل بکنند و صاحب نظر شوند و با این همه، تأثیری نپذیرفته باشند؟ مگر ممکن است این چیزها با تفنن، اتفاق بیافتد؟ این چگونه تفننی است که کسانی از قوم ما بروند زبان یونانی را خوب یاد بگیرند و آثار یونانی را ترجمه بکنند و دست به کاری بزنند که اثر بزرگی در تاریخ بگذارد؟ همان طور که می دانید،اصل بعضی از کتاب های یونانی از میان رفته، اما ترجمه ی عربی آنها موجود است. اروپاییان نیز از طریق همین ترجمه های عربی به این آثار توجه کرده و به آنها علم پیدا کرده اند. چنین حرکتی از جانب دانشمندان ما با تفنن صورت نمی گیرد. این یک حادثه ی تاریخی است . بلافاصله بعد از ترجمه، کسانی پیدا شدند که در این علم صاحب نظر بودند و با فلسفه، تفنن نمی کردند. اما این فلسفه چه اثری در عالم ما داشته و چه تحولی در عالم ما به وجود آورده است و با تاریخ ما چه پیوستگی ای دارد؟ پاسخ به این سؤال بسیار مشکل است. من، خودم، در باب در متن و یا در حاشیه بودن فلسفه در عالم اسلام و ایران، مردد بودم. بررسی این مقوله در عالم اسلام مشکل نیست، زیرا فلسفه در همه جای عالم اسلام، نبوده است.

فلسفه در ایران و مدتی هم در مغرب اسلامی بوده است ؛ پس فلسفه در همه ی عالم بزرگ اسلام نبوده و به هر جایی هم که رفته، حتی به مغرب، از ایران رفته است. توجه کنید که از مغرب چیزی به این جا نیامده و این از عجایب تاریخ است. یعنی علمای ما از ابن باجه، ابن طفیل، ابن رشد و حتی ابن خلدون هیچ چیز نمی دانستند، اما این هر سه از آن چه که در علم و فکر و فرهنگ و معارف ما می گذشت، به خوبی اطلاع داشتند. به هر حال فلسفه در ایران بود. این را حمل بر ناسیونالیسم و ناسیونالیست بودن نکنید، بلکه این حقیقت تاریخ است. من نمی گویم که فلسفه در ایران با زبان فارسی تجدید حیات کرده است. در مورد زبان عربی هم چنین نمی گویم، برای این که ابن سینا و سهروردی، کتاب هایشان را به زبان فارسی نوشتند. اما به هر حال فلسفه در این سرزمین و در این فرهنگ، تجدید حیات کرده است. من نمی دانم اثر فلسفه در فکر و ذکر و زندگی و معاملات و مناسبات و سیاست ما چه بوده است ؛ زیرا بررسی این امر، کار بسیار مشکلی است. من یک بار به یکی از اساتید بزرگ که ادیب و فقیه و مورخ است، گفتم که من تمایل دارم که بگویم فلسفه از طریق منطق و علم اصول، حتی در اجتهاد ما، اثر گذاشته است و از این طریق در معاملات و مناسبات و نحوه ی زندگی ما نیز مؤثر بوده است. معمولاً وقتی من می گویم که فکر می کنم یعنی این طور به نظرم می رسد، می خواهم بگویم که تردید هم دارم. ایشان گفتند که در این که می گویی تردید نکن، همین طور بوده است. خوب ما در این مورد بحث نکردیم ؛ بحثش مشکل است. یعنی به هر کس که بگویی در باب این معنا شواهد و دلایل بیاور و نشان بده، شاید به آسانی از عهده بر نیاید. شاید هم من دارم ضعف خودم را به همه نسبت می دهم. من در کوششی که در این زمینه کردم، متوجه شدم که این مطلب بسیار مجمل است. علایق دیگر من هم مانع این شد که همه ی عمر و زندگیم را صرف این کار کنم و به این جهت این کار را رها کردم. اما این رها کردن به معنای این نیست که از فکرم دور شده باشد، اما به هر حال تتبع و پژوهش در این زمینه را رها کردم.

فلسفه آمد و روی مسیحیت دست گذاشت و در نتیجه مسیحیت اروپایی را به وجود آورد. اگر جایی در کتاب مهمی که ژیلسون در مورد فلسفه ی قرون وسطی نوشته است، به این گفته برخورد کردید که فلسفه ی مسیحی وجود حقیقی دارد، اما فلسفه ی اسلامی وجود ندارد، تعجب نکنید ؛ برای این که در آنجا فلسفه، مسیحی شد و یا بهتر بگویم مسیحیت، فلسفه شد. مشکل است که شما بگویید فلسفه ی قرون وسطی، کلام است ؛ اگر چه که کلام هم هست ؛ اما توماس، یکی از فیلسوفان بزرگ قرون وسطی، متکلم نیست. جمع مسیحیت و فلسفه ی قرون وسطی، جمع دشواری است. این ها ـ فلسفه و مسیحیت ـ فقط در کنار هم قرار نگرفته اند، بلکه فلسفه در قرون وسطای اروپا - قرون وسطی برای اروپا است، ( زیرا تاریخ ما که اول و آخر ندارد؟) - جمع خاصی از مسیحیت و فلسفه شده است. در هر حال ماهیت این جمع هر چه که بوده، نشان دهنده ی تأثیر فلسفه در اروپا است. فلسفه، راه اروپا را معین کرد. همین فلسفه بود که به تجدد رسید. درست است که ما در پدید آمدن رنسانس و تجدد، مسیحیت را مؤثرتر می دانیم و اگر بخواهیم سهم اسلام را مقایسه کنیم، حتی اسلام را موثرتر می دانیم، اما چنانچه فلسفه نبود،اصلاً عکس العمل مسیحیت هم به صورتی که شما در رنسانس دیدید، نمی بود. فلسفه بود که لوتر را پرورد وزمینه ساز عکس العمل لوتر را بود. در دوره ی جدید، ایده آل افلاطون و ارسطو، به روشنی خودش را نشان می دهد. فیلسوفان باید حکومت کنند و این امر در دوره ی جدید متحقق می شود.

یکی از دوستان جوان من پرسید که( فلسفه کذب نیست ؟)و البته به حق هم سؤال می کرد که اگر ما نتوانیم احکام فلسفه را تصدیق یا تکذیب کنیم، پس چه کنیم؟ ما کارمان این است که دلیل بیاوریم، نقض کنیم، رد کنیم، اثبات کنیم و اگر جایی صدق و کذب نباشد در این صورت، رد و اثبات هم معنی ندارد ؛ در حالی که فلسفه مجال رد و اثبات است. من در پاسخ می گویم که فلسفه حتماً مجال رد و اثبات و استدلال است. فلسفه جای بحث است و هر جا که بحث می شود، صواب و خطا هم به کار می رود. اما آنجا که من گفتم فلسفه مجال صواب و خطا است، منظور خیلی روشنی دارم که توضیح دادنش چندان مشکل نیست. من می گویم که وقتی می خواهید اهمیت یک فلسفه را بدانید، در باب آن بحث کنید و آن را تعیین کنید، مخالفت ها و موافقت های شما ملاک نیست ؛ بنابراین نمی توانید چنین بگویید که من این مطلب را رد کردم و در نتیجه تکلیفش را معین کردم. به طور مثال نمی توانید بگویید که من دکارت را قبول ندارم، بنابراین دکارت باطل است و به دنبال آن دکارت را رها کنید ؛ یا بگویید که این کتاب دیسکول به درد نمی خورد. به نظر من این کتاب، فلسفه نیست ؛ پس من به دیسکول چه کار دارم؟ کتاب های دیگر را می خوانم که خیلی بهتر از این هستند. کسانی که من را می شناسند، می دانند که من به فلسفه ی اسلامی جسارت نمی کنم و همین طور می دانند که من چه اعتقادی به فلسفه ی اسلامی دارم. همین جا به شما بگویم که اگر شما فیلسوفان آینده هستید، بدون فلسفه ی اسلامی و بدون رسوخ در فلسفه ی اسلامی، در آینده فیلسوف نمی شوید. بنابراین اگر می خواهید فیلسوف شوید، حتماً باید فلسفه اسلامی بدانید. اما وقتی فلسفه به درس و به لقلقه ی لسان تبدیل می شود، مطالب انتزاعی ای که با جان ما و با زندگی ما و با تاریخ ما هیچ ارتباطی ندارد، می نویسد و به ما نمی گوید که کجا هستی و به کجا نگاه می کنی، چه کار می توانی بکنی و به کجا می توانی بروی. ( هر که می خواهد در فلسفه باشد، دُر و گوهر باشد؟). می دانید چنین فلسفه ای چیست؟ چنین فلسفه ای در واقع علمی است که تفاوتش با علم در این است که علم به درد می خورد، اما این گونه فلسفه به درد نمی خورد. شما درست یا غلط، فیزیک می خوانید در حالی که درست و غلطش تاریخی است. ما آموزه های انسان بزرگی مثل نیوتون را کنار می گذاریم. توجه داشته باشید که نمی گوییم آموزه های او غلط است، اما کنارشان می گذاریم. اخلاق نیوتون به نحو جدید تری به درد می خورد. علم به درد می خورد، اما اگر شما فقط بر غلط و درست بودن فلسفه تأکید کردید، در آن صورت فلسفه، علمی می شود که به درد نمی خورد و تفننی می شود. من فلسفه ی مال شما را رد می کنم، برای این که به علمی مشغول هستید که به کار ما نمی آید و به کار هیچ کس دیگری هم نمی آید. یعنی صاحبان فلسفه و دارندگان فلسفه نمی توانند فلسفه را مصرف کنند. حال آن که نجار می تواند نجاریش را به کار ببرد. من و شما، فلسفه را نمی توانیم مصرف کنیم، اما این بدان معنی نیست که فلسفه بی اثر است. ممکن است فلسفه چنان اثر بزرگی بگذارد که از اثر مکانیکی، نجاری، تاریخ و جامعه شناسی و هر علم دیگری بیشتر باشد. من گاهی گفتم و باز تکرار می کنم که سعدی به درد نمی خورد ؛ یعنی با شعر سعدی نان و آبی تأمین نمی شود. شاید اگر خود شاعر هم در زمان ما بود، معطل نان وآب می ماند. اما شما مقام سعدی را در ایران و در زبان فارسی می دانید. اگر سعدی نبود، ما نمی دانستیم که چه بودیم. اگر سعدی نبود من نمی دانستم که زبان فارسی چه بوده است. سعدی جایگاهی دارد که نمی توانید با محاسبه آن را تعیین کنید. من یک کتاب کوچکی از آلبر کامو ترجمه کردم. کامو از علایق جوانی من بود. این نوشته چهار تا نامه به یک دوست فرضی آلمانی نازی است. جمله ی اول این کتاب که ترجمه اش برای من خیلی دشوار بود و نمی دانستم چگونه تعبیر کنم، این بود که عظمت کشور من قیمت ندارد. جمله، خیلی ساده است و معنی آن هم خیلی روشن است، ولی نمی دانستم چگونه تعبیرش کنم و چگونه آن را بنویسم. بعد همین جمله را نوشتم. این جمله یعنی این که شما نمی توانید نرخی روی عظمت کشور من بگذارید ؛ یعنی این عظمت، سنجیدنی نیست و به حساب و اندازه در نمی آید. یعنی کشور من برای من فوق همه چیز و فوق ارزش است. اول عظمت کشور من را می سنجیم و بعد با عظمت کشور من به عنوان ملاک، عظمت های دیگر را می سنجیم. حال پرسش این است که سعدی چه فایده ای دارد. ما نمی توانیم فایده ی سعدی را اندازه بگیریم ؛ برای این که به حساب در نمی آید، مصرف کردنی نیست، مصرف شدنی هم نیست. چیزی که مصرف کردنی و مصرف شدنی نباشد که ارزش ندارد.

فلسفه مثل علم کاربرد ندارد. فلسفه علم کاربردی نیست، هر چند که علم است. همیشه فیلسوفان سودای این را داشتند که فلسفه را به چیزی نظیر علم کنونی تبدیل کنند. این سودا و میل همواره در فلسفه بوده است که فلسفه، علم بشود. حتی مرد بزرگی که می خواست محی فلسفه باشد و تا اندازه ای هم در اروپا محی فلسفه بود، یعنی ادموند هوسرل، قصد داشت که فلسفه را به علم تبدیل کند. این سودا، یک سودای قدیمی است. این سودا مربوط به این می شود که آیا فلسفه، درستی و غلطی، دارد یا ندارد. فلسفه می خواست که علم شود و در این راستا می خواست که به علم درست تبدیل شود. این سودا و این رویا در پوزیتیویسم، به نحوی تعبیر شد. پوزیتیویسم اعلام کرد که دوره ی متافیزیک تمام شده و عصر علم یعنی عصری که صورت جهان، صورت علم است، فرا رسیده است. یعنی فلسفه تمام شده، به علم تبدیل شده و علم تحقق پیدا کرده است. ما در زمانی هستیم که صورت جهان، صورت علم است. یعنی علم تکلیف همه چیز جهان را معین می کند. شما پوزیتیویست هستید یا نیستید، مهم نیست، اما این حرف نادرست نبود. این حرف شاید تا اندازه ای سطحی بود، اما نادرست نبود. البته این حرف سطحی بود و قریب صدسال بعد یک حوزه ای به نام نئوپوزیتیویسم پدید آمد. نئوپوزیتیویسم فکر کرد که این رؤیا ـ علم شدن فلسفه ـ رؤیای صادقه بوده و محقق شده است و علم جای همه چیز را گرفته و اینک حلال همه ی مسائل شده است ؛ منتهی با سر، محکم، به دیوار خورد. این سر، چنان محکم به دیوار خورد که نئوپوزیتیویسم نابود شد و دفتر نئوپوزیتیویسم در نوردیده شد.



 

فلسفه، مدینه فاضله را نابود کرد 

سایر مطالب - دکتر رضا داوری، در مقاله جدیدی که در خبرآنلاین منتشر شده، به مسئله نابودی مدینه ی فاضله یونانی توسط فلسفه پرداخته است .

داوری در بخشی از این مقاله نوشته است : " هگل عبارت عجیبی مبنی بر این که افلاطون و ارسطو مدینه ی یونانی را نابود کردند، بیان می کند. به عبارت دقیق تر افلاطون و ارسطو در فلسفه ی خودشان، پایان تاریخ یونانی را اعلام کردند. برای همه ی ما فهم این عبارت و تفهیم آن بسیار دشوار است، چرا که افلاطون و ارسطو، بزرگان آتن و در واقع معلمان قانون اساسی آتن هستند. با توجه به این که همه ی فیلسوفان، شاگرد ارسطو هستند، بنابراین یکی از شاگردان ارسطو است که چنین اعلام می کند که افلاطون و ارسطو به تاریخ یونانی پایان دادند. نمی توان گفت که آمدن اسکندر سبب نابودی مدینه ی آتنی شد. بلکه مدینه ی آتنی با فلسفه نابود شد."

وی در ادامه اظهار کرده است : " سقراط فضایل را مطرح می کند. افلاطون و ارسطو در باب فضایل بحث می کنند ؛ البته مدینه را هم نمی توانند از یاد ببرند و از قلم بیاندازند. مدینه ی فاضله، مدینه ی بشری است، مدینه ی جهانی است و متعلق به بشر است. مدینه ی فاضله، متعلق به هیچ قوم خاصی نیست. آن چه که به عنوان تفکر از افلاطون باقی مانده، امری جهانی است. امروز همه ی مردم جهان آثار افلاطون را می خوانند، درک می کنند و تفسیر می کنند. او در عین حال که متعلق به یونان است، متعلق به یونان نیست. افلاطون کسی است که آینده ی جهان را رقم زده است. او حکومت فیلسوف مدار می خواست. "

استاد فلسفه افزوده است : " همان طور که از ظاهر لفظ بر می آید، چنین حکومتی اصلاً قابل تحقق نبوده است. این مطلب را شما در آثار افلاطون از زبان سقراط می شنوید که این حکومت قابل تحقق نیست. البته این یک نظر مقابل نیست و این نظر افلاطون در باب جهان است. آن چه ما به صورت تحت اللفظی از حکومت فیلسوفان می فهمیم، آن است که جامعه ای تشکیل شود که عده ای فیلسوف در رأس آن قرار بگیرند و فلسفه بگویند و البته چنین چیزی متحقق نمی شود ؛ زیرا که فیلسوفان قادر به انجام این کار نیستند و قابلیت این کار را ندارند.
فیلسوف نمی تواند حاکم باشد ؛ زیرا کسی که همواره پرسش می کند و همواره آگاه است که چه می کند و چه می گوید و چرا می گوید، نمی تواند حاکم باشد. حکومت و اهل حکومت بودن، مخصوص گروه های ویژه ای از مردم است و همه ی مردم نمی توانند حکومت کنند. البته حاکمان متفکری هم وجود دارند، اما تفکر ایشان در عمل است که ظاهر می شود. چنین حاکمانی، اهل عمل هستند ؛ اما فیلسوفان و شاعران اهل عمل نیستند."



شنبه 23 مهر 1390برچسب:, :: 20:33 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

كتاب نكته هاي كوچك زندگي 

ترجمه اي از كتاب    life little instructions

اچ جكسون براون                  ترجمه زهره زاهدي

 پسرم، چگونه مي توانم كمكت كنم كه ببيني؟ بيا تو را روي دوشم بنشانم. آن وقت دورتر از من مي بيني.

آن وقت به جاي هردومان مي بيني. حالا تو به من بگو چه مي بيني؟

- هر روز به سه نفر اظهار ادب کن.

- در خانه يك حيوان نگه دار.

- دست کم سالي يك بار طلوع آفتاب را تماشاکن.

- سالروز تولد ديگران را به خاطر بسپار.

- با صميميت دست بده.

- در چشم ديگران نگاه کن.

- از عبارت »متشكرم « زياد استفاده کن.

- از عبار ت »خواهش مي کنم « زياد استفاده کن.

- نواختن يك ساز را ياد بگير.

- در حمام آواز بخوان.

- در هر بهار گلي بكار.

- کمتر از درآمدت خرج کن.

- اتومبيل ارزان قيمت سوار شو، اما بهترين.

- خانه اي را که در توان داري بخر.

- کتاب هاي خوب را بخر، حتي اگر نخواني.

- خود را و ديگران را ببخش.

- از نخ دندان استفاده کن.

- بي هيچ علت خاصي بگذار بهت خوش بگذرد.

- هر وقت احساس کردي استحقاقش را داري، درخواست ارتقاء کن.



آدم فضایی ها وجود دارند + عکس

گروه فناوریهای نوین: مرکز FBI به تازگی گزارش عجیب و غریبی را منتشر کرده است که به نظر می رسد می تواند فرود بیگانه های فضایی در نیومکزیکو را در سال ۱۹۵۰ به اثبات برساند.
به گزارش خبرگزاری مهر، این اداره هزاران پرونده مرتبط با این رویداد را در منبعی آنلاین به نام The Vault منتشر کرده است. در میان این گزارشها می توان گزارش مامور “هاتل” مامور ویژه FBI در واشنگتن را دید که خطاب به رئیس کل FBI نوشته شده است. مامور “هاتل” در این گزارش که “بشقاب پرنده ها” نام دارد اعلام کرده یکی از اکتشاف گران نیروی هوایی تا کنون سه بشقاب پرنده را در نیومکزیکو کشف کرده است.

 

رونوشتی از گزارش سال ۱۹۵۰ که کشف بشقاب پرنده و بیکانه های فضایی را در نیومکزیکو اعلام می کند

این اکتشافگر اطلاعات مربوط به بشقاب پرنده ها را به مامور هاتل داده است، FBI در گزارشهای منتشر شده هویت مامور و اکتشافگر را مخفی نگه داشته است. هاتل در گزارش خود بشقاب پرنده ها را اجرامی گرد با مرکزی برجسته و با شعاعی برابر ۱۵ متر توصیف کرده است.

تصویری از بیگانه ای فضایی که در سال ۱۹۴۷ در راسول کالبد شکافی شده است، هنوز کسی نتوانسته واقعی بودن این تصاویر را به اثبات برساند

بر اساس گزارش وی هر یک از بشقاب پرنده ها توسط سه موجود انسان نما اشغال شده بود که قد آنها به یک متر نیز نمی رسیده است. این موجودات لباسی نقره ای رنگ از جنس پارچه ای بسیار ویژه به تن داشته اند و در زیر آن بدن آنها مشابه خلبانهای پروازهای سریع السیر باندپیچی شده بود.

در این گزارش آمده است که بشقاب پرنده ها با استفاده از رادارهای قوی این منطقه از نیومکزیکو ردیابی شده اند و به نظر می رسد این رادارها در سیستم کنترل بشقاب پرنده ها اختلال ایجاد کرده اند.

گزارش محرمانه ای خطاب به رئیس FBI که به تازگی منتشر شده و می تواند رویداد بیگانه های فضایی راسول در سال ۱۹۴۷ را به اثبات برساند

شهر “راسول” نیومکزیکو پس از دریافت گزارشی از سقوط یک بشقاب پرنده در صحرا و در نزدیکی یک پایگاه نظامی در تاریخ ۲۱ جولای ۱۹۴۷ به شهرت زیادی رسید. گفته می شود بدن بیگانگانی که درون بشقاب پرنده بوده اند حفظ شده و توسط ارتش آمریکا تحت کالبد شکافی قرار گرفته است اما مقامات آمریکایی از نشت اخبار این رویداد به شدت جلوگیری کردند.

در آن زمان، مقامات ارتش آمریکا در گزارشی مطبوعاتی اعلام کردند: شایعات درباره بشقابهای پرنده ها به واقعیت تبدیل شده است زیرا روز گذشته مقامات امنیتی دسته ۵۰۹ بمب از گروه هشتم نیروهای هوایی در منطقه هوایی راسول موفق شده است به یکی از این بشقاب پرنده ها دست پیدا کند.

یکی از موجوداتی که ظاهرا از خانواده بیگانگان فضایی است، مورد آزمایش قرار می گیرد
هنوز کسی نتوانسته واقعی بودن این تصاویر را به اثبات برساند

تیتر این گزارش چنین بود: “نیروی هوایی بشقاب پرنده ای را به دست آورد” اما تنها پس از ۲۴ ساعت ارتش اعلام کرد جسم دیده شده یک بالن مطالعات آب و هوایی بوده است. رسانه ها نیز این توضیح را به شکلی باور نکردنی پذیرفتند و دیگر سخنی از راسول به میان نیامد.

گزارش دیگری که در این سری از پرونده توسط FBI منتشر شده اعلام می کند در سال ۱۹۴۷ جرمی مشابه یک بشقاب پرنده در نزدیکی راسول کشف شده است. این جرم پنج ضلعی بوده و با استفاده از کابلی از یک بالن آویزان بوده است. بر اساس این گزارش بالن به همراه جسم پنج ضلعی برای مطالعات بیشتر به مرکز “رایت” انتقال داده شدند.

بر اساس گزارش دیلی میل، انتشار این گزارشها آتش شایعات پنهان کاری دولت آمریکا درباره وجود بیگانگان فضایی را شعله ورتر خواهد ساخت.



آيا‌ حیات زمینی منشاء کیهانی دارد؟

 
آيا‌ حیات زمینی منشاء کیهانی دارد؟

صدها سال است که بشر با طرح پرسشی بنیادین درباره آغاز حیات٬ تلاش دارد تا صرف‌نظر از داستانهای مذهبی در این باره٬ چگونگی پیدایش و تکوین حیات بر روی زمین را بفهمد تا بتواند به سراغ پرسشی بزرگتر برود که به راستی داستان آفرینش چگونه نوشته شده است؟ در این مقاله دکتر بهروز یزدان‌پناه برای درک چگونگی آغاز حیات بر روی زمین٬ شما را به سراغ اجزای تشکیل دهنده حیات خواهد برد. با او همراه شوید!

 

. منبع:  آيا‌ حیات زمینی منشاء کیهانی دارد؟  .

پروتئین‌ها ملكول‌های پلیمری هستند كه از كنار هم قرار گرفتن آمینواسید‌ها تشكیل می‌شوند، در واقع آمینواسید‌ها نقش مونومر را برای آنها دارند.

خوب به زبان ساده‌تر یعنی این‌كه اگر پروتئین را یك دیوار آجری در نظر بگیریم، آمینواسیدها آجرهای تشكیل‌دهنده این دیوار هستند. حالا دیواری را فرض كنید كه از چندتایی آجر مختلف كه هر كدام شكل و اندازه و رنگ مختلفی دارد، ساخته شده باشند.  به نظر شما چند دیوار مختلف می‌توان با این آجرها ساخت؟ واضح است كه چیدمان‌های مختلف آجرها، شكل‌های گوناگونی از دیوار را ایجاد می‌كنند. همین اتفاق در ساختمان پروتئین‌ها نیز روی می‌دهد. كل حیات در كره زمین از ۲۰ ملكول آمینواسید پایه‌ای ساخته شده است كه توسط آنها پروتئین‌هایی كه عملكردهای مختلف زیستی دارند ساخته شده‌اند.

توالی آمینواسید یك پروتئین تعیین‌كننده ساختار ملكول است، یك تغییر كوچك در توالی آمینواسید می‌تواند تاثیرات عمیق بیولوژیكی روی ساختار كلی و عملكرد پروتئین‌ها داشته باشد. اما آیا مساله به همین سادگی است؟

تمامی موجودات زنده ساكن سیاره زمین همین ۲۰ نوع آمینواسید را در ساختار‌های بیولوژیكی خود دارند در حالی كه ما در محیط زیست شاهد زندگی هزاران نوع و گونه مختلف جانوری و گیاهی هستیم. به نظر می‌رسد كه با تغییر آرایش آمینواسیدها در ساختار سلول‌های اولیه حیات، سطوح مختلفی از زندگی با توانایی‌ها و امكانات متنوع پدید آمده و این تنوع زیستی بی‌مانند را به وجود آورده‌اند. حالا سوال مهمی كه مطرح می‌شود این است كه آیا اگر آمینواسیدها به عنوان آجرهای شكل‌دهنده ساختار زیستی در شرایط مختلفی قرار گیرند، می‌توانند باعث پیدایش حیات در آن محیط جدید شوند؟

پژوهشگران بر این باورند كه زمین برای اولین بار در بیش از ۳ میلیارد سال قبل شاهد حضور دسته‌ای متشكل از بیست آمینواسید در كنار یكدیگر بود كه منجر به تولید اولین پروتئین‌های شكل‌دهنده حیات در این سیاره شدند٬ دسته‌ای كه بعدها جعبه ابزار استاندارد حیات روی زمین را تشكیل دادند.

این باور كه حیات روی زمین از این جعبه ابزار افسانه‌ای شكل گرفته باشد مورد قبول همه محققان نیست. فرضیات و گمان‌های متعددی درباره حیات و چگونگی شكل‌گیری آن در زمین وجود دارد كه متاسفانه تعداد بسیار كمی از آنها قابلیت تست ، تحقیق و ارزیابی را دارا می باشند. اما با این فرضیه جدید٬ جعبه ابزار ۲۰ تایی آمینواسیدها را خیلی خوب می‌شد ارزیابی كرد. خب دانشمندان هم دست به كار شدند و آزمایشی طراحی كردند تا متوجه شوند كه آیا بیست آمینواسیدی كه سنگ بنای حیات زمینی هستند، تصادفی انتخاب شده‌اند یا طبق اصولی خاص و بر اساس معیارهای مشخصی دستچین گشته‌اند. همچنین دانشمندان بی‌صبرانه منتظرند تا نتایج آزمایش‌ها به آنها بگوید كه آیا این دارودسته بیست‌تایی آمینواسیدی تنها گزینه‌های موجود بودند كه می‌توانستند این نقش را برعهده گیرند؟ به مفهومی دیگر آیا می‌توان حیات از نوعی دیگر را در جایی دیگر یافت؟ بگذارید بی پرده برویم سراغ پرسش اصلی: آیا حیات مختص‌ سیاره زمین است؟

در ابتدا و قبل از پرداختن به این پرسش‌های فیلسوفانه اجازه دهید ببینیم اصلا آمینواسید چیست؟ آمینواسیدها ملكول‌هایی هستند كه از پایه كربن، هیدروژن، اكسیژن و نیتروژن ساخته شده‌اند. آنها به شكل‌های مختلفی به هم متصل می‌شوند و ساختارهای تركیبی بزرگ‌تری به نام پروتئین را تشكیل می‌دهند كه پایه و اساس عملكردهای مختلف زیستی و حیات هستند. امروزه دانشمندان می‌دانند كه بی‌نهایت آمینواسید گوناگون وجود دارند كه حیات زمینی با انتخاب اجباری یا اختیاری تنها ۲۰ عدد از آنها شكل گرفته، گونه گونه شده، تكامل یافته و به اشكال متنوع امروزی در آمده است.

پژوهشگران برای این‌كه بتوانند دركی صحیح از آنچه منجر به شكل‌گیری حیات در سیاره زمین شده است به دست آورند، اقدام به شبیه‌سازی روزگاری از سیاره زمین نمودند كه حدس زده می‌شود میلیاردها كاندیدای اسیدآمینویی برای شكل دادن حیات وجود داشتند. آنها برای شروع كار آمینواسیدهای یافت شده از شهاب سنگ مورچیسون كه سال ۱۳۴۸ خورشیدی در استرالیا كشف شده بود را مبنای تحقیقات خود قرار دادند. عمر این سنگ آسمانی به اوایل تشكیل منظومه شمسی برمی‌گردد و عناصر یافت شده در دل آن مثالی مناسب از تركیبات موجود منظومه شمسی در زمانی قبل از آغاز حیات روی زمین است.

سپس دانشمندان از مدل‌سازی‌های كامپیوتری برای تخمین خواص اساسی ۲۰ آمینواسید سازنده حیات در زمین استفاده كردند تا با اندازه‌گیری مشخصاتی همچون اندازه، توانمندی تركیب، آب دوستی (میزان تمایل یك ماده نسبت به آب) معیاری برای توانایی آمینواسیدها برای تركیب و ساخت پروتئین‌های سازنده حیات پیدا كنند. نتایج بسیار هیجان‌انگیز بود. محققان دریافتند كه وجود بیست آمینواسید ساختاری در تمام اشكال حیات زمینی به هیچ وجه تصادفی نبوده است. آنها متوجه شدند كه بعید به نظر می‌رسد، شانس به تنهایی در چیدن این جعبه ابزار تولید حیات در كنار هم و انتخاب آنها نقش داشته باشد. حال دانشمندان باید می‌رفتند سراغ یافتن پاسخ پرسشی جدید كه این ۲۰ آمینواسید چگونه انتخاب شدند تا زیبایی زندگی را به رخ زمین بنشانند.

محققان بر این باورند كه حیات روی زمین از نوعی انتخاب طبیعی برای برگزیدن ۲۰ نوع آمینواسید مخصوص استفاده كرده است. انتخاب طبیعی كه برای تكامل شناسان واژه آشنایی است می‌گوید كه پیدایش گونه‌های مختلف حیات در روی زمین ناشی از عملكرد بهتر گونه‌ای نسبت به گونه‌ای دیگر و طبیعتا چیرگی آن‌گونه بر سایر همنوعان خود است. نتیجه، سیر تكاملی یك موجود تك سلولی به انسانی بالغ و هوشمند است كه خود اكنون در حال بازخوانی شجره‌نامه خانوادگی خویش است.

انتخاب طبیعی به زبانی دیگر برتری یافتن یك گونه برگونه دیگر است كه با توجه به میزان تطبیق گونه پیروز با محیط زیست و شرایط دشوار آن تعریف می‌شود. بر اساس این تعریف، گونه‌ای كه با شرایط محیطی خود سازگاری بیشتری دارد، می‌تواند به حیات و تولید مثل خود ادامه داده، ازدیاد نسل نماید و با چیرگی بر سایر گونه‌های مشابه خود طبیعتا برگزیده شود.

درست مشابه همین بحث در آمینواسید‌ها هم قابل طرح است. بر اساس همین تئوری بود كه دانشمندان تركیبات متنوعی از آمینواسید‌ها را مورد مطالعه قرار دادند تا دریابند كه چه عاملی باعث انتخاب طبیعی این ۲۰ آمینواسید معروف شده است. اما هیچ یك از تركیبات مورد مطالعه به طور كامل كاندیدای مناسبی برای تولید حیات از نوعی غیر از گونه زمینی شناخته نشد و تكثیر و تولید هیچ تركیب دیگری از آمینواسیدها به نتیجه نرسید یا در صورت نتیجه دادن، ادامه پیدا نكرد و در جایی متوقف گردید. بنابراین هنوز دانشمندان از پاسخ به این پرسش كه چگونه انتخاب طبیعی موجب برگزیده شدن این ۲۰ آمینواسید شده است، عاجزند.

دانش امروزی ما گواه این مطلب است كه آمینواسیدهایی غیر از آن بیست نمونه خوش‌شانس نیز در برخی موارد توانسته‌اند سر از ساختاز ژنی موجودات زنده درآورند. ما همه این موارد را در دسته ناهنجاری‌های ژنتیكی مثل جهش‌های ژنی، نقص‌های مادرزادی و در كل بیماری یا مشكل دسته‌بندی می‌كنیم.

نتایج تحقیقات و مشاهدات عینی حكایت از آن دارد كه طبیعت در انتخاب خود برای برگزیدن ۲۰ آمینواسید زندگی ساز شاهكاری مثال زدنی كرده است كه نتیجه آن میلیون‌ها گونه زیستی بزرگ و كوچك امروزی است. اما این آمینواسیدهای معجزه گر از كجا آمده‌اند؟


  
. اسید‌های آمینه همراه شهاب سنگ‌ها به زمین آمده‌اند
امروزه مشاهدات و اكتشافات انجام شده در سایر اجرام سماوی جای هیچ شكی باقی نگذاشته است كه آمینواسیدها در جاهای دیگری از منظومه شمسی غیر از زمین نیز بوفور یافت می‌شوند. اولین نشانه‌ها از شهاب سنگ‌هایی به دست آمد كه گرفتار میدان گرانشی زمین شده و بر سطح این سیاره سقوط كرده‌اند. ابتدا گمان بر این بود كه شاید یافته‌های فوق ناشی از رسوخ آمینواسیدهای زمینی به دل این سنگ‌های آسمانی بوده است.

اما خیلی زود و با كشف ساختار متفاوت این آمینواسیدهای كشف شده، امید تازه‌ای در دل جویندگان موجودات فضایی كاشت. این موضوع باعث شد تا دور تازه‌ای از پژوهش‌ها برای یافتن منابع جدید آمینواسیدها تعریف گردد و پروژه‌های تازه‌ای پر پرواز گیرند. بعد از آن بود كه دانشمندان با مطالعه نمونه‌های جمع آوری شده توسط كاوشگر فضایی استارداست از غبار یك دنباله‌دار دریافتند كه آمینواسید‌ها گویا در منظومه شمسی پراكنده‌اند.

اما تمام این یافته‌ها فقط باعث شده است تا تعداد پرسش‌های پیش روی محققان سیر صعودی گیرد. به راستی حیات روی زمین از كجا نشأت گرفته است؟ آیا می‌توان انتظار داشت كه روزی بتوانیم در سیارات دیگری زندگی پیدا كنیم؟ اگر پاسخ به این پرسش مثبت است، حیات فرازمینی چه شكلی است؟ دانشمندان بخصوص در حال بررسی این موضوع هستند كه چگونه تركیب‌های گوناگونی از آمینواسید‌ها باعث پیدایش گونه‌های مختلف حیات می‌شود؟

و پرسش آخر این‌كه با ایجاد تغییر در تركیبات گوناگون و توالی تركیبی مجموعه‌های مختلف آمینواسیدی قادر به ایجاد چه تغییراتی در پروتئین‌های سازنده زندگی خواهیم بود؟ یافتن این پاسخ‌ها می‌تواند علاوه بر روشن ساختن یكی از اساسی‌ترین پرسش‌های بشری مبنی بر چگونگی پیدایش حیات، عصر جدیدی از فناوری‌های زیستی را نیز فراروی بشر كنجكاو قرار دهد.

.



یوری گاگارین و روز جهانی پرواز فضایی بشر

 
یوری گاگارین و روز جهانی پرواز فضایی بشر

پنجاه سال پیش، یوری گاگارین، ستوان نیروی هوایی آرتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سوار بر فضاپیمای وستوک-۱ سفری ۱۰۸ دقیقه‌ای بر مداری به دور زمین انجام داد که مرزهای بلندپروازی‌های بشر را فرسنگ‌ها به جلو راند. به همین مناسبت مجمع عمومی سازمان ملل نشست ویژه‌ای داشته است.

 
یوری الکسویچ گاگارین

مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ویژه روز پنجشنبه خود به تاریخ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ خورشیدی، قطع‌نامه‌ای صادر کرد که به موجب آن روز ۱۲ آوریل به مناسبت سالگرد پرواز تاریخی یوری گاگارین به مدار زمین (۱۲آوریل۱۹۶۱ میلادی)، روز پرواز فضایی بشر نامگذاری شده است. پیش‌نویس این قطعنامه را کشور روسیه که وارث فعالیت‌های فضایی اتحاد جماهیر

یوری الکسویچ گاگارین

شوروی سابق است، به مناسبت پنجاهمین سالگرد سفر فضایی یوری گاگارین به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه نموده بود.

اکنون سال‌ها است که روس‌ها دوازدهم آوریل را با نام روز کیهان‌نوردی جشن می‌گیرند.

 

کیو آکاساکا معاون ارتباطات و روابط عمومی دبیر کل سازمان ملل به همین مناسبت می‌گوید: "پنجاه سال از آن سفر شگفت‌انگیز می‌گذرد اما افسانه شجاعت گاگارین و سفر وی به ماورای مرزهای فکری زمانه خود همچنان به صورت یک منبع الهام‌بخش برای آینده اکتشافات فضایی، برای نوع بشر و برای ملت‌های سراسر جهان خواهد بود،"

پنجاه سال پیش، یوری گاگارین، ستوان نیروی هوایی آرتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سوار بر فضاپیمای وستوک-۱ سفری۱۰۸ دقیقه‌ای بر مداری به دور زمین انجام داد که مرزهای بلندپروازی‌های بشر را فرسنگ‌ها به جلو راند. با علم به مخاطرات فراوان این سفر فضایی آن هم با فناوری ابتدایی آن روز نمی‌توان به سادگی از عظمت، شجاعت و از خودگذشتگی یوری گاگارین چشم پوشید و کار بزرگ اورا ستایش نکرد.

در این تصویر مراحل قسمت نهایی پرواز یوری گاگارین به تصویر کشیده شده است.
در این تصویر مراحل قسمت نهایی پرواز یوری گاگارین به تصویر کشیده شده است.

 

یوری الکسویچ گاگارین سومین فرزند این خانواده کشاورز روس بود که در نهم مارس ۱۹۳۴ در حوالی مسکو به دنیا آمد. معلم یوری وی را دانش‌آموزی باهوش، سخت‌کوش و البته بسیار شیطان توصیف کرده است. علاقه شدید یوری گاگارین به پرواز باعث شد که وی پس از پایان تحصیلات وارد مدرسه آموزش خلبانی اُرنبرگ شود.

در سال ۱۹۶۰ جستجوی وسیعی برای انتخاب ۲۰ کاندید جهت حضور در برنامه فضایی اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد که یوری هم یکی از کاندیداها بود. پرواز فضایی دوازدهم آوریل یوری در سال ۱۹۶۱ از او قهرمانی ملی و چهره‌ای جهانی ساخت. یوری گاگارین سرانجام در ۲۷ مارس ۱۹۶۸، در جریان یک پرواز تمرینی با هواپیمای میگ، سقوط کرد و کشته شد. بدینسان نخستین فضانورد دنیا فرصت پیدا نکرد تا فرود همکاران خود را بر سطح ماه شاهد باشد و یا خود برای بار دوم زمین را از مدار و از فراسوی جو آن ببیند.



شنبه 23 مهر 1390برچسب:, :: 19:9 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

آخرین فضانوردان شاتل فضایی

 
آخرین فضانوردان شاتل فضایی

در آخرین ماموریت شاتل فضایی آتلانتیس٬ چهار فضانورد همراه با این فضاپیما به ایستگاه فضایی بین‌المللی سفر خواهند کرد. این کم تعدادترین خدمه یک شاتل فضایی در تاریخ سی ساله پروازهای فضایی شاتل‌ها به شمار می‌آید. به یقین برای این چهار فضانورد افتخار بزرگی خواهد بود که آخرین مسافران شاتل‌های فضایی باشند. با دانش فضایی همراه شوید تا بدانید این فضانوردان تاریخ ساز چه کسانی هستند؟

 

 با پرواز شاتل فضایی آتلانتیس پرونده شاتل‌های فضایی برای همیشه بسته خواهد شد. چهار فضا نورد این ماموریت افتخار این را پیدا خواهند کرد تا نامشان به عنوان آخرین مسافران شاتل ها در تاریخ ثبت شود. اگر همه چیز به خوبی پیش رود روز ۱۷ تیر ماه و در حدود ساعت هشت شب  به وقت مرکزی ایران ، برای آخرین بار پایگاه فضایی کیپ کندی در ایالات فلوریدا، شاهد غرش موتورهای پرتابگر شاتل های فضایی خواهد بود.

 ماموریت STS-135 مهر پایانی بر سه دهه پرواز شاتل های فضایی خواهد زد.

 


ادامه مطلب ...


جمعه 22 مهر 1390برچسب:اسطوره یا داستان آفرینش, :: 14:57 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       
 
اسطوره یا داستان آفرینش، روایتی نمادین در یک فرهنگ و درمیان مردم است که درباره آغاز جهان و چگونگی پیدایش مردم سخن می‌گوید. این اسطوره‌ها بیشتر به صورت دهان به دهان نقل می‌گردند [۱]و شایعترین شکل اسطوره در میان فرهنگ‌های مختلف بشری هستند. با وجود نبود پشتوانه تاریخی، چنین اسطوره‌هایی در میان اعضای یک جامعه به عنوان حقایقی والا در نظر گرفته می‌شوند.[۲] این اسطوره‌ها تقریبا در تمامی مذاهب به چشم می‌خورند. برخی ویژگی‌ها در میان اسطوره‌های آفرینش مشترکند. درهمگی این داستان‌ها یک طرح کلی و شخصیت‌های تاثیر گذار (خدا گونه، انسانی، و یا جانورانی که در بیشتر موارد توان سخن گفتن و یا تغییر شکل سریع را دارند) وجود دارند و همگی در گذشته‌ای نامشخص و مبهم رخ داده‌اند.[۳] در تمامی این داستان‌ها سعی برآن است تا به پرسش‌های عمیقی که آن جامعه با آن‌ها دست به گریبان است پاسخ داده شود. اسطوره‌های آفرینش دیدگاه و نگرش افراد آن جامعه را نسبت به جهان نشان می‌دهند و چهار چوب هویت فرهنگی اعضای جامعه را معین می‌کنند.[۴]
 
 
 
آفریقا
 
باکوبا
 
در باور باکوبا زمین در ابتدا چیزی جز تاریکی و آب نبوده‌است .فرمانروای این زمین غولی بنام مبومبو بوده‌است. روزی او در معده اش احساس دردی شدید می‌کند و پس از آن خورشید، ستارگان و ماه را استفراغ می‌کند. گرما و نور خورشید آب‌های پوشاننده زمین را تبخیر می‌کند و ابرها پدیدار می‌گردند. حاصل تبخیر آب‌ها پیدایش خشکی بوده‌است. مبومبو یک بار دیگر استفراغ می‌کند و این بار چیزهای بسیاری از جمله مردم (نخستین زن و مرد) حیوانات (پلنگ، عقاب، میمون فومو) درختان، شهاب سنگ‌ها، سندان؛ تیغ، دارو و رعد و برق را بالا می‌آورد. زن آب‌ها نچینگ، در شرق زندگی می‌کرده‌است و پسر او وتو نخستین پادشاه باکوبا گردید.[۵]
 
ماسائی
 
ماسائی‌های کنیا بوجود آمدن انسان را نتیجه کار انکای آفریدگار می‌دانند. او یک درخت را به سه بخش تقسیم کرد. به نخستین پدر ماسائی یک چوبدستی داد. به نخستین پدر کیکویا یک کج بیل داد . به نخستین پدر کامبا یک تیر و کمان داد. همگی آن‌ها توانستند در جهان وحش زنده بمانند. پدر ماسائی‌ها از چوبدستش برای گله داری، پدر کیکویاها از بیلش برای کشاورزی و پدر کامباها از تیرو کمانش برای شکار استفاده کرد.[۶]
 
زولو ( قبيله كردوا موتوا)
 
نام آفریننده زولو اونکولونکولوست. او خود از نی پدیدارگشت و مردم و دام را بوجود آورد. او همه چیز را از زمین و آب‌ها گرفته تا حیوانات را آفرید. او نخستین انسان و پدر تمامی مردم شناخته شد. اوهمان کسی است که به زولوها آموخت که چگونه شکار کنند و چگونه آتش بیافروزند و غذای خود را آماده کنند.[۷]
 
*************************************************
 
اروپا
 
یونانی
 
هزیود در تئوگونیا (نسب نامه خدایان یا خدای نامه) ذکر می‌کند که در ابتدا خائوس وجود داشته‌است که خود گایا (زمین)، تارتاروس (جهان زیرین)، اروس (شهوت)، نوکس ( تاریکی شب) و اربوس ( تاریکی جهان زیرین) را پدید آورد. گایا از دل خود اورانوس و پونتوس را بوجود آورد. سپس گایا با اورانوس نزدیکی کرده و بسیاری از خدایان یونان باستان از جمله اوکئانوس، رئا، فی بی و تیتان‌ها را زائید. کرونوس که یکی از فرزندان آن دو و یکی از تیتان‌ها بود، با کمک گایا اورانوس را اخته کرد.سپس کرونوس با رئا ازدواج کرد. از فرزندان آن دو می‌توان هرا، پوزئیدون، هادس و زئوس را نام برد. زئوس و برادرانش کرونوس و سایر تیتان‌ها را برکنار کردند و برای روشن شدن محدوده فرمانروایی خود قرعه کشی کردند. نتیجه بدین قرار بود که زئوس فرمان روای آسمان‌ها گشت، دریاها از آن پوزئیدون گردید و جهان زیرین نیز نصیب هادس شد.[۸]
 
آسیا
 
مغولی
 
مغول‌ها اسطوره آفرینش واحدی ندارند. از میان باورهای متعدد آن‌ها یکی داستان آفرینش توسط یک لاما (کاهن اعظم) است. در آغاز تنها آب وجود داشت و لاما با چوبدست آهنینی در دست از آسمان پایین آمد و با همان چوبدست خود مشغول همزدن آب گردید. این همزدن سبب ایجاد باد و آتش گردید و افزایش غلظت مرکز جایی که لاما به هم می‌زد خشکی را ایجاد کرد.باور دیگری آفرینش را مربوط به لامایی بنام اودان ذکر می‌کند. اودان آسمان و زمین را از هم جدا کرد و آسمان و زمین را به نه طبقه تقسیم کرد. او همچنین نه رودخانه بوجود آورد.پس از آفرینش زمین او نخستین زن و مرد را از گل آفرید. این زن و مرد خود والدین تمامی انسان‌ها شدند.[۹]
 
چینی
 
اسطوره‌های آفرینشی چینی‌ها گستره‌ای از فلسفه تا فرهنگ عامه را شامل می‌شود. در فلسفه چینی، می‌توان برخی از نخستین داستان‌های آفرینش را در تائو ته جینگ (حوالی قرن چهارم پیش از میلاد) یافت.
 
« پیش از پیدایش آسمان و زمین چیزی بی شکل ولی کامل پدید آمد. آن چیز بی شکل، در سکوت و تنهایی، بدون تغییر وجود داشت. از آن رو که نامش را نمی‌دانیم، من او را »وی« خطاب می‌کنم. »وی« یگانگی را بوجود آورد. یگانگی دوگانگی را زائید. دوگانگی سه گانگی را پدید آورد و سه گانگی آفریده‌های بیشماری را ایجاد کرد. آفریده‌های بیشمار »یین« را بر پشت و »یانگ« را در آغوش خود گرفتند. آنها خنثی گر تضاد این دو و در نتیجه پدید آورندگان توازن و هارمونی هستند.» [۱۰]
خاورمیانه
 
سومری
 
قدیمی ترین اسطوره آفرینش سومریان به حدود ۱۸ قرن پیش از میلاد باز می‌گردد. این اسطوره بروی بخشی از لوحی گلی نگاشته شده‌است. لوح از این جا آغاز می‌شود که خدایان آنو، انلیل، ائا و نینهورساگ دست به آفرینش سومریان و حیوانات می‌زنند. سپس پادشاهان از آسمان پایین می‌آیند و نخستین شهرها از جمله اریدو، لارسا و شوروپاک بنا نهاده می‌شوند. بخش بعدی لوح از میان رفته‌است ولی پس از آن لوح نشان می‌دهد که خدایان تصمیم به فرستادن طوفانی برای نابودی بشریت می‌گیرند. زیودسورا از این مسئله با خبر می‌شود و یک کشتی می‌سازد. کشتی هفت شبانه روز اسیر طوفان می‌گردد تا این که خدای خورشید بر زیودسورا نمایان می‌گردد. زیودسورا کشتی را می‌گشاید و در مقابل خدای خورشید (اوتو) به خاک می‌افتد و برایش گاو و گوسفند قربانی می‌کند. بخش بعدی داستان نیز بدلیل شکستن لوح ازبین رفته‌است و در قسمت پایانی خدایان به زیودسورا عمر جاودان می‌بخشند.[۱۱]
 
بابلی
 
انوما الیش اسطوره آفرینش بابل است و در آن مردوک برای حفظ سایر خدایان در مقابل حمله طراحی شده تیامات بوجود می‌آید. مردوک پیشنهاد محافظت از خدایان را در صورتی که آنها او را پیشوای خود قرار دهند مطرح می‌کند. خدایان دیگر می‌پذیرند. مردوک تیامات را شکست می‌دهد و بدن او را دو پاره کرده از یک پاره آسمان را و از دیگری زمین را می‌سازد. او سپس تقویم را می‌سازد و خورشید و ماه و ستارگان را نظم می‌دهد. با اظهار وفاداری خدایان به مردوک او دست به ساخت بابل به عنوان معادل زمینی سرزمین خدایان می‌زند. مردوک پس از آن همسر تیامات را نابود می‌کند و از خونش برای ساخت انسان استفاده می‌کند. او این کار را از این جهت انجام می‌دهد که انسان‌ها نیز توان انجام کارهای خدایان را داشته باشند.[۱۲]
 
اسلامی
 
داستان آفرینش در اسلام بصورتی پراکنده میان آیات متعدد قرآنی مطرح گردیده‌است. خطوط اصلی داستان شباهت‌های زیادی با نسخه معادل یهودی/ مسیحی آن دارد. به گفته قرآن آسمان و زمین در ابتدا به هم پیوسته بوده‌اند و سپس از هم جدا گردیدند.[۱۳] پس از دوره‌ای که آسمان به شکل بخار بود، خدا آسمان و زمین را به شکل امروزی در آورد.[۱۴] برخی آیات قرآن آفرینش را طی شش روز [۱۵]و برخی آنرا در طی هشت روز (دو روز آفرینش زمین، چهار روز آفرینش کوه‌ها و برکت دادن زمین و سرانجام دو روز برای آفرینش آسمان‌ها)[۱۶] بیان می‌کنند. دانشمندان اسلامی می‌گویند که آفرینش در همان شش روز رخ داده‌است زیرا دو روز آفرینش زمین خود بخشی از چهار روز آفرینش کوه‌ها و برکت دادن زمین است. با گسترش علوم طبیعی و افزایش آگاهی در باره منشا زمین و جهان، امروزه بیشتر اندیشمندان اسلامی ترجیح می‌دهند که کلمه یوم را به جای روز به عنوان دوره یا عصر تفسیر کنند. قرآن ذکر می‌کند که الله آسمان‌ها و زمین را آفرید و تمامی آفریدگانی که راه می‌روند، می‌خزند، پرواز می‌کنند را از آب بوجود آورد.[۱۷] بر اساس قرآن خداوند انسان را از گل آفرید.[۱۸] نخستین انسان آدم نام داشت و در بهشت زندگی می‌کرد. خدا نام تمام موجودات را به او آموخت و فرمان داد تا تمامی فرشتگان به او سجده کنند. به جز ابلیس که از سجده کردن امتناع ورزید، سایر فرشتگان فرمان بردار بودند.[۱۹] خداوند به آدم و همسرش گفت که در باغ بهشت به جز از میوه درخت ممنوعه می‌توانند از سایر میوه‌ها و غذاها استفاده کنند.[۲۰] ابلیس آنها را به نافرمانی از خدا فراخواند و آنها میوه درخت ممنوعه را خوردند[۲۱] و متوجه عورت خویش گشتند.[۲۲]وقتی خدا از نافرمانی آنها آگاه گردید، آنها را از باغ بهشت اخراج کرد و به زمین فرستاد.[۲۳]
 
یهودی/ مسیحی
 
درباورهای یهودی / مسیحی در دو روایت راجع به آفرینش سخن به میان آمده‌است.روایت نخست در ابتدای کتاب آفرینش عهد قدیم است که در آن جا سخن از چگونگی آفرینش جهان بوسیله خداوند در طی شش روز به میان می‌آید. آفرینش با فرمان الهی صورت می‌پذیرد. برای مثال در نخستین روز هنگامی که خدا می‌گوید روشنائی باشد! روشنائی بوجود می‌آید. در روز دوم و سوم خدا آب‌ها، آسمان و خشکی را از هم جدا کرده و زمین را پر از گیاهان می‌کند. سپس نورهای آسمان را می‌آفریند تا فصول بوجود آیند و روشنایی بزرگتریا خورشید را حاکم بر روز و روشنایی کوچکتر یا ماه را حاکم بر شب می‌کند. در روز پنجم خداوند موجودات دریایی و پرندگان را می‌آفریند و به آن‌ها دستور می‌دهد تا زاد و ولد کنند. در روز ششم خدا موجودات خشکی را بوجود می‌آورد. انسان پس از کامل شدن تمام جهان آفریده شده‌است . انسان بر اساس تصویر خدا ساخته و بر سایر موجودات برتری داده می‌شود.سرانجام خداوند در روز هفتم به استراحت می‌پردازد و آن روز را مقدس می‌شمارد.[۲۴] در روایت دوم کتاب آفرینش، آفرینش انسان پس از بوجود آمدن آسمان و زمین ولی پیش از آفرینش سایر گیاهان و جانوران رخ می‌دهد. انسان از خاک زمین ساخته می‌شود و خداوند نفس خود را در او می‌دمد. خدا برای انسان باغ عدن را می‌سازد و در آن انواع درختان را قرار می‌دهد تا آدمی از میوه هایشان استفاده کند. با این وجود به انسان اجازه خوردن میوه درخت آگاهی از خوب و بد داده نمی‌شود. خدا می‌گوید که خوردن آن میوه کشنده‌است. خدا انواع جانوران را می‌آفریند تا همراه و کمک انسان باشند و آن‌ها را به نخستین مرد (آدم) می‌نمایاند. آدم آن‌ها را نامگذاری می‌کند ولی هیچیک را یاوری بسزا برای خود نمی‌یابد. خدا او را به خواب می‌برد و یکی از دنده‌های او را خارج می‌کند تا از آن برای ساختن نخستین زن استفاده کند.آدم هنگامی که همسرش را می‌بیند می‌گوید: این است استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم نام او “نساً باشد، چون از انسان گرفته شده‌است. به گفته کتاب مقدس مسیحیان و یهودیان، از همین روست که مرد به خاطر همسر خود از پدر و مادرش جدا می‌گرددو به همسر خود می‌پیوندد، و از آن پس ، آن دو یکی می‌شوند.[۲۵]
 
http://fa.wikipedia.org
 
آفرینش در شاهنامه
 
آفرینش هستی در شاهنامه بر پایه ی اندیشه ها و باروهای ایرانیان باستان است.
 
باورهای ایرانیان باستان:
 
نخست هیچ نبود. تنها زمان بیکرانه بود.زمان یا زروان که درنگ خدای نیز نامیده می شد، بی کران و جاودانی بود.به نوشته ی دهخدا: در زمان هخامنشیان ، عقاید مختلفی در باب ماهیت این پروردگار وجود داشته است . بعضی او را با مکان و برخی دیگر با زمان یکی میدانستند عقیده  اخیر فایق آمد. در آیین مهرپرستی ، عقیده  مربوط به زروان را پذیرفتند. مانی با اقتباس افکار زرتشتی عصر خود، نام زروان  را به خدای بزرگ اطلاق کرده است . برخی از محققان مذهب معمول مزدیسنی عهد ساسانی را همان زروانیت دانسته اند. بسیاری از نویسندگان و مورخان قرنهای پنجم – هشتم میلادی این استوره را راجع به آفرینش از عقاید ایرانیان عهد ساسانی نقل کرده اند و آن متعلق به آیین زروانی است : زروان خدای نخستین در مدت هزار سال قربانیها کرد تا پسری بیابد و نام او را هرمز نهد، اما عاقبت وی درباره  تأثیر قربانی های خودبه شک افتاد پس دو پسر در بطن او پدید آمد: یکی اهرمزد چون وی قربانی کرده بود و دیگری اهریمن ، زیرا که وی شک کرده بود. زروان وعده داد که پادشاهی جهان رابه یکی از آن دو که زود به حضور او آید عطا کند. پس اهریمن سینه ٔ پدر بشکافت و خود را بدو نمود. زروان پرسید: کیستی ! پاسخ داد پسر توام . زروان گفت : پسرم دارای بوی خوش و نورانی است و تو ظلمانی و بدبویی ! دراین هنگام اهورمزد با پیکری نورانی و معطر خویشتن بدو نمود زروان او را به فرزندی شناخت . اهرمن وعده پدر را بخاطر آورد. زروان پاسخ داد که سلطنت جهان را مدت نه هزار سال به اهریمن خواهد داد، اما پس از سرآمدن مدت مزبور اهرمزد تنها سلطان جهان خواهد بود… باید دانست که بعدها زروان را با زردشت و هر دو را باابراهیم خلیل  در هم آمیختند…
 
هرمزد و اهریمن، هردو از زمان زاده شدند.
 
هرمزد سرور نیكی و روشنایی در قلمرو آسمان سكنا داشت . اهریمن عنصر شر و زشتی در  زیر زمین ساكن بود . اهورا مزدا یا هرمزد، پس از انجام آفرینش مقرر كرده تا مردمان به مدت سه هزار سال دركالبد مینوی خود زندگی كنند . در چنین هنگامی دیو زشتی و بدی سر از زیر زمین بیرون كرد و برآن شد تا جهان نور را آلوده كند اما چون خود را در برابر نور و نیكی ناتوان یافت  به جایگاه تاریك و زیر زمین بازگشت.
پس از آن سه هزار سال دیگر  جهان  به شکل مادی درآمد.در سه هزار سال  سوم نبرد بین اهریمنیان و اهوراییان است. در آخرین سه هزار سال نجات بخش ها می آیند و جهان پایان می گیرد. اما آفرینش بدینگونه است:
آفرینش آسمان:
در آفرینش آسمان، اهورا نخست گوی آسمان و ستارگان را آفرید .
در چنین هنگامی اهریمن در مغاك خود به خوابی گران فرو رفته بود كه جهی،دخترش او را بیدار كرد و راه را به وی آموخت . پس گروه دیوان به قلمرو آسمان تاختند و جهان روشنایی را تیره گون ساختند.پس اهریمن سیارات را آفرید و نه شبانه روز جنگی سخت در گرفت و سر انجام دیوان شكست یافتند و روشنایی دوباره جایگزین شد.
آفرینش آبها :
در این هنگام از چشمه ای به نام آردویسور آناهیتا آبهایی فراوان از یك هزار جوی گذشت و به دریای فراخكرت كه یك سوم زمین را اشغال كرده بود فرو ریخت.
آفرینش خشكی ها و زمین:
باران زیادی بارید و همه جانوران زیانكار از بین رفتند و چون آب فرو رفت، خشکی های سی و سه گانه پدید آمد و اهریمن خشمگین شد و از خشم لرزید و كوهها از زمین روییدند.بزرگترین كوها البرز كوه بود.
آفرینش گیاهان:
پس از آفرینش زمین امرتات، با همكاری تشتر ستاره ای كه باران ریز بود، زمین را از گیاهان فراوان پوشاند. امرداد ده هزار گیاه شفا بخش و اهریمن ده هزار گیاه بیماری زا بوجود آورد. پس از آن گیاه درخت همه تخم در میان دریای فراخكرت رویید تا نیرو دهنده همه ی گیاهان باشد. اهریمن برای نابودی درخت همه تخم سوسماری و اهورا مزدا برای نجات درخت ده ماهی بزرگ آفرید.
آفرینش آتش:
در اساتیر ایرانی آتش تخم و بذر بسیاری از آفریده هاست.
آفرینش جانوران:
در ابتدا تنها آفریده گاوی نر بود و تخم همه جانوران وگیاهان را با خود داشت اما اهریمن گاو را بیمار كرد و گاو نخستین مرد و از پیکرش گیاهان و جانوران پدید آمدند
آفرینش بشر:
در آغاز روان كیومرث  یا گیامرت یا گلمرد چونان گیاهی از زمین رویید كه جنبه مینویی داشت آنگاه اهورا اور ا به صورت جوان پانزده ساله ای كالبد بخشید و در پی تلاش های اهریمن كیومرث ازمیان رفت. پس از چهل سال جفت بشر یعنی مشیه و مشیانه به صورت دو ساقه ریواس به هم پیوسته و همبال و همبالا که دست بر شانه  ی یکدیگر داشتند، از خاك روییدند.
 
در شاهنامه:
 
اما آفرینش جهان در نگاه فردوسی چگونه است؟ نخست باید اشاره کرد که کتاب های تاریخی و داستانی آن زمان همه از دریچه ی دینی به آفرینش جهان نگاه کرده اند.
 
حکیم توس در اوج اقتدار ادیان، در شاهنامه از سخن درباره داستان آفرینش به رسم دینی، چشم پوشیده و  در بیانی فشرده و زیبا به بازگشایی اساتیر ایران باستان پرداخته است.آفرینش خط و هنر و آوردن آتش برای مردمان و پیدایش خانه سازی و شهرها نیز که در استوره های دیگر مانند استوره های یونان از کارهای خدایان است، در شاهنامه به یکسر از خدایان گرفته شده و  این انسان است که دست به آفرینش  و کشف می زند.
 
شاهنامه نه چونان دیگر کتاب های همزمان خود  با انبوهی از ستایش نامه ها و مداحی ها، بلکه با نام ایزد خرد و جان آغاز می شود.
 
درباره  جهان آفرین :
 
شنیدم ز دانا دگرگونه زین
 
چه دانیم راز جهان آفرین
 
ز نام و نشان و گمان برتر است
 
نگارنده برشده گوهر است
 
به بینندگان آفریننده را
 
نبیتی مرنجان تو بیننده را
 
نیابد بدو نیز اندیشه راه
 
که او برتر از نام و از جایگاه
 
از این پرده برتر سخن گاه نیست
 
به هستیش اندیشه را راه نیست
 
از نام های  آفریدگار در شاهنامه یکی ایزد است.ایزد در اوستا (یزته) در سانسکریت (یجته ) صفت از ریشه یز بمعنی جشن و شادمانی و ستودن سپس در واژگان یشت و یسن و یزد به کار رفته است.
 
واژه ی یزدان که به معنی آفریدگار به کار می بریم جمع است زیرا روزگاری مردمان بر این بارور بودند که آسمان پر از ایزد یا یزد است که هرکدام فرشته ای هستند. سپس تر یک فرشته، دیگر فرشته ها را به زیر کشید و ایزد بزرگ و یگانه شمرده شد. از نگاه تاریخی این رویداد در زمانی بود که انسان برای یکجا نشینی و اتحاد قبیله ها تلاش می کرد.
 
خدا در پهلوی و پازند  از کلمه ی خواتای به معنی شاه است و خواتای نامک همان شاهنامه است.
درباره آفرینش جهان فردوسی باورهای ایرانیان باستان را می آورد. بر اساس آن جهان از چهار آخشیج  یاعنصر آتش و آب و خاک و هوا شکل گرفته و از هیچ پدید آمده است. ترتیب آفرینش در شاهنامه  همان است که در باورهای ایرانیان قدیم  بوده و در فروردین یشت  نیز آمده است: نخست آسمان، سپس آب، سپس زمین، گیاهان، جانداران و در پایان انسان.
 
از آغاز باید که دانی درست
 
سر مایه ی گوهران از نخست
 
که یزدان ز ناچیز چیز آفرید
 
بدان تا توانایی آرد پدید
 
سرمایه ی گوهران این چهار
 
برآورده بی‌رنج و بی‌روزگار
 
یکی آتشی برشده تابناک
 
میان آب و باد از بر تیره خاک
 
نخستین که آتش به جنبش دمید
 
ز گرمیش پس خشکی آمد پدید
 
وزان پس ز آرام سردی نمود
 
ز سردی همان باز تری فزود
 
چو این چار گوهر به جای آمدند
 
ز بهر سپنجی سرای آمدند
 
گهرها یک اندر دگر ساخته
 
ز هرگونه گردن برافراخته
 
پدید آمد این گنبد تیزرو
 
شگفتی نماینده ی نوبه‌نو
 
در این استوره ها درخت و کوه از زمین می رویند و می بالند و نیرویی از بالا آنها را نمی آفریند:
 
چو دریا و چون کوه و چون دشت و راغ
 
زمین شد به کردار روشن چراغ
 
ببالید کوه، آبها بر دمید
 
سر رستنی سوی بالا کشید
 
زمین را بلندی نبد جایگاه
 
یکی مرکزی تیره بود و سیاه
 
ستاره برو بر شگفتی نمود
 
به خاک اندرون روشنائی فزود
 
همی بر شد آتش فرود آمد آب
 
همی گشت گرد زمین آفتاب
 
گیا رست با چند گونه درخت
 
به زیر اندر آمد سرانشان ز بخت
 
ببالد ندارد جز این نیرویی
 
نپوید چو پویندگان هر سویی
 
وزان پس چو جنبنده آمد پدید
 
همه رستنی زیر خویش آورید
 
آنگاه آفرینش انسان است که با خرد خویش، کلید همه رازهای جهان را در دست دارد و گرانیگاه اندیشه ی فردوسی است:
 
چو زین بگذری مردم آمد پدید
 
شد این بندها را سراسر کلید
 
سپس انسان برمی خیزد و راست می ایستد و با خردکارسازجهان  خویش را دگرگون می سازد:
 
سرش راست بر شد چو سرو بلند
 
به گفتار خوب و خرد کاربند
 
پذیرنده ی هوش و رای و خرد
 
مر او را دد و دام فرمان برد
 
فردوسی از همان آغاز شاهنامه بر نقش سترگ انسان در جهان اشاره دارد:
 
ترا از دو گیتی برآورده‌اند
 
به چندین میانجی بپرورده‌اند
 
نخستین فطرت پسین شمار
 
تویی خویشتن را به بازی مدار
 
نخستین انسان  به باور شاهنامه در کوه زندگی می کند
 
پژوهنده نامه باستان
 
که از پهلوانان زند داستان
 
چنین گفت که آیین تخت و کلاه
 
کیومرث آورد و او بود شاه
 
کیومرث بود بر جهان کدخدای
 
نخستین بکوه اندرون ساخت جای
 
سر تخت و بختش آمد ز کوه
 
پلنگینه پوشید خود با گروه
 
داستان مشی و مشیانه در شاهنامه وجود ندارد. (بسیاری همچون مری بویس باور دارند که بخش نخست تورات به نام سفر پیدایش از داستانهای ایرانی گرفته شده. بلعمی می نویسد: مشی و مشیانه همان است که مسلمانان آنرا آدم و حوا خوانند)
 
داستان آفرینش در شاهنامه در چهار بخش آورده شده است: نخست آفرینش جهان. سپس انسان. سوم آفتاب و چهارم ماه.
 


جمعه 22 مهر 1390برچسب:رتبه دانشگاههای ایران, :: 14:2 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

رتبه دانشگاههای ایران

 

دانشگاه تهران 1463 
دانشگاه علوم پزشکی تهران 2301 
دانشگاه تربیت مدرس 2633 
دانشگاه علم و صنعت 2699 
دانشگاه فردوسی 2790 
دانشگاه شریف 2844 
دانشگاه علوم پزشکی شیراز 2953 
دانشگاه شهید بهشتی 3536 
دانشگاه امیرکبیر 3004 
دانشگاه اصفهان 3208 
دانشگاه صنعتی اصفهان 3266
دانشگاه خواجه نصیر 3308 
دانشگاه امام صادق 3325 
دانشگاه شیراز 3362
دانشگاه شهید بهشتی 3536
دانشگاه علوم پزشکی اصفهان 3956
دانشگاه تبریز 4139
دانشگاه علوم پزشکی تبریز 4277
دانشگاه علوم پزشکی ایران 4387
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی 4666
دانشگاه کاشان 4709
دانشگاه ارومیه 4754
دانشگاه پیام نور 4915
دانشگاه شهید چمران اهواز 4965
دانشگاه الزهرا 4995
دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب 5119
دانشگاه بوعلی سینا 5290
دانشگاه علوم پزشکی مشهد 5371
دانشگاه علوم پزشکی گیلان 5421
دانشگاه یزد 5633
دانشگاه امام رضا مشهد 5704
دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله 5992
دانشگاه زنجان 5994
دانشکده علوم حدیث 6021
دانشگاه سیستان و بلوچستان 6051
دانشگاه شهید باهنر کرمان 6097
دانشگاه مازندران 6114
و الی آخر



 

http://www.alborznews.net/files/fa/news/1387/8/18/3156_713.jpg

 




در بررسی نمادهای متعلق به شیطان‌پرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است .
 


ادامه مطلب ...


                  شاخ های بلند شیطان بر مسجد الحرام...

 

 

ابراج البیت نام هتلی مجلل در مکه، عربستان سعودی است. سازندگان ساختمان شرکت مجموعة بن لادن السعودیة (متعلق به خانواده اسامه بن لادن) است. معمار آن شرکت دار الهنداسه است.

 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:سالشمار زندگی علی شریعتی, :: 20:27 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       
 

سالشمار زندگی علی شریعتیسالشمار زندگی علی شریعتی

زندگی من، مجموعاً، عبارت است از چندین برنامه‌ی پنج‌ساله. همیشه کاری را شروع می‌کرده‌ام و به اوج می‌رسانده‌ام و آخر پنج سال درهم می‌ریخته؛ هر بار از سر: از اول نوجوانی تا 28 مرداد 32 و سقوط دکتر مصدق و آغاز دیکتاتوری، پنج سال. از این دوره تا تشکیل نهضت مقاومت ملی مخفی، که از 1337 به هم خورد و دستگیر شدیم، پنج سال. از 38 تا 43، در اروپا پنج سال. از 43 تا 48، دوره‌ی خاص آوارگی و زندان و مقدمه‌چینی و زمینه‌سازی دانشکده، پنج سال. دوره‌ی کنفرانس‌های دانشگاه‌ها و ارشاد، پنج سال، تا 51. پس از آن، زندان و خانه‌نشینی و خفقان پنج سال. (با مخاطب‌های آشنا، مجموعه‌ی آثار 1، ص 262)

 

 

زندگی من، مجموعاً، عبارت است از چندین برنامه‌ی پنج‌ساله. همیشه کاری را شروع می‌کرده‌ام و به اوج می‌رسانده‌ام و آخر پنج سال درهم می‌ریخته؛ هر بار از سر: از اول نوجوانی تا 28 مرداد 32 و سقوط دکتر مصدق و آغاز دیکتاتوری، پنج سال. از این دوره تا تشکیل نهضت مقاومت ملی مخفی، که از 1337 به هم خورد و دستگیر شدیم، پنج سال. از 38 تا 43، در اروپا پنج سال. از 43 تا 48، دوره‌ی خاص آوارگی و زندان و مقدمه‌چینی و زمینه‌سازی دانشکده، پنج سال.  دوره‌ی کنفرانس‌های دانشگاه‌ها و ارشاد، پنج سال، تا 51. پس از آن، زندان و خانه‌نشینی و خفقان پنج سال. (با مخاطب‌های آشنا، مجموعه‌ی آثار 1، ص 262)

 

1312

* پنج‌شنبه دوم آذرماه، در روستای کاهک، از توابع سبزوار، و در حاشیه‌ی کویر، زاده شد. زادگاه او را مزینان نیز گفته‌اند؛ از آن رو که در مزینان بالید و نام خانوادگی او، در اصل، «مزینانی» است. مادرش زهرا امینی و پدرش محمدتقی نام داشت. پدر و اجداد پدری او در شمار عالمان دینی بودند.

 

1319

* ورود به دبستان ابن‌یمین در مشهد.

 

1325

* ورود به دبیرستان فردوسی در مشهد.

 

1327

* عضویت در کانون نشر حقایق اسلامی، که پدرش پایه‌گذار آن بود.

 

1329

* سیکل اول دبیرستان (کلاس نهم نظام قدیم). ورود به دانشسرای مقدماتی (تربیت معلم).

 

1331

* اتمام دوره‌ی دانشسرا و استخدام در اداره‌ی فرهنگ مشهد به عنوان معلم در مدرسه‌ی کاتب‌پور، در منطقه‌ی احمدآباد مشهد.

* بنیان‌گذاری انجمن اسلامی دانش‌آموزان. شرکت در تظاهرات خیابانی علیه حکومت موقت قوام‌السلطنه و بازداشت کوتاه‌مدت.

 

1332

* ثبت‌نام و شرکت در کلاس ششم دبیرستان در رشته‌ی ادبی.

* عضویت و فعالیت در نهضت مقاومت ملی.

* آغاز فعالیت‌های مطبوعاتی و ادبی در روزنامه‌ی «خراسان». «مکتب واسطه‌ی اسلام» که بعدها به شکل کتاب نشر یافت، سلسله مقالات وی است در همین روزنامه. مقالاتی درباره‌ی ادبیات، شعر، و متفکرین بزرگ از جمله یادداشت‌هایی است که در روزنامه‌ی «خراسان» به چاپ رسیده است.

 

1333

* پایان تحصیلات دبیرستان و دریافت دیپلم کامل ادبی.

* انتشار کتاب (ترجمه) نمونه‌های عالی اخلاقی در بحمدون اثر کاشف الغطاء.

 

1334

* ایراد سخنرانی هر هفته دوبار در رادیو مشهد.

* انتشار کتاب «تاریخ تکامل فلسفه» و ترجمه‌ی «ابوذر غفاری» اثر جود‌ةالسحار.

* ثبت‌نام در دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران برای تحصیل در رشته‌ی فلسفه.

 

1335

انصراف از تحصیل در رشته‌ی فلسفه‌ی دانشگاه تهران.

* ورود به دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی مشهد و تحصیل در رشته‌ی ادبیات فارسی.

 

1336

* پایه‌گذاری انجمن ادبی و تصدی مسؤولیت آن. در این انجمن بود که شعر نو، برای نخستین‌بار، در محیط راکد و بسته‌ی خراسان قامت برافراشت.

* در پی حمایت نهضت مقاومت ملی از مصدق و اعتراض به معاملات نفتی، تنی چند از اعضای نهضت در تهران و مشهد، از جمله علی شریعتی و پدرش، دستگیر شدند. شریعتی به مدت یک ماه در زندان قزل‌قلعه‌ی تهران حبس شد.

 

1337

* تدریس در دبیرستان دخترانه‌ی مهستی در مشهد.

* بیست‌وچهارم تیرماه: ازدواج

با یکی از هم‌کلاسان خود به نام بی‌بی فاطمه (پوران) شریعت‌رضوی، خواهر شهید علی‌اصغر شریعت‌رضوی (در مقابله با ارتش روس در سال 1320)، و شهید مهدی (آذر) شریعت‌رضوی (در اعتراض به سفر نیکسون به ایران، در 16 آذر 1332.) * فارغ‌التحصیلی از دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی با احراز رتبه اول. * پایان‌نامه‌ی تحصیلی: ترجمه‌ی کتاب در نقد و ادب، تالیف محمد مندور.

 

1338

* اعزام به فرانسه برای ادامه‌ی تحصیل، با بورس دولتی، به دلیل کسب رتبه‌ی نخست در دوره‌ی کارشناسی

* پیوستن به جوانان نهضت ملی ایران . همکاری با سازمان آزادیبخش الجزایر.

* تولد نخستین فرزندش، احسان.

 

1339

* بازگشت به ایران به قصد همراهی کردن همسر و فرزندش به فرانسه.

* ترجمه‌ی کتاب «نیایش» اثر الکسیس کارل که از اروپا فرستاده می‌شود و توسط انجمن اسلامی خراسان برای اولین بار چاپ می‌شود.

 

1340

* همکاری با کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، جبهه ملی، نهضت آزادی و نشریه ایران آزاد در پاریس. دستگیری ای کوتاه در زندان «سیته» پاریس به دنبال شرکت در تظاهراتی که در پی کشته شدن پاتریس لومومبا، رهبر آزادیخواهان کنگو، از سوی سیاهپوستان در مقابل سفارت بلژیک در پاریس برگزار شد.

 

1341

* بازگشت کوتاه به ایران در پی مرگ مادرش، زهرا، به ایران . * همکاری با لوئی ماسینیون، در گردآوری و ترجمه‌ی متون فارسی درباره‌ی حضرت فاطمه.

* آشنایی با افکار فانون نویسنده انقلابی، اهلِ مارتینیک، عضو جبهه نجات‌بخش الجزایر. * ترجمه‌ی مقدمه‌ی کتاب دوزخیان روی زمین.

* همکاری با مجله‌ی «ایران آزاد»، ارگان جبهه ملی دوم. شریعتی مقالات خود را در این مجله با نام مستعار شمع، که از سه حرف اول نام خانوادگی و نامش تشکیل شده بود (شریعتی مزینانی، علی) امضا می‌کرد.

* شرکت و فعالیت در دومین کنگره‌ی کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور (کنگره‌ی وحدت)، در شهر لوزان سویس.

* تولد دومین فرزندش سوسن.

 

1342

* پایان تحصیلات دانشگاهی و گذراندن کلاس‌های جامعه‌شناسی در مدرسه‌ی تتبعات عالی و دریافت مدرک دکترا در تاریخ. برخی استادان او عبارت بودند از: لوئی ماسینیون، ژرژ گورویچ، ژاک برک

و هانری لوفور. پایان‌نامه‌ی دکترای او تصحیح کتاب فضایل بلخ بود.

* تولد سومین فرزندش، سارا.

 

1343

* بازگشت به ایران و دستگیری در مرز و انتقال به زندان قزل قلعه. * تقاضایش برای تدریس در دانشگاه رد شد.

* پایان انتظار خدمت و انتصاب مجدد در اداره‌ی فرهنگ با رتبه‌ی آموزگاری در هنرستان کشاورزی (در روستای طُرُق مشهد)، دبیرستان پسرانه‌ی ملکی و دبیرستان دخترانه‌ی ایراندخت.

 

1344

* انتقال به تهران به عنوان کارشناس برای بررسی کتب درسی در وزارت آموزش و پرورش.

* سرانجام تقاضایش برای تدریس در دانشگاه پذیرفته شد و پس از موفقیت در امتحان استادیاری، استادیار رشته‌ی تاریخ در دانشکده‌ی ادبیات مشهد شد.

 

1345

* استادیاری رشته تاریخ در دانشگاه مشهد. استقبال بی‌نظیر دانشجویان از درس‌های او؛ مهم‌ترین درس او در دانشگاه، تاریخ تمدن و اسلام‌شناسی بود.

 

1347

* احداث پارکی در روستای کاهک، زادگاه خود، با همکاری مردم و کمک به روستائیان برای خرید وسایل کشاورزی.

* کمک به زلزله‌زدگان جنوب خراسان .

* ممانعت ساواک از مسافرت شریعتی با دانشجویان به عراق.

* آغاز سخنرانی‌ها در دانشگاه‌های مختلف کشور و استقبال دانشجویان.

* آغاز سخنرانی‌ها در حسینیه ارشاد با شرکت وسیع دانشجویان و جوانان که به گزارش ساواک گاه به چهار-پنج هزار نفر نیز می‌رسید. بر پایه‌ی برنامه‌ریزی شریعتی، حسینیه‌ی ارشاد دارای سه بخش (تحقیق، آموزش و تبلیغ) و نُه واحد سازمانی و هر بخش شامل چند گروه بود.

* انتشار کتاب‌های اسلام‌شناسی مشهد.

 

1348

* نخستین سفر به مکه با کاروان حسینیه‌ی ارشاد. در این سفر، دانشجویان خارج از کشور با شریعتی ملاقات و درباره‌ی فلسطین و نهضت‌های آزدایبخش با او مشورت کردند. سرانجام تصمیم گرفته شد برای کمک به فلسطین پول جمع‌آوری شود.

* برای چندمین بار به ساواک احضار و از او خواسته شد دیدگاهش را درباره‌ی سیاست‌های جاری کشور بنویسد.

 

1349

* دومین سفر به حج با کاروان حسینیه‌ی ارشاد. * دعوت از شریعتی برای شرکت در کنگره‌ی بین‌المللی مذهب و صلح در ژاپن و عدم موافقت رییس دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی مشهد.

* با همکاری و تشویق شریعتی، نمایش ابوذر در دانشگاه فرودسی مشهد اجرا و با استقبال فراوان مردم روبرو شد. متن این نمایش نوشته‌ی رضا دانشور (با همکاری ایرج صغیری) بود که از کتاب ابوذر غفاری خداپرست سوسیالیست، ترجمه و تألیف شریعتی اقتباس شده بود. کارگردان این نمایش داریوش ارجمند و بازیگر اصلی آن (در نقش ابوذر)، ایرج صغیری بود. نمایش ابوذر نخستین نمایش مذهبی در ایران بود.

 

1350

* به دستور ساواک درس‌های شریعتی در دانشگاه مشهد در آستانه‌ی برگزاری جشن‌های 2500 ساله‌ی شاهنشاهی تعطیل شد. پس از برگزاری جشن‌ها نیز جلوی تدریس شریعتی در دانشگاه گرفته شد و به بخش تحقیقات وزارت علوم و آموزش عالی منتقل شد. سپس حضور او در وزارت علوم نیز خطرناک دانسته و از او خواسته شد تا در منزل به تحقیقات ادامه دهد.

* سومین و آخرین سفر به حج با کاروان حسینیه‌ی ارشاد. شریعتی در این سفر به ایراد سخنرانی در کنگره‌ی اسلامی مکه دعوت شد، ولی سرانجام به اتهام شیعه‌ی غالی بودن از ایراد سخنرانی او جلوگیری شد. در پی اعدام چند تن از جوانان انقلابی، از جمله مسعود احمدزاده و مجید احمدزاده و امیر پرویز پویان که شریعتی آن‌ها را از نزدیک می‌شناخت، دو سخنرانی با عنوان شهادت و پس از شهادت در حسینیه‌ی ارشاد و مسجد جامع نارمک ایراد کرد. در سخنرانیِ پس از شهادت، اشارتی به در خون تپیدن مبارزان و دعوت مردم به قیام شده است. پس از این سخنرانی، تظاهراتی در اطراف مسجد صورت گرفت و پلیس عده‌ای را دستگیر کرد و شریعتی متواری شد.

* سفر به مصر برای دیدن اهرام سه گانه. (کتاب آری این چنین بود برادر، رهاورد این سفر است.)

* تولد چهارمین فرزندش، مونا.

 

1351

* نمایش ابوذر، با عنوان «یک بار دیگر ابوذر»، در حسینیه‌ی ارشاد اجرا و مانند قبل با استقبال فراوان مردم روبرو شد. پس از اجرای این نمایش مردم به خیابان می‌ریزند و شعار می‌دهند. این نمایش توسط ده‌ها هزار نفر دیده شد. از رادیو و تلویزیون برای ضبط آن به حسینیه‌ی ارشاد می‌آیند، اما شریعتی مخالفت می‌کند: «ابوذر متعلق به ایمان ماست و راهی به تلویزیون شاهنشاهی ندارد». * نمایش سربداران، به اهتمام گروه هنری حسینیه‌ی ارشاد، فقط یک شب در حسینیه‌ی ارشاد اجرا می‌شود و ساواک از تکرار آن جلوگیری می‌کند.

 

1352

* افزایش مخالفت‌ها با افکار و آثار شریعتی از جانب برخی محافل مذهبی و چهره‌های روحانی.

* محاصره‌ی حسینیه‌ی ارشاد و درگیری با شاگردان و دانشجویان و دستگیری عده‌ای که منجر به بسته شدن حسینیه‌ی ارشاد می‌شود. در یادداشت‌های اسدالله علم، وزیر دربار شاه، آمده است که شاه به او گفت: «چند روز پیش به تو گفته بودم که ملاها دارند کارهایی انجام می‌دهند. دیدید که خودتان مجبور شدید حسینیه‌ی ارشاد را ببندید.» و علم می‌افزاید: «من گفتم که همین دو- سه روزه حسینیه‌ی ارشاد را می‌بندیم.» اسداله علم، یادداشت‌های علم ( چاپ اول: تهران، انتشارات مازیار و معین، 1377)، ج 2، ص 389. در اسناد ساواک آمده است که شاه گفت: «ریشه‌ی همه‌ی این‌ها [معترضان]، به حسینیه‌ی ارشاد منتهی می‌شود.» مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، حسینیه‌ی ارشاد به روایت اسناد ساواک (چاپ اول: تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1383)، ص 348. نیز گفت: «اغلب مارکسیست‌های اسلامی [مسلمانان مبارز]، سرنخشان از همان حسینیه‌ی ارشاد سرچشمه می‌گیرد.» همان، ص 349، 356. هنگامی که ارتشبد نصیری، رئیس ساواک، به اطلاع شاه رساند که «حسینیه‌ی ارشاد کماکان بکلی تعطیل است و تا ترتیبات صحیح و اطمینان‌بخش برای تجدید فعالیت آن داده نشود، افتتاح نخواهد شد»، شاه به او گفت: «شما نیستید که در مورد افتتاح و یا عدم افتتاح تصمیم بگیرید.» همان، ص 355- 354 و 357.

* اختفای شریعتی از آبان 1351 تا تیر 1352 در خانه‌ی یکی از بستگانش در سرآسیاب دولاب در تهران. یورش همزمان ساواک به منزل شریعتی، پدرش در مشهد و منزل برادر همسرش در تهران. در حمله به منزل شریعتی مقداری از کتاب‌های او را به یغما بردند و در حمله به منزل پدر و برادر همسرش، آن دو را دستگیر کردند تا محل اختفای شریعتی را از طریق آن‌ها بیابند و یا آن‌ها را گروگان بگیرند تا شریعتی خود را معرفی کند.

* معرفی خود به ساواک و هجده ماه زندان انفرادی در کمیته شهربانی.

* نقل مکان خانواده به تهران.

* بازداشت و بازنشستگی زودرس با سابقه خدمت 21ساله.

 

1353

* سرانجام استاد محمدتقی شریعتی، پس از تحمل یک سال زندان، تنها به جرم پدرِ علی شریعتی بودن! از زندان آزاد شد.

* شریعتی در آخرین روز این سال از زندان آزاد شد. آزادی او به علت فعالیت‌های دفاعی دوستان و شاگردانش در محافل بین‌المللی بود. 

 

1355 - 1354

* چاپ سلسله مقالاتی از شریعتی در روزنامه کیهان به قصد ایجاد شبهه همکاری با رژیم. تهیه شکایت‌نامه علیه روزنامه کیهان به کمک دکتر احمد صدرحاج‌سیدجوادی. 

 

1356 - 1354

* برگزاری سخنرانی‌های خانگی. کنترل شدید توسط ساواک. در پی نامه‌ی سرگشاده‌ی دکتر علی‌اصغر حاج‌سیدجوادی در اعتراض به فساد و اختناق رژیم، مجلسی به افتخار وی و با حضور عده‌ای از مبارزان تشکیل شد. در این مجلس، شریعتی و مهندس بازرگان و حاج‌سیدجوادی در ضرورت یک حرکت سازمان‌یافته به منظور مبارزه با رژیم استبدادی شاه صحبت کردند. این مجلس، چند بار دیگر، برای تحقق پیشنهاد فوق، تشکیل شد و سرانجام جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر تأسیس گردید.

 

1356

*استعفا از عضویت در هیأت مدیره‌ی صندوق خیریه‌ی فاطمه‌ی زهرا در روستای کاهه به دلیل تدارک خروج خود از ایران.

* واگذاری دو قطعه زمین شخصی در همان روستا به صندوق خیریه جهت بورس تحصیلی برای جوانان روستا.

* در 26 اردیبهشت، شریعتی با گذرنامه‌ای به نام علی مزینانی به مقصد بلژیک تهران را ترک کرد و پس از دو روز اقامت در بروکسل به انگلستان رفت تا از همسر و فرزندانش که قصد پیوستن به او را داشتند، استقبال کند. در این فاصله ،‌سفری نیز به فرانسه داشت و سپس در شب 26 خرداد به انگلستان برگشت و منتظر خانواده‌اش ماند که قرار بود 28 خرداد به مقصد انگلستان حرکت کنند. چند روز پس از هجرت شریعتی از کشور، ساواک از غیبت او مطلع شد و سخت به تکاپو و تلاش افتاد تا او را بیابد. سرانجام ساواک در اواسط خرداد پی برد که شریعتی با گذرنامه‌ی علی مزینانی از کشور خارج شده است. از این رو ساواک برای وادار کردن شریعتی به بازگشت و یا امتیاز گرفتن از او، از خروج همسرش جلوگیری کرد. در روز 28 خرداد همسر و فرزندان شریعتی به قصد خروج از کشور روانه‌ی فرودگاه شدند. در آن‌جا اعلام شد که شریعت‌رضوی (همسر شریعتی) ممنوع‌الخروج است. بدین ترتیب وی با فرزند خردسالش، مونا، در ایران ماندند و دو فرزند نوجوانش (سوسن و سارا)، به مقصد انگلستان از ایران خارج شدند. در 28 خرداد دو فرزند شریعتی به لندن رسیدند و با استقبال پدرشان روبرو شدند و از آن‌جا به محل اقامتشان رفتند. ساعت هشت صبح فردای آن روز،‌ یکشنبه 29 خرداد پیکر شریعتی را در آستانه‌ی در ورودی اتاق بی‌جان یافتند.

* 31 خرداد 1356: سرانجام روزنامه‌های اطلاعات و کیهان، پس از چند روز سکوت درباره‌ی درگذشت شریعتی، در 31 خرداد اعلام کردند: «مرحوم دکتر علی شریعتی که برای درمان ناراحتی چشم و کسالت قلبی خود به انگلستان رفته بود، در آن‌جا بر اثر سکته‌ی قلبی درگذشت». همچنین در روزنامه‌ی کیهان دوم تیر آمده بود: دکتر شریعتی از مدتی قبل از بیماری قلبی در رنج بود و سرانجام در 56/3/29 بر اثر آخرین حمله‌ی قلبی بدرود حیات گفت.

* تیر 1356: گروهی از اعضای ساواک به سرپرستی یک افسر امنیتی، برای تصاحب پیکر شریعتی و انتقال او به ایران وارد لندن شدند. نقشه‌ی رژیم شاه این بود که پیکر شریعتی را در برنامه‌ی «دولتی» و با حضور مقامات رسمی کشور به ایران حمل کنند و احترام صوری، خود را بی‌گناه نشان دهند. اما با هوشیاری خانواده و دوستان شریعتی و دانشجویان خارج از کشور و اعضای نهضت آزادی ایران در خارج از کشور، نقشه‌های رژیم نقش بر آب شد، و وکیل احسان شریعتی از دولت انگلیس خواست پیکر پدرش به مأموران ایران تحویل داده نشود.

* سوم تیر 1356: پیکر شریعتی در بعدازظهر جمعه سوم تیر، با مشارکت صادق قطب‌زاده، عبدالکریم سروش، و کمال خرازی، غسل داده و کفن شد. آنگاه امام جماعت مسجد هامبورگ، حجت‌الاسلام محمد مجتهدشبستری و تنی چند از دوستان شریعتی، بر پیکر او نماز گزاردند.

* پنجم تیر 1356: خانواده و دوستان شریعتی، پس از گفت‌وگوهای فراوان، بر آن شدند پیکر شریعتی را در زینبیه دفن کنند. بدین ترتیب در روز یکشنبه، پنجم تیر، پیکر شریعتی از لندن به دمشق منتقل شد. در آنجا امام موسی صدر، دوستان شریعتی، و بزرگان سوری و لبنانی و فلسطینی بر پیکر او بار دیگر نماز گزاردند و پس از طواف در حرم حضرت زینب در کنار آن حضرت به خاک سپردند.

* چهلم شریعتی – مرداد 1356: برگزاری مراسم چهلم شریعتی در بیروت با شرکت یاسر عرفات و موسی صدر و جمع کثیری از ایرانیان مقیم خارج از کشور.

 

1357 - 1353

* کتاب‌های شریعتی از سوی رژیم شاه گمراه‌کننده و ممنوع دانسته شد و در پی آن از کتابخانه‌ها جمع‌آوری شد. بعد از این (تا اواسط سال 1356)، به کتاب‌های او اجازه چاپ داده نمی‌شد و با نام‌های مستعار علی علوی، علی سبزواری، علی دهقان‌نژاد، علی سربداری، علی شریفی، علی خراسانی، علی مزینانی، علی زمانی، علی راهنما، علی سبزوارزاده،علی اسلام‌دوست، محمدعلی آشنا، محمدعلی اثنی‌عشری، محمدعبدالخطیب مصری، م. رفیع‌الدین، شمع، احسان خراسانی، رضا پایدار، کمال‌الدین مصباح و… چاپ می‌شد.



محقق موسسه تحقیقات اکولوژی و تنوع زیستی مدیترانه مارسی فرانسه، احداث سدها و استحصال آبهای زیر زمینی را از دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه ذکر کرد و گفت: انتقال آب از سایر حوزه های آبی به منطقه ارومیه منجر به بروز مشکل زیست محیطی دیگر در سایر نقاط می شود.

 

 

دکتر مرتضی جمالی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به جزئیات تحقیقاتی که بر روی دریاچه ارومیه انجام داده است، افزود: با احداث پل روی این دریاچه، کره و یا مغزه های 100 متری از این دریاچه برداشته شد و مطالعات ما بر روی این دریاچه در فرانسه و برخی محققان در سایر کشورها آغاز شد.

وی با تاکید بر اینکه در این مطالعات حیات 200 هزار سال قبل این دریاچه مورد بررسی قرار گرفت، اظهار داشت: در این مطالعات داده هایی در زمینه های پوششهای گیاهی منطقه، اکوسیستم های طبیعی و جنگلها و تغییرات آن و همچنین چگونگی تغییرات هیدرولوژی و شیمیایی آب به دست آمد.

جمالی با اشاره به نتایج این مطالعات توضیح داد: این مطالعات نشان داد که نوسانات دریاچه و بازه ارتفاعی آن بسیار زیاد بوده است به گونه ای که در دوره هایی مانند عصر یخبندان سطح آب دریاچه دهها متر بالا آمده است. علایم آن این بوده است که جلبک هایی را در منطقه دریاچه ارومیه یافتیم که از نوع جلبکها آب لب شور بودند. این جلبک ها شوری آبی به میزان دریای خزر را تحمل می کنند.

وی با تاکید بر اینکه برای رسیدن غلظت نمکی این دریاچه به این میزان غلظت نمکی دریای خزر باید میزان آب آن بسیار زیاد باشد، ادامه داد: این امر نشان می دهد که در گذشته آب دریاچه بسیار بیشتر از امروز بوده است.

این محقق موسسه تحقیقات اکولوژی و تنوع زیستی مدیترانه مارسی فرانسه، دوره های کم آبی این دریاچه را مربوط به اواخر دوره عصر یخبندان در 22 تا 18 هزار سال قبل دانست و اضافه کرد: ولی به نظر می رسد که دریاچه هیچگاه کاملا خشک نشده است. یعنی حتی در 22 تا 18هزار سال پیش که سطح آب آن مانند سطح آب حوض سلطان در قم بوده است هرگز دریاچه رو به خشکی کامل نرفته است.

جمالی، فاجعه ای که در ماههای اخیر گریبانگیر این دریاچه شده است را نگران کننده توصیف کرد و گفت: به نظر من در منطقه خاورمیانه در چند 10 سال گذشته با خشکسالی مواجه بوده که دلیل آن تغییرات اقلیمی جهانی است ولی این امر را نمی توان توجیه کننده بحران این دریاچه و خشک شدن آن قلمداد  کرد.

بررسی دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه بر اساس مطالعات

دکتر جمالی مهمترین عوامل خشک شدن دریاچه ارومیه را تاسیس سدهایی روی رودهای منتهی به دریاچه و استحصال آبهای زیر زمینی دانست و اضافه کرد: در بسیاری از حوزه های ایران مرکزی در دشتهای میانکوهی به دلیل خشکسالی های اخیر اقدام به استحصال آبهای زیر زمینی شده که در نهایت منجر به کاهش آبهای زیر زمینی شد.

 

وی با بیان اینکه آبهای زیر زمینی تامین کننده بخشی از آب دریاچه ها است، ادامه داد: از این رو استحصال بی رویه آبهای زیر زمینی و احداث سدهایی در این منطقه در خشک شدن دریاچه موثر بوده است.

پوشش گیاهی و جانوری دریاچه ارومیه در خطر انقراض

محقق موسسه تحقیقات اکولوژی و تنوع زیستی مدیترانه مارسی فرانسه با اشاره به اثرات خشک شدن دریاچه ارومیه روی پوششهای جانوری و گیاهی منطقه افزود: یکی از مهمترین ذخایر جانوری دریاچه ارومیه "آرتمیا" است که از لحاظ اقتصادی حائز اهمیت است.

 

آرتمیا موجودی است که شوری بالایی را تحمل می کند. در دوره هایی که سطح آب دریاچه کم می شود جمعیت آرتمیا کاهش می یابد ولی هیچگاه از بین نمی رود. ولی زمانی که شوری از حدی بالاتر برود آرتمیا نیز از بین می رود.

وی در این باره توضیح داد: آرتمیا دارای تخم هستند. این تخمها در داخل کیسه ای محافظ است که چند سال بیشتر نمی توانند دوام بیاورند و در صورت که دوره خشک شدگی بیشتر از حدی مجاز باشد این موجودات از بین می روند و همراه آن اکوسیستم بیولوژیکی و زیستی دریاچه هم از بین می رود.

این پژوهشگر به بیان وضعیت پوششهای گیاهی دریاچه پرداخت و اظهار داشت: در برخی از نقاط دریاچه ارومیه جنگلهای درختان‌ پسته‌ وحشی‌، سرو کوهی و بادام‌ وحشی وجود دارد که راز ماندگاری این گونه ها عدم دخالت بشر در این منطقه و آب دریاچه است ولی خشک شدن دریاچه باعث از بین رفتن این جنگلها می شود.

وی اضافه کرد: متاسفانه این جنگلها ارتباطی با خشکی ندارند و با خشک شدن دریاچه بیابانی در اطراف این جنگلها ایجاد می شود و این گیاهان در خطر جدی انقراض و نابودی قرار می گیرند.

تبعات آب و هوایی استان پس از خشک شدن دریاچه

دکتر جمالی در ادامه به تبعات آب و هوایی منطقه پس از خشکسالی اشاره کرد و افزود: ثابت شده است که وجود توده های بزرگ آب تا حدی می تواند قاره ای بودن آب و هوا را از بین ببرد که این امر برای دریاچه ارومیه نیز صادق است.

وی ادامه داد: این گفته به این معنا است در حال حاضر دریاچه ارومیه می تواند میان گرمترین دمای ماه سال و سردترین دمای ماه سال تعادل ایجاد کند و هوای ملایمی را برای ساکنان منطقه ایجاد کند. برای مثال اگر اختلاف گرمترین و سردترین ماه سال 50 درجه باشد، با از بین رفتن دریاچه اختلاف دما به 70 درجه می رسد از این رو تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد و خشک در انتظار ساکنان منطقه خواهد بود.

محقق موسسه تحقیقات اکولوژی و تنوع زیستی مدیترانه مارسی، توسعه بیابان نمک را از دیگر تبعات این بحران نام برد و افزود: چند سال قبل که توفانهای غبار افزایش یافت و غبارهایی از جنوب غرب ایران وارد کشور شد، نمونه هایی برای ما ارسال شد و مورد بررسی قرار دادیم.

 

در این نمونه ها بقایایی از موجودات زنده از جمله دیاتومه هایی (نوعی جلبک) دیده شد که در باتلاقهای خشک شده خوزستان و مناطق مجاور در عراق رشد می کردند.

وی یادآور شد: خشک شدن اکو سیستم ها باعث می شود تا توفانها این رسوبات را دهها و گاه صدها کیلومتر جابه جا کنند و دریاچه ارومیه که منبع عظیمی از نمک است با این توفانهای نمک به اطراف پخش می شود و معضلات زیادی حتی برای حیات گیاهان ایجاد می کند.

بررسی راهکارهای حل معضل دریاچه ارومیه

محقق موسسه تحقیقات اکولوژی و تنوع زیستی مدیترانه مارسی با تاکید بر اینکه رفع بحران دریاچه ارومیه را باید در خود منطقه یافت، خاطر نشان کرد: در حال حاضر با احداث سدهایی که روی رودهای ورودی به دریاچه تا آخرین قطره آب در پشت سد جمع می شود در حالی که باید این آب باید میان دریاچه و همه موجودات زنده منطقه تقسیم شود.

جمالی همچنین به ساماندهی آبهای زیرزمینی اشاره کرد و یادآور شد: با استحصال بی رویه آبهای زیر زمینی چشمه هایی که آب دریاچه راتامین می کردند خشک شدند که لازم است با ساماندهی آن حیات چشمه ها را به آنها بازگردانده شود.

وی همچنین تاکید کرد: باید پروژه های سد سازی دیگری که در منطقه در دستور کار قرار دارد متوقف شود و میزان خروجی سدهایی که در حال حاضر ساخته شده است نیز افزایش یابد.

وام گرفتن آب از خزر و ارس؛ ایجاد مشکلی دیگر در شمال کشور

جمالی همچنین انتقال آب دریای خزر به دریاچه ارومیه را غیر عملی دانست و گفت: در صورتی که آب  رود ارس به دریاچه ارومیه انتقال یاید آب ورودی به دریای خزر کاهش می یابد.

 

از سوی دیگر سطح دریاچه ارومیه هزار و 200 متر بالاتر از دریای خزر است و انتقال آب از خزر به ارومیه نیروی عظیمی می طلبد.

وی با تاکید بر اینکه انتقال آب از سایر نقاط به ارومیه منجر به ایجاد بحرانهای زیست محیطی دیگر می شود اظهار داشت: این امر موجب برهم زدن اکوسیستم نقاط دیگر می شود از این رو در این زمینه باید اجازه داده شود که حق آبه دریاچه ارومیه در منطقه حفظ شود.



نحوه ثبت نام در موتور های جستجو - ثبت سایت در موتورهای جستجو

خوب اين مطلبيه كه به درد همه ي وبلاگنويسان و سايت داران ميخوره . يا حتي بگم براي موفق بودن يك وبلاگ يا سايت ضروريه كه اون سايت در موتور جستجو گر ثبت باشه تا در هنگام جستجوي كاربران ، مطالب سايت رديف بشه كه اين امر يكي از مهمترين دلايل افزايش آمار بازديده .

مخصوصا در مورد وبلاگ نويس ها كه بسيار مايلند كه آمار بازديد خود رو افزايش بدن . مسلما مشخصه كه وقتي يك وبلاگ در موتورهاي جستجو گر ثبت نيست ، تنها راه ورود و آشنا شدن با اون وبلاگ لينكهاييست كه در بقيه ي جاها به اون داده شده يا اينكه يه نفر از بازديدكنندگان دائمي اون باشه .

با اين وضع بعيده كه آمار وبلاگ از 200 بازديد در روز بيشتر شه .

ولي با ثبت وبلاگ در موتورهاي جستجو ( كه معروفترين اونها MSN ،Yahoo ، Google هستن ) آمار بازديد چندين برابر بيشتر ميشه .

من امروز قصد دارم شما رو با ثبت وبلاگ يا سايت در سه موتور جستوگر معروفِ Yahoo ، Google و MSN آشنا كنم و طريقه ي ثبت وبلاگ خود در اين موتورهاي جستجوي معروف رو آموزش بدم .



خوب براي ثبت آدرس خود در موتورهاي جستجوگر كه باعث افزايش آمار بازديده شما ميشه به موارد زير دقت كنيد :



--------------------------------------------------------------------------------




ثبت آدرس در موتور جستجوي گوگل : 


براي ثبت آدرس وبلاگ خود در موتور جستجوي گوگل ابتدا به آدرس زير برويد :

http://www.google.com/addurl/?continue=/addurl





سپس در قسمت Url آدرس سايت يا وبلاگ خود و در قسمت Comment يه توضيح مختصر از سايتتون رو بنويسيد . كدعكس رو هم وارد كنيد و Add Url رو كليك كنيد . آدرس شما هم اكنون ثبت شد ولي يكي دو ماهي طول ميكشه تا وارد موتور بشه . 




--------------------------------------------------------------------------------




ثبت آدرس در موتور جستجوي ياهو : 




براي ثبت آدرس وبلاگ خود در موتور جستجوي ياهو ابتدا به آدرس زير برويد :

http://submit.search.yahoo.com/free/request



سپس با آيدي ياهوي خود وارد شويد . در صفحه ي بعد در قسمت Enter the Url for your Page آدرس وبلاگ يا سايت خود را وارد كرده و اينتر بزنيد .




--------------------------------------------------------------------------------




ثبت آدرس در موتور جستجوي MSN : 



براي ثبت آدرس وبلاگ خود در موتور جستجوي MSN ابتدا به آدرس زير برويد :

http://beta.search.msn.com/docs/submit.aspx



در مكان مشخص كدعكس رو وارد كنيد و در قسمت Type the URL of your homepage آدرس وبلاگ يا سايت خود را وارد كرده و Submit Url را كليك كنيد .




--------------------------------------------------------------------------------

توجه داشته باشيد كه پس از وارد كردن Url شما در اين موتورها مدتي طول ميكشه تا آدرس شما در موتور ثبت بشه .


پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:, :: 1:50 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       
 
بیل گیتس

بیل گیتس
زادروز ۲۸ اکتبر ۱۹۵۵
سیاتل، واشنگتن پرچم ایالات متحده آمریکا
محل زندگی مدینا، واشینگتن، ایالات متحده آمریکا پرچم ایالات متحده آمریکا
ملیت آمریکایی
پیشه رئیس مایکروسافت (غیر اجرایی)، همکاری چرخی بنیاد بیل و ملیندا گیتس، مدیر برکشایر هاتاوی، مدیر ارشد اجراییشرکت سرمایه گذاری آبشار
همسر ملیندا گیتس
فرزندان ۳
والدین ویلیام اچ گیتس
گیتس مری ماکسول
وبگاه
بیل گیتس

ویلیام هنری گیتس سوم (به انگلیسیWilliam Henry Gates III) در ۲۸ اکتبر معروف به بیل گیتس ۱۹۵۵ در سیاتل، مرکز ایالت واشنگتن آمریکا به دنیا آمد. او و پل آلن شرکت مایکروسافترا پایه ریزی نمودند. گیتس به‌عنوان مدیر عامل و مدیر معماری نرم‌افزار در شرکت مایکروسافت فعالیت کرده‌است و دارای بیشترین سهام (معادل ۸٪) می‌باشد.

بر اساس مجله فوربس بیل گیتس در سال ۲۰۰۸ میلادی، سومین مرد ثروتمند جهان پس از وارن بافت سرمایه‌دار آمریکایی و کارلوس اسلیم بازرگان مکزیکی است.[۱] وی تا پیش از این بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۷ میلادی ثروتمندترین مرد جهان بود و دارایی‌های او معادل ۶۵ میلیارد دلار برآورد شده بود. در مجموع، ثروت خانواده گیتس بعد از خانواده وال مارت و بنیانگذارش  در رتبه دوم قرار دارد. در ژانویه ۲۰۰۷ مجله فورچون اعلام کرد که ثروت کارلوس اسلیم، میلیاردر مکزیکی، از ثروت بیل گیتس پیشی گرفته بوده است.

بیل گیتس در دنیا به‌عنوان بنیانگذار تحول در رایانه‌های شخصی بسیار مشهور است. نحوه تجارت بیل گیتس به دلیل اینکه قدرت رقابت را از رقیبان سلب کرده‌است همواره مورد انتقاد بوده‌است و در زمان هایی نیز از او به این دلیل شکایت شده‌است. گیتس همواره تلاشهای خیرخواهانه متعددی را نیز تعقیب کرده‌است و در این راستا بنیاد بیل و ملیندا گیتس را در سال ۲۰۰۰ تأسیس کرده‌است.

 


ادامه مطلب ...


پنج شنبه 21 مهر 1390برچسب:, :: 1:26 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       
 
ستارخان

ستارخان از سرداران جنبش مشروطه‌خواهی ایران -سردار ملی
زادروز  1245خورشیدی قره‌داغ، ایران Flag of Iran
درگذشت  ۲۵ آبان ۱۲۹۳ /۱۶ نوامبر ۱۹۱۴ (48 سال)
تهران، ایران Flag of Iran
آرامگاه شهر ری - باغ طوطی جوار بقعه حضرت عبدالعظیم حسنی
ملیت Flag of Iran ایران
نام‌های دیگر ستار قره‌داغی
لقب سردار ملی
والدین حاج حسن قره داغی
گفتاورد «من می‌خواهم هفت دولت زیر پرچم ابولفضل(اسلام) باشد»[۱]


ستارخان از سرداران جنبش مشروطه خواهی ایران، ملقب به سردار ملی است. وی با ایستادگی در برابر نیروهای دولتی ضد مشروطه در تبریز جانفشانی‌های بسیاری کرد.

 

مقدمه 

ستار قره‌داغی سومین پسر حاج حسن قره داغی در 28 مهرسال ۱245 خورشیدی (20 اکتبر۱۸۶۶ میلادی) به دنیا آمد. او از اهالی روستای بی شک از توابع ارسبارانقره‌داغ آذربایجان بود که در مقابل قشون عظیم محمد علی شاه پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی و تعطیلی آن که برای طرد و دستگیر کردن مشروطه خواهان تبریز به آذربایجان گسیل شده بود ایستادگی کرد و بنای مقاومت گذارد. وی مردم را بر ضد اردوی دولتی فرا خواند و خود رهبری آن را بر عهده گرفت و به همراه سایر مجاهدین و باقرخان سالار ملی مدت یک سال در برابر قوای دولتی ایستادگی کرد و نگذاشت شهر تبریز به دست طرفداران محمد علی شاه بیفتد. اختلاف او با شاهان قاجار و اعتراض به ظلم و ستم آنان، به زمان کودکی اش بر می‌گشت. او و دو برادر بزرگ‌ترش اسماعیل و غفار از کودکی علاقه وافری به تیراندازی و اسب سواری داشتند، اما اسماعیل فرزند ارشد خانواده در این امر پیشی گرفته بود و شب و روزش به اسب تازی، تیراندازی و نشست و برخاست با خوانین و بزرگان سپری می‌شد، سرانجام او در پی اعتراض به حاکم وقت دستگیر و محکوم به اعدام شد . اسماعیل به دلیل ارتباط و پناه دادن به فردی به نام قاچاق فرهاد که از مخالفان و ناراضیان بود، توسط عمال دولت قاجاریه کشته شد. این امر کینه‌ای در دل ستار ایجاد کرد و نسبت به ظلم درباریان و حکام قاجاری خشمگین شد.

جوانی 

جنبش مشروطه
Constitutional forces in Tabriz.jpg
گروهی از مشروطه‌طلبان
شاهان قاجار
نام

دورهٔ پادشاهی

آقامحمد خان

فتحعلی شاه
محمدشاه
ناصرالدین شاه
مظفرالدین شاه
محمدعلی شاه

احمدشاه

۱۱۷۵-۱۱۶۱
۱۲۱۳-۱۱۷۶
۱۲۲۶-۱۲۱۳
۱۲۷۵-۱۲۲۶
۱۲۸۵-۱۲۷۵
۱۲۸۸-۱۲۸۵

۱۳۰۴-۱۲۸۸
نخست‌وزیران قاجار

امیر کبیر
امین‌السلطان
عین‌الدوله
مشیرالدوله
مشیرالدوله پیرنیا
مستوفی‌الممالک
صمصام‌السلطنه
سپهدار تنکابنی
قوام‌السلطنه
وثوق‌الدوله

فتح‌الله اکبر (سپهدار رشتی)
احزاب و گروه‌ها

سوسیال دموکرات‌ها، اجتماعیون عامیون
کمیته ستار
مرکز غیبی
اعتدالیون
انجمن اخوت
انجمن مخدرات وطن
جامع آدمیت
کمیته مجازات
حزب دموکرات، عامیون
حزب کمونیست ایران

رویدادهای مهم

قاجار
قیام تنباکو
جنبش مشروطه
فرمان مشروطیت
استبداد صغیر
جنبش جنگل
ایران جنگ جهانی اول
کودتای ۱۲۹۹
انحلال سلسله قاجار

قانون اساسی مشروطه

ستار در جوانی به جرگه لوطیان (جوانمردان، یا اهل فتوت) محله امیرخیز تبریز درآمد و در همین باب در حالی که به دفاع از حقوق طبقات زحمتکش بر می‌خاست با مأمورین محمدعلی شاه درافتاد و به ناچار از شهر گریخت و مدتی به راهزنی مشغول شد، اما از ثروتمندان می‌گرفت و به فقرا می‌داد. سپس با میانجیگری پاره‌ای از بزرگان به شهر آمد و چون در جوانی به درستی و امانتداری در تبریز شهرت داشت به همین دلیل مالکان حفاظت از املاک خود را به او می‌سپردند. او هیچ گاه درس نخواند و سواد خواندن و نوشتن نداشت، اما هوش آمیخته به شجاعتش و مهارت در فنون جنگی و اعتقادات مذهبی و وطن دوستی اش، او را در صف فرهیختگان عصر قرار می‌داد.

GetBC(35);

به سوالات زیر با دقت و صادقانه پاسخ بدهید و در پایان تعبیر پاسخ هایتان را بخوانید و شخصیت خودتان را محک بزنید.


۱ـ دریا را با کدام یک از ویژگی های زیر تشریح می کنید؟

آبی تیره، شفاف،  گل آلود، سبز

۲ـ کدام یک از اشکال زیر را دوست دارید؟
دایره، مربع یا مثلث

۳ـ فرض کنید در راهرویی راه می روید. دو در می بینید، یکی در ۵ قدمی سمت چپ تان و دیگری در انتهای راهرو و هر دو در نیز باز هستند. کلیدی روی زمین درست جلوی شما افتاده است، آیا آن را برمی دارید؟
بله، خیر

۴ـ این رنگ ها را ترجیح می دهید چگونه اولویت بندی شوند؟
قرمز، آبی، سبز، سیاه و سفید

۵ـ دوست دارید از نظر ارتفاع در کدام قسمت کوه باشید؟

۶ـ در ذهنتان اسب چه رنگی است؟
قهوه ای، سیاه یا سفید

۷ـ طوفانی در راه است، کدامیک را انتخاب می کنید؟
یک اسب یا یک خانه

. . .
. .
.
.
.
.
.
.
.
پاسخ ها :
۱٫ آبی تیره: دارای شخصیتی پیچیده.
شفاف: به سادگی قابل درک.
سبز: آسان گیر و بی خیال.
گل آلود: آشفته و سردرگم.

۲٫ دایره: سعی می کنید طوری رفتار کنید که خوشایند همه باشد.
مربع: خودرای و خود محور هستید.
مثلث: یک دنده و لجباز. (اندازه اشکال با خودخواهی و منیت شما ارتباط مستقیم دارد)

۳٫ بله: شما آدم فرصت طلبی هستید.
خیر: آدم فرصت طلبی نیستید.

۴٫ این سئوال، اولویت های شما در زندگی را مشخص می کند.
قرمز: شهوت و دلبستگی.
آبی: دوستان و روابط.
سبز: شغل و حرفه.
سیاه: مرگ.
سفید: ازدواج.

۵٫ میزان ارتفاعی که انتخاب می کنید رابطه مستقیم با میزان جاه طلبی شما دارد.

۶٫ قهوه ای: فروتن و خاکی.
سیاه: غیرقابل پیش بینی و سرکش و هیجان انگیز.
سفید: برتر و مغرور و تاثیرگذار.
۷٫ این سئوال، اولویت های شما به هنگام مشکلات را تعیین می کند.
اسب: همسر.
خانه: فرزندان.

مجله پزشکی ژورنال



چهار شنبه 20 مهر 1390برچسب:راز موفقیت ژپنی ها , :: 23:24 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       

راز موفقیت ژپنی ها                                                                                                                       ژاپنی‌ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آب های اطراف ژاپن سال‌هاست که ماهی تازه ندارد. بنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایق های ماهی گیری، بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند.. ماهیگیران هر چه مسافت طولانی تری را طی می‌کردند به همان میزان آوردن ماهی تازه بیشتر طول می‌کشید.

موفقیت
اگر بازگشت بیش از چند روز طول می‌کشید ماهی ها، دیگر تازه نبودند و ژاپنی ها مزه این ماهی را دوست نداشتند.
برای حل این مسئله،شرکت های ماهیگیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند.. آن ها ماهی ها را می‌گرفتند آن ها را روی دریا منجمد می‌کردند. فریزرها این امکان را برای قایق ها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند.
اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می‌شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند. بنابر این شرکت های ماهیگیری مخزن هایی را در قایق ها کار گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری می‌کردند. ماهی ها پس از کمی‌تقلا آرام می‌شدند و حرکت نمی‌کردند. آنها خسته و بی رمق ، اما زنده بودند.
متاسفانه ژاپنی‌ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می‌دادند. زیرا ماهی ها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند. باز ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می‌دادند. پس شرکت های ماهیگیری به گونه ای باید این مسئله را حل می‌کردند.


آنها چطور می‌توانستند ماهی تازه بگیرند؟
اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید، چه پیشنهادی می‌دادید؟

پول زیاد
به محض اینکه شما به اهدافتان می‌رسید مثلاً «یافتن یک همراه فوق العاده خوب ، تأسیس یک شرکت موفق ، پرداخت بدهی هایتان یا هر چیز دیگر» ممکن است شور و احساساتتان را از دست بدهید و دیگر به سخت کار کردن تمایل نداشته باشید ، لذا سست می‌شوید.
شما همین موضوع را در مورد برندگان بخت آزمائی که پولشان را به راحتی از دست می‌دهند، کسانی که ثروتزیادی برایشان به ارث می‌رسد و هرگز موفق نمی‌شوند و ملاکین و اجاره داران خسته ای که تسلیم مواد مخدر شده اند، شنیده و تجربه کرده اید.
این مسئله را رون هوبارد در اوایل سال های ۱۹۵۰دریافت:
” بشر تنها در مواجه با محیط چالش انگیز به صورت غریبی پیشرفت می‌کند ”

منافع و مزیتهای رقابت
شما هر چه با هوش تر، مصرتر و با کفایت تر باشید از حل یک مسئله بیشتر لذت می‌برید. اگر به اندازه کافی مبارزه کنید و اگر به طور پیوسته در چالش ها پیروز شوید ، خوشبخت و خوشحال خواهید بود.

چطور ژاپنی‌ها ماهی‌ها را تازه نگه می‌دارند؟
برای نگه داشتن ماهی تازه شرکت های ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری ماهی در قایق ها استفاده می‌کنند اما حالا آن ها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می‌اندازند.
کوسه جندتایی ماهی می‌خورد اما بیشتر ماهی ها با وضعیتی بسیار سر زنده به مقصد می‌رسند. زیرا ماهی ها تلاش کردند.

توصیه :
-به جای دوری جستن از مشکلات به میان آن ها شیرجه بزنید.
-از بازی لذت ببرید.
-اگر مشکلات و تلاش هایتان بیش از حد بزرگ و بیشمار هستند تسلیم نشوید ، ضعف شما را خسته می‌کند به جای آن مشکل را تشخیص دهید.
-عزم بیشتر و دانش بیشتر داشته و کمک بیشتری دریافت کنید.
-اگر به اهدافتان دست یافتید ، اهداف بزرگتری را برای خود تعیین کنید .
-زمانی که نیازهای خود و خانواده تان را برطرف کردید برای حل اهداف گروه ، جامعه و حتی نوع بشر اقدام کنید.
-پس از کسب موفقیت آرام نگیرید ، شما مهارتهایی را دارید که می‌توانید با آن تغییرات و تفاوتهایی را در دنیا ایجاد کنید.
-در مخزن زندگیتان کوسه ای بیندازید و ببینید که واقعاً چقدر می‌توانید دورتر بروید شنا کنید.



سه شنبه 19 مهر 1390برچسب:ایا,ایامیدانید,باهوش,ایران,زن,, :: 23:28 ::  نويسنده : faraz khanbabaei       
آیا میدانید                                                                                                                               آیامیدانید با هوش ترین زن دنیا ۵ فوق لیسانس دارد و ضریب هوشی او ۲۰۰ است و دنبال کار است 
آیا میدانید اولین فردی که در اروپا اقامت گرفت یک زن ایرانی بود و بعد مساله اقامت خارجی ها مطرح شد 
آیا میدانید ایرانیان در انگلیس ثروتمندترین قشر جامعه هستند حتی ثروتمندتر از ملکه الیزابت 
آیا میدانید ایرانیان در آمریکا فرهیخته ترین افراد جامعه آمریکا هستند 
آیا میدانید رئیس کامپیوتر ناسا یک ایرانی هست 
آیا میدانید حدود ۲۵۰ ایرانی در ناسا محقق داریم 
آیا میدانید کورش کبیر بر جهان حکومت میکرد به نوعی قدرت جهان در دست ایران بود 
آیا میدانید سال ۲۰۰۱ در فرانسه سال ایران نام داشت 
آیا میدانید اگر ۳ قاره آسیا و آمریکا و آفریقا را به هم وصل کنیم ایران در مرکز جهان است 
آیا میدانید فرشته ها با سرعت نور حرکت میکنند و زمان بر آنها کند میشود 
آیا میدانید انسان در سال ۳۰۰۰ قد متوسط ۲ متر و ۱۲۰ سال عمر و پوست قهوه ای خواهد داشت 
آیا میدانید وزن ۱ قاشق چایخوری از سیاه چاله ها ۲ میلیارد تن است 
 
 
آيا مي دانید؟
 
آيا ميدانستيد ؟ آيا ميدانستيد كه دانشمندان ثابت كرده اند كه گل سرخ تركيبي از بوي 40 نوع گل مختلف است ؟ آيا ميدانستيد كه اگر كلفتي تار عنكبوت به اندازه مغز يك مداد به هم تنيده ميشد مي توانست يك هواپيماي بويينگ سنگين وزن را تحمل كند ؟ آيا ميدانستيد كه اين حقيقت دارد كه به راستي فيل از موش ميترسد ؟ آيا ميدانستيد كه شلوغ ترين مكان دنيا كندوي زنبور عسل است ؟ آيا ميدانستيد كه در حال حاضر 6 ميليون اختراع در جهان وجود دارد كه اديسون با 1094 اختراع ركورد دار است ؟ آيا ميدانستيد كه اگر تمام كرات منظومه شمسي را با هم جمع كنيم و سپس آن را دو برابر كنيم باز هم به اندازه كره ...
نوشته شده در یکشنبه شانزدهم خرداد 1389ساعت 22:32 توسط Mostafa| آرشيو نظرات
از روانشناسي رنگ ها چه ميدانيد؟
 
از روانشناسي رنگها چه مي دانيد؟ تعريف رنگ: در سال 1666، اسحاق نيوتن، دانشمند نامدار انگليسي، كشف كرد كه چنانچه نور خالص سفيد از يك منشور عبور داده شود، به رنگ‌هاي قابل رؤيت تجزيه مي‌شود. نيوتن همچنين كشف كرد كه هر رنگ از يك طول موج منحصر به فرد تشكيل شده و قابل تجزيه به رنگ‌هاي ديگر نيست. آزمايش‌هاي بعدي نشان داد كه با تركيب نورها مي‌توان رنگ‌هاي مختلف را ايجاد كرد. براي مثال، نور قرمز در تركيب با نور زرد، رنگ نارنجي را به وجود مي‌آورد. رنگي كه بر اثر تركيب دو رنگ ديگر به وجود آيد را تركيبي مي‌گويند. بعضي از رنگ‌ها، مثل زرد و ارغواني، در صورت تركي ...
نوشته شده در یکشنبه شانزدهم خرداد 1389ساعت 22:31 توسط Mostafa| آرشيو نظرات
آیا می دانید که...2
 
- آیا می‌دانید با هوش‌ترین زن دنیا 5 فوق‌لیسانس دارد و ضریب هوشی او 200 است و دنبال كار است.
- آیا می‌دانید اولین فردی كه در اروپا اقامت گرفت یك زن ایرانی بود و بعد مسأله اقامت خارجی‌ها مطرح شد.
- آیا می‌دانید ایرانیان در انگلیس ثروتمندترین قشر جامعه هستند حتی ثروتمندتر از ملكه الیزابت.
- آیا می‌دانید ایرانیان در آمریكا فرهیخته‌ترین افراد جامعه امریكا هستند.
- آیا می‌دانید رئیس كامپیوتر ناسا یك ایرانی است .
- آیا می‌دانید حدود 250 ایرانی در ناسا محقق داریم.
- آیا می‌دانید كورش كبیر بر جهان حكومت می‌كرد و به نوعی قدرت جهان در دست ایران بود.
- آیا می‌دانید سال 2001 در فرانسه سال ایران نام داشت.
- آیا می‌دانید اگر 3 قاره آسیا و امریكا و آفریقا را به هم وصل كنیم ایران در مركز جهان است.
- آیا می‌دانید فرشته‌ها با سرعت نور حركت می‌كنند و زمان بر آن‌ها كند می‌شود.
- آیا می‌دانید انسان در سال 3000 قد متوسط 2 متر و 120 سال عمر و پوست قهوه‌ای خواهد داشت.
- آیا می‌دانید وزن 1 قاشق چایخوری از سیاه چاله‌ها 2 میلیارد تن است؛ بله 2 میلیارد تن.
- آیا می‌دانید یك سیاهچاله در كهكشان راه شیری است كه هر ثانیه 1000 بار دور خود می‌چرخد.
- آیا می‌دانید ضریب هوشی انسان‌های معمولی بین 85 تا 105 است.
- آیا می‌دانید هر تار موی انسان می‌تواند تا وزن 100 گرم رشد كند.
 
 
آیا می دانید که...1
آيا ميدانستي طراح پرچم کنوني ايتاليا ، ناپلءون بناپارت فرانسوى بوده است.
آيا ميدانستي که سالانه 4600 نوزاد در ايالات متحده امريکا به علت سيگار کشيدن مادرانشان از بين ميروند .
علت مرگ نوزادن در اکثر موارد عدم تکامل کليه ها تشخيص داده شده ، که اين خود ناشي از کندى رشد داخل رحمي جنين است.
آيا ميدانستي که حدودا" 29% کره زمين را خشکي تشکيل داده است.
آيا ميدانستي کانال سوءز در سال 1869 ميلادى ساخته شده است و طول آن به 162 کليومتر ميرسد.
آيا ميدانستي انجير خشک 6 برابر انجير تازى مغذى تر است.
آيا ميدانستي قله دماوند بىست و سومين قله بلند جهان است.
آيا ميدانستي سالانه 86 ميليون نفر به تعداد جمعيت جهان افزوده ميشود.
آيا ميدانستي که در فصل تابستان در کشورهاى اسکانديناوى چون سوءد و نروژ فقط يک ساعت خورشيد غروب ميکند و حتي در بعضي نقاط حتي يک ساعت هم غروب نميکند.
آيا ميدانستي مساحت درياچه خزر چهار برابر مساحت استان اصفهان ميباشد.
آيا ميدانستي که بيش از سه هزار نوع نعناع در جهان وجود دارد ولي تا کنون فقط هشتاد گياه آن را در کتاب هاي تغذيه و دارو سازي نام برده اند.
آيا ميدانستي که به طور متوسط نوزاداني که از مادران سيگارى متولد ميشوند 250 گرم کمتر وزن دارند و قدشان نيز کوتاهتر است.
آيا ميدانستي که استان کرمان که دومين استان وسيع ايران است ، بيش از دو برابر وسعت کشور بلغارستان مساحت دارد.
آيا ميدانستي که کلمه فارسي پرتقال ، پرتاگال است.
بعد نيست بدانيد که زادگاه اصلي پرتاگال کشور چين ميباشد و حدود صد و ده سال پيش به ايران وارد شد.
آيا ميدانستي که زنبورهاى عسل کندوى خود را با دقت يک دهم ميليمتر مي سازند ، آن از کرکهاى لامسه خود بعنوان وسيله اندازه گيرى استفاده ميکنند.آيا ميدانستي که تمام پرندگان تخم گذار روى سينه ، داراى حس لامسه هستند که با آن ميتوانند تعداد تخمهاى خود را شمارش کنند ، البته نه از طريق شمارش اعداد ، بلکه از طريق گونه اى احساس کمبود ، پرنده بلافاصله متوجه فقدان تخم ميشود.آيا ميدانستي که سرکه قديميترين اسيدى است که توسط مصريان در حدود سه هزار سال پيش کشف و شناخته شده است.آيا ميدانستي که پروتءين تخم مرغ از پروتءين گوشت و شير بيشتر است
يا ميدانستي که تحقيقات نشان داده است که وجود مقداري يون کلسيم در نيمه چپ بدن علت قرار گرفتن قلب نيمه از بدن است.
 
آيا اين مطالب جالب را مي دانستيد
 
آیا میدانستید اولـیـن تــمـاس تـلفـنی ایـران سـال 1285 خـورشـیـدی در تـهـران برقرارشد
آیا میدانستید که هر فرد هنـگام غــذا خـــوردن بطور مـتـوسط 295 بار عمل بلعیدن را انجام می دهد
آیا میدانستید که خواب كمتر از 6 ساعت و بیشتر از 8 ساعت، خطر ابتلا به دیابت را افزایش میدهد
آیا میدانستید طولانی ترین دوران حاملگی متعلق به فیل هندی هست که ششصد روز به طول میانجامد، بهتر است بدانید که دروان حاملگی کرگدن نیز به چهارصد و نود روز بطول می انجامد
آیا میدانستید که اثر سیب در بیـدار نـگـهـداشتن افـراد در شـب بـیشـتر از قـهــوه و كافئین است
آیا میدانستید که کسانی که قرمز میپوشند از اعتماد بیشتری نسبت به خود بر خوردارند
آیا میدانستید كه کسانی که زرد میپوشند از زیبایی خود لذت میبرند
آیا میدانستید كه کسانی که لباس مشکی به تن میکنند نمیخواهند مورد توجه قرار گیرند ولی به کمک و درک شما نیاز دارند
آیا میدانستید كه زمانی که به کسی کمک میکنید اثر آن دوبار به سوی شما بر میگردد
آیا میدانستید که داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاك -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد
آیا میدانستید که خون میگوها آبی رنگ است و عنكبوتها خونی روشن و شفاف دارند
آیا میدانستید اولین تمبر جهان در سال 1840 در انگلستان به چاپ رسید
آیا میدانستید كلمه شاهراه از راهی كه كورش کبیر بین سارد پایتخت كارون و پاسارگاد احداث كرد گرفته شده است
آیا میدانستید که تنها با خوردن یك عدد گوجه‌فرنگی در روز نزدیك به نصف نیاز روزانه‌تان به ویتامین ث را دریافت می‌كنید
آیا میدانستید که اردنی ها چاقترین مردمان دنیا را دارند، بهتر از این را هم بدانید که هفتاد و پنج درصد از خانومها و شصت درصد آقایون اردنی چاق هستند
آیا میدانستید که اولین مردمانی كه نخ را كشف كردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند
آیا میدانستید که اصلاح صورت را اسکندر مقدونی مد کرد؟ بطوری که هرگز اصلاح نکرده به میدان جنگ نمی رفت
آیا میدانستید اولین مردمانی كه مس را كشف كرد ایرانیان بودند
آیا میدانستید اولین مردمانی كه نخ را كشف كردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند
آیا میدانستید اولین ارتش سواره در دنیا توسط سام ایرانی اختراع شد با 115 سرباز
آیا میدانستید اولین مردمانی كه حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پیش در جنوب ایران ، ایرانیان بودند
آیا میدانستید اولین مردمانی كه شیشه را كشف كردند و از آن برای منازل استفاده كردند ایراینان بودند
آیا میدانستید اولین مردمانی كه زغال سنگ را كشف كردند ایرانیان بودند
آیا میدانستید که قلب میگو ها در سر آنها قرار داردآیا میدانستید که كانگوروها قادرند 3 متر به سمت بالا و 8 متر به سمت جلو بپرند
آیا میدانستید که فقط 11 درصد از جمعیت دنیا چپ دست هستند
آیا میدانستید که لاشخورها قادر به دیدن یك موش كوچك از ارتفاع 4 كیلومتری میباشند
آیا میدانستید که اغلب مارها دارای 6 ردیف دندان میباشند
حالا دیگه همتون همه چی میدونین 
آیا میدانستید در برج ایفیل دو میلیون و نیم پیچ به کار رفته است
آیا میدانستید چین بیشتر از هر کشوری همسایه دارد، چین با سیزده کشور هم مرز است
نوشته شده در پنجشنبه ششم اسفند 1388ساعت 13:18 توسط Mostafa| آرشيو نظرات
عجایب هفتگانه جدید
عجایب هفتگانه رو همه می شناسیم: باغ های معلق بابل، فانوس اسکندریه، اهرام مصر، معبد آرتمیس، مجسمۀ بزرگ رودس، مقبرۀ هالیکارناسوس و مجسمۀ زئوس.
 
اما متاسفانه به غیر از اهرام مصر، هیچ آثاری از شیش مورد دیگه به جا نمونده.
 
یه موسسه ای توی پرتقال یه طرح جالبی رو اجرا کرد و از مردم خواست عجایب هفتگانۀ جدید رو انتخاب کنن. در ابتدا این موسسه ۲۱ کاندید اعلام کرد و از مردم سراسر دنیا خواست که به هفت تا از این موارد رای بدن. این رای گیری بصورت آنلاین، تماس تلفنی و ارسال sms انجام شد.
 
 
 
دانستنی های دنیا وجهان پهناور
آیا میدانستی که سوسمارها نمیتوانند زبانشان رابیرون بیاورند ؟
 
آیا میدانستی که سوسکها تا ۹ روز پس از، از دستدادن سرشان قادر به زنده ماندن هستند و تنها به این دلیل می میرند که نمیتوانندچیزی بخورند ؟
 
آیا میدانستی که ستاره های دریایی مغز ندارند ؟
 
آیا میدانستی که یک موش می‌تواند بدون آب بیشتر از یک شتر دوام بیاورد ؟
 
آیا میدانستی که پوست درختان قدیمی قرمز رنگ نسبت به آتش مقاوم است ؟
 
آیا میدانستی که سالانه ۷هزار گونه جدید حشرات کشف میگردد ؟
 
آیا میدانستی که چربی متوسط بدن انسانها به اندازه‌ای است که می‌توان از آن ۷قالب صابون درست کرد ؟
 
آیا میدانستی که چشم یک شترمرغ بزرگتر از مغزش می‌باشد ؟
 
آیا میدانستی که بیشترین رکورد پرواز جوجه مرغ ۱۳ ثانیه می‌باشد ؟
 
آیا میدانستی که مرواریدها در سرکه حل می‌شوند ؟
 
آیا میدانستی که یک گاو را می‌توان به بالای پله‌ها هدایت کرد ولی نمی‌توان آن را پایین آورد ؟
 
آیا میدانستی که حدود ا۳.۷ تریلیون ماهی در دریاها و اقیانوسها زندگی میکنند ؟
 
آیا می دانستی که که افراد قبیله مبوتسی از کشور زئیر کوتاه قدترین انسانهای روی زمین هستند. قد آنها صد و سی و پنج تا صد و سی و هفت سانتیمتر است ؟
 
آیا می دانستی که کشاورزان از سال ۱۳۸۹ خورشیدی می توانند از تراکتور های خورشیدی در مزارع خود استفاده کنند ؟
 
آیا میدانستی که شن خیس از شن خشک سبکتر است ؟
 
آیا می دانستی که مغولستان بزرگترین کشور جهان است که به دریا و اقیانوس راه ندارد ؟
 
آیا می دانستی که زمان بارداری فیل به ۲ سال می رسد ؟
آیا می دانستید مجموع طول رگ های خونی در بدن یک انسان بالغ تقریبن ۱۵۶۰مایل است اما پهنای قسمت بزرگ تری از این شبکه موی رگهای خونی (ریز ترین رگ های خونی ) فقط ۰۰۹/۰ میلی متر یا ۱۰/۱ برابر کلفتی تا رموی انسان میباشد. اگر تمام رگ های خونی بدن انسان را بتوان جدا وباز وپهن کرد کل منطقهای را که می پوشاند ۹۶ یارد مربع خواهد بود ؟
 
آیا می دانستید حشرات متنوع ترین مو جو دات بر روی زمین هستند که ۸۰ درصد از گل ها به وسیله حشرات گرده افشانی و تولید مثل می کنند وسه چهارم حشرات موجود بر روی سطح زمین در جنگل های استوایی زندگی می کنند ؟
 
آیا می دانستید بزرگ ترین گیاه روی زمین سکویاست که در کالیفور نیا رشد میکند محیط پای این درخت ۱۰۲ پا است شما به ۱۷ فرد با بازوان باز نیاز دارید تا بتوانید این درخت را دور بزنید وزن بذر این چنین درختی فقط ۳۰۰۰/۱ اونس استرشد سکویا نسبت به یک درخت بالغ حدود ۱۰۰۰۰۰ میلیون مرتبه بیشتراست ؟
 
آیا می دانستید کوالاها موجوداتی هستند که در روز۱۸ ساعت می خوابند وبه جز خوردن و خوابیدن کاری بلد نیستند وغذای انها برگ درخت اکالیپتوس است ؟
 
آیا می دانستید بیش از ۳۵۰ نوع درخت اکالیپتوس دراسترالیا وجود دارد که کوالاها از ۱۲۰ نوع از ان ها استفاده می کنند. کوالا ها جز کیسه داران هستند و تا شش ماه بچه های خود را حمل می کنند ؟
 
آیا می دانستید مار ها گوش ندارند وحس بینایی ا نها نیز بسیار ضعیف است ولی حس بویایی بسیار قوی دارند وامواج صوتی را به وسیله گیرنده های اطراف زبانشان دریافت میکنند.واین که بعضی از مردم می گویند که مار ها با توجه به صدای فلوت مرتاز ها حر کات خاصی انجام می دهند اشتباه است زیرا انها اصلا نمی شنوند وبا استفاده از حس بی نایی اندک خود وحر کت فلوت مر تاز این کار را انجام می دهند ؟
 
آیا می دانستید یک نظامی سابق در انگلیس وقتی نتوانست دندانپزشکی که بیمه دولتی قبول کند، پیدا کند، خودش ۱۳ دندانش را با انبردست کشید.این مرد ۴۱ ساله که از ۸ سال پیش به دندانپزشک مراجعه نکرده است چندی پیش که دندان درد گرفت به بیش از ۳۰ دندانپزشک مراجعه کرد ولی نتوانست دندانپزشکی که بیمه دولتی قبول کند، پیدا کند ؟
 
آیا می دانستید عمر ملکه زنبور ها به ۱۰ سال نیز- می رسد ؟
 
آیا می دانستید بزرگ ترین مر وارید دنیا ۴/۶ کی لو گرم وزن دارد . این مر وارید حدود ۷۱ سال پیش در در فیلیپین از داخل یک صدف بسیار بزرگ یافت شده است ونکته ی جالب این است که این مر وارید گرد هم نیست ؟
نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم بهمن 1388ساعت 9:10 توسط Mostafa| آرشيو نظرات
آیا می دانید که قرآن
ایا میدانید قران دارای 114 سوره است
ایا میدانید قران دارای 30 جزء است
ایا میدانید قران دارای 120 حزب است
ایا میدانید قران دارای 6,236 ایه (نشانه) است
ایا میدانید قران دارای 77,701 کلمه است
ایا میدانید قران دارای 323,671 حرف است
ایا میدانید قران دارای 93,243 فتحه است
ایا میدانید قران دارای 39,586 کسره است
ایا میدانید قران دارای 4,808 ضمه است
ایا میدانید قران دارای 19,253 تشدید است
ایا میدانید قران دارای 3,272 همزه است
ایا میدانید قران دارای 1,771 مد است
ایا میدانید قران دارای 1,015,030 نقطه است
ایا میدانید قران دارای 5,098 وقف است
ایا میدانید قران در 23 سال بر پیامبر نازل شد
ایا میدانید پیامبر دو معراج داشتند یکی از مکه به بیت المقدس بود
ایا میدانید دیگری از بیت المقدس به اسمانها که بهشت برین و عرش الهی را که روی اب بود را دیدند
نوشته شده در جمعه بیست و سوم بهمن 1388ساعت 14:17 توسط Mostafa| آرشيو نظرات
آیا می دانید که...
ایا ميدانيد وزن 1 قاشق چایخوری از سیاه چاله ها 2 میلیارد تن است بله 2 میلیارد تن
ایا میدانید در وسط روز در هر مترمربع از سطح زمین 6,000,000,000,000,000 ژول(وات) انرژی هدر میرود
ایا میدانید مساحت زمین 515 میلیون کیلومتر است
نوشته شده در جمعه بیست و سوم بهمن 1388ساعت 14:17 توسط Mostafa| آرشيو نظرات
بیش از 1500 آیا می دانید جالب؟
ایا می‏دانید از میکروبها برای تولید انواع سوختها میشود استفاده کرد
ایا می‏دانید گاهي اوقات در يك مراسم 30 دقيقه اي اتش بازي 0.5 ميليون دلار هزينه مي شود
ایا می‏دانید تكه هاي فشفشه ها با سرعت 480 كيلومتر در ساعت به اطراف پرتاب مي شوند
ایا می‏دانید فشفشه با سرعت 120 متر در ثانيه با هوا پرتاب مي شوند
ایا می‏دانید در لحظه انفجار دماي انها به 3 تا 4 هزار درجه مي رسد
ایا می‏دانید حالت گل داوودي فشفشه ها را ژاپني ها اختراع كردند
ایا می‏دانید يك شخص چيني ركوردار نگه داشتن سرب مذاب در دهانش بدون اسيب رسيدن به اعضاي دهانش است
ایا می‏دانید او توسط تمرينات هاپ كيدو توانست يك قاشق سرب مذاب را كه دماي 910 درجه فارنهايت يا 500 درجه سانتي گراد داست را
 به مدت 14 ثانيه در دهانش نگاه دارد
ایا می‏دانید بلندترين صدايي كه يك انسان توانسته توسط حنجره خود توليد كند db129 بوده كه معادل يك جت بوده
ایا می‏دانید بلندترين دشداشه جهان (لباس عربي) 29 متر طول داشته است
ایا می‏دانید كلسترول خون بالا مي تواند باعث سرطان پروستات شود
ایا می‏دانید دانشمندان ژن رشد دندان را يافتند
ایا می‏دانید كساني كه روزانه 3 فنجان چاي سبز يا سياه مي نوشند 21% كمتر از كساني كه اصلا نمي نوشند سكته مغزي مي كنند
ایا می‏دانید روزانه بين 20 تا 30 ميكروگرم اكريلاميد وارد بدن ما مي شود
ایا می‏دانید خط خطي كردن كاغذ باعث افزايش تمركز مثلا هين گوش دادن به يك صحبت مي شود
ایا می‏دانید عدد نسبت رابطه زيبايي در انسان  1 به 1.618 است
ایا می‏دانید مثلا عرض دهان ما 1.6 برابر نوك بيني ما است
ایا می‏دانید مثلا دندان جلويي ما 1.6 برابر دندان نيش ما است
ایا می‏دانید مثلا بند اول انگشت ما 1.6 برابر بند دوم و بند دوم 1.6 برابر بند سوم انگشت ما است
ایا می‏دانید نوعي سزطان موسوم به سرطان صورت هم داريم
ایا می‏دانید در مردان مسن کلسترول پائین خون هم مانند کلسترول بالای خون خطرناک است


باراک اوباما
استیو یکی از بزرگترین نوآوران آمریکا بود - آنقدر شجاعت داشت که طور دیگری بیاندیشد، آنقدر جسارت داشت که بداند می‌تواند جهان را تغییر دهد، و آنقدر استعداد داشت که آن را عملی کند.او با ساختن یکی از موفق ترین شرکت‌های جهان از پارکینگ خانه اش، روحیه خلاق آمریکایی را به نمایش گذاشت. او با شخصی کردن کامپیوترها و قرار دادن اینترنت در جیب ما، انقلاب اطلاعات را نه تنها قابل دسترسی بلکه شهودی و لذت بخش کرد.... استیو دوست داشت بگوید هر روز را طوری زندگی می‌کند که انگار آخرین روز زندگی اش است. به همین خاطر، او زندگی را دگرگون کرد، بعضی صنایع را از نو تعریف کرد، و به یکی از نادرترین دستاوردها در تاریخ بشر دست یافت: او شیوه دیدن جهان برای هر یک از ما را عوض کرد.جهان یک انسان صاحب بینش را از دست داده‌است. و شاید هیچ تعریفی بالاتر از این نباشد که بخش بزرگی از جهان از طریق دستگاهی که او اختراع کرد از درگذشت او آگاه شد. آقای اوباما با لورن همسر آقای جابز و خانواده او ابراز همدردی کرد.
 
بیل گیتس
در بیانه‌ای نوشته‌است که او و جابز نخستین بار ۳۰ سال پیش با یکدیگر دیدار کردند و در بیش از نیمی از عمرشان با هم همکار و رقیب و دوست بوده‌اند. جهان به ندرت شخصی را شاهد بوده‌است که به مانند جابز بر او تاثیرگذار بوده باشد و این تاثیرات را نسل‌های پرشماری حس خواهند کرد. 
 
استیو بالمر (مایکروسافت)
می‌خواهم عمیق‌ترین پیام تسلیت را برای استیو جابز، یکی از بنیانگذاران در صنعت ما و ایده پرداز واقعی، بیان کنم. با خانواده وی، کارکنان اپل و هر کس که به نحوی از کار او تأثیر گرفته‌است، ابراز همدردی می‌کنم. 
 
مارک زاکربرگ
استیو! از تو به عنوان یک آموزگار و یک دوست سپاسگزارم از تو به خاطر نشان دادن شیوه تغییر جهان به وسیله محصولاتت نیز، سپاسگزارم. [۳۳]
 
گوگل
گوگل در وبگاه خود به استیو جابز ادای احترام کرد. 
 
بنیانگذاران گوگل
لری پیج
جابز مرد بزرگی با دستاوردهای باورنکردنی و هوشمندی شگفت‌انگیز بود. پیج نوشته‌است که تمرکز جابز بر ارتقای تجربه کاربری، همیشه الهام‌بخش او بوده‌است. او ضمن همدردی با خانواده جابز و اعضای اپل، از مهربانی جابز با او هنگامی که او رییس گوگل شد، یاد کرده‌است.
 
سرگئی برین
سرگئی برین درگذشت استیو جابز را از طرف همکارن و کارمندان گوگل و خانواده‌اش به کمپانی اپل و خانوده استیو جابز تسلیت گفت. 
 
ریچارد استالمن
خوشحال نیستم که جابز مرده، ولی خوشحالم که رفته.
 
استیو جابز، پیشگام تبدیل کامیپیوتر به یک زندان باحال، برای محروم کردن احمق‌ها از آزادی، در گذشت.
 
هیچ کس شایسته از دست دادن حیات نیست، نه جابز، نه بیل گیتس و نه کسانی که کارهای شر بیشتری از آن دو انجام داده‌اند.
 
جابز سزاوار مردن نبود ولی ما سزاوار مشاهده پایان تاثیر بد او بر روی استفاده مردم از رایانه هستیم.
 
متاسفانه به رغم رفتن جابز تاثیر او ادامه خواهد داشت. فقط باید امیدوار باشیم جانشینان او در ادامه راهش کمتر از او تاثیرگذار باشند. 
 
آرنولد شوارتزنگر
استیو هر روز زندگی اش رویای کالیفرنیا را زندگی کرد و جهان را تغییر داد و به همه ما الهام بخشید.
 
مارک اندرسون
استیو بهترینِ بهترین‌ها بود. مثل موتزارت و پیکاسو، شاید هرگز مثل او زاده نشود


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

 
درباره وبلاگ

کوه با نخستین سنگ‌ها آغاز می‌شود و انسان با نخستین درد. در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی کرد- من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان My Elysium و آدرس brokenangles.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان