My Elysium
درس معلم گر بود زمزه ی محبتی جمعه به مکتب اورد طفل گریز پای را
یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:آرمانشهر, :: 18:28 :: نويسنده : faraz khanbabaei
آرمانشهراز ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای دیگر کاربردها، آرمان (ابهامزدایی) را ببینید.
آرمانشهر (در زبانهای غربی utopia) برای نخستین بار توسط در سال ۱۵۱۶ در کتابی به همان عنوان بکار گرفته شد. پیشتر مفهومهای مشابهی از این واژه در آرای فلاسفه یونان باستان (افلاطون و ارسطو) عرضه شده و در فلسفهٔ اسلامی از آن به عنوان «مدینه فاضله» یاد شده است. آرمانشهرخواهی(به انگلیسی: utopianism) عبارت است از دلبستگی به ایجاد یا خیالپردازی دربارهی یک نظم اجتماعی آرمانی.[1] از روزگار افلاطون تاکنون بسیاری از نویسندگان طرح جامعههای آرمانی ریختهاند و همچنین بسیاری از گروههای دینی و بهبودخواهان سیاسی در اروپا کوششهایی برای برپاکردن جامعههای آرمانی کردهاند.[۱] ریشهٔ واژهاصل واژه utopia یونانی است و معنی آن «جایی که وجود ندارد» یا «ناکجاآباد» میباشد. ویژگیآرمانشهر نمادی از یک واقعیت آرمانی و بدون کاستی است. همچنین میتواند نمایانگر حقیقتی دست نیافتنی باشد. از افلاطون بهعنوان نخستین فیلسوف آرمانگرای اندیشهً غرب نام میبرند. درواقع آرمان شهر با مفهوم ایده افلاطون هماهنگی کامل دارد. این اندیشهٔ وی را میتوان در رساله جمهوریش یافت. در ، افلاطون سیاست را به عرصههای گسترده تری همچون دولت و قانون اساسی بسط میدهد. افلاطون خطوط اصلی که برای سازماندهی یک شهر آرمانی لازم است را به تصویر میکشد. به همین سبب از وی بهعنوان بنیانگذار این اندیشه نام برده میشود. اتوپیا Utopia واژه ای است مركب از OU(او) یونانی به معنای «نفی» و كلمه ی TOPOS(توپوس) به معنای «مكان» می باشد؛ بنابر این از لحاظ لغوی به معنای «لامكان»می باشد. تاریخچه
آرمان شهر از نگاه ابونصر فارابی، دانشمند ایرانیدر متنهای دینی و اساطیری ایران باستان و در ادبیات پارسی آنجا که به ایران باستان پرداخته شده، از جامعه آرمانی این جهانی بسیار یاد شده است.در این بررسی، آنچه ما می جوییم، اندیشه آرمانی است، زیرا چنین اندیشهای پژواک آرزوهای نیاکان ما برای دست یابی به کمال و رستگاری بوده است. در اوج درخشش فرهنگ اسلامی، ابونصر فارابی، حکیمی فرزانه از خاور ایران، اندیشه شهر آرمانی را در کتاب خود به نام "اندیشههای اهل مدینه فاضله" مطرح ساخت و جامعهٔ آرمانی بر پایه اندیشه فلسفی و در قالب مفاهیم شریعت اسلامی پی افکند.صفت "فاضله" گویای آرمان حکیم در جست و جوی جامعه کمال مطلوب بود. مدینه فاضله در اندیشه فارابی، از معموره (۱) زمین آغاز میشود و در کوچکترین حد خود، به شهر اطلاق می گردد.چنین نگرشی، افزون بر اینکه از مفهوم اسلامی "درالاسلام" سرچشمه می گیرد، بسی فراتر از محدوده جغرافیایی ملت هاست.دریافت فارابی از جامعه کامل، جامعهای بزرگ است که ملتهای بسیار را در برگرفته و چنانچه رهبری آرمانی زمام را به دست گیرد "مدینه فاضله" در محدوده آن تحقق خواهد یافت.مدینه فاضله فارابی، جامعه ایست کاملآ روحانی که تصور جزئیات آن بسی دشوار است.با این که بحث وی گسترده و مفصل است، اما همه جا به کلی گویی بسنده میکند و به روابط ملموس سیاسی و اجتماعی نمی پردازد. جامعه مدنی (اجتماع مدنی) برای نظام طبقاتی مدینه فاضله، آگاهی اجمالی به دستگاه فلسفی فارابی ضرورت دارد.زیرا ساختار شهر آرمانی وی پژواک ذهن و برداشت عقلانی وی از نظام کائنات است.در دستگاه فلسفی فارابی، همه کائنات از فیضان وجود نخست یا ذات پروردگار پدید آمده است و موجودهای عالم در نظامی متنازل قرار گرفته اند.بدین ترتیب که پس از موجود نخست که مبداء المبادی است، سلسله مراتب موجودهای عالم به ترتیب "الانقص فالانقص" از کمال به نقصان سیر میکند تا به مرحلهای می رسند که گامی فروتر از آن نیستی محض است. از این رو در شهر آرمانی فارابی، خیر افضل (سعادت آدمی و نیکی برین) تنها در اجتماع مدنی به دست می آید نه در اجتماعی که از آن کمتر یا ناقص باشد و انسانها به حکم سرشت و برای رسیدن به کمال، نیازمند همکاری و تشکیل اجتماعند، نیازهای آدمی چنان متنوع و فراوان است که هیچ کس به تنهایی نمی تواند همه آنها را برآورده سازد.این اجتماع و تقسیم کاری اجتماعی است که همه افراد را در دستیابی به خواستههایشان کامیاب می سازد.بنابراین جامعه مدنی محصول تقسیم کار اجتماعی است و تنها در جامعهای که انسان به کمال و سعادتی درخور آن است، دست می یابد.فارابی و ابن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی به پایگاه فرد در اجتماع بر حسب سرشت و استعداد او نظر دارند و بر این باورند که اگر فرد در جامعه به کاری که طبیعت او اقتضا دارد و هر کس بر حسب سرشت و شایستگی ذاتی خویش به کاری بپردازد و سلسله مراتب اجتماعی و سیاسی بر حسب شایستگی افراد تشکیل شود مدینه فاضله در زمین تحقق پیدا می کند. هدف آرمان شهرفارابی هدف و غایت شهر آرمانی را رسیدن به سعادت می داند سعادت، خیر مطلق است و خیر آن چیزی است که به وجهی در رسیدن انسان به خوشبختی سود افتد.سعادت مورد نظر فارابی تنها، سعادت این جهانی نیست، بلکه سعادتی است که همه زندگانی این جهانی آدمی را به وجه دلخواه تامین کند و هم رستگاری او را در جهانی دیگر تحقق بخشد.هدف و منظور از آفرینش انسان نیز، رسیدن او به سعادت است، اما لازم است که انسان، نخست سعادت را بشناسد. آرمانشهرخواهی و مارکسیساصطلاح «آرمانشهرخواهی» (اوتوپیسم)در نوشتارهای مارکسیستی کاربرد خاصی دارد. این صاطلاح با کتاب انگلس به نام سوسیالیسم علمی و سوسیالیسم آرمانشهری نامدار شد. مارکسیستها کسانی را که با انگیزههای اخلاقی و بشردوستانه سوسیالیسم را سفارش میکنند، خیالپرداز(اوتوپیک) میخوانند و این نوع سوسیالیسم را به نام «سوسیالیسم خرده بورزوایی» رد میکنند. به عقیدهی مارکسیستها، سوسیالیسم با عمل انقلابی در جامعهی موجود (نه با بیرون رفتن از آن به شیوهی بنیانگذاران آرمانشهرها) و تعبیر نظام آن بر حسب قانونهای ناگزیر تاریخ دستیافتنی است نه با اندرزگویی.از این رو «اوتوپیسم» در ادبیات مارکسیستی برابر با خیالپردازی است. |
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |